پیشبینی از وضعیت آینده بازار هنر، امری قاطع و مشخص نیست مخصوصاً اگر قرار باشد بخواهیم هنرمندان جوان یا نوظهوری را که در سالهای آینده، بازار تثبیتشدهتری هم دارند، شناسایی کنیم. با این حال آمار و دادههای حاصل از خریدوفروشهای فعلی میتواند چشمانداز روشنتری برای پیشبینیهای آینده فراهم کند. با توجه به همین موضوع، برای بررسی بازار هنرمندان جوان و رسیدن به نامهای جدیدی که آثارشان در سال 1402 در فهرست فروش حراجها قرار گرفته است، تعداد کل افرادی را که در چند سال اخیر برای اولینبار در حراج اثر داشتهاند، مطالعه کردیم.
بازه زمانی درنظر گرفته شده سالهای 1398 تا 1402 بوده است. مبدا در نظر گرفته شده، سال 1398 است که ویروس کرونا در جهان شیوع پیدا کرد. در نتیجه در مقایسه حراجهای برگزار شده طی این پنج سال باید این نکته را درنظر داشت که همهگیری کرونا و وقفهای که در روند روزمره زندگی انسانها ایجاد کرد، بر میزان حراجها به خصوص در سالهای ابتدایی شیوع کرونا اثر گذاشته است.
در این بررسی، تعداد کل افرادی که در سال 1398 برای اولینبار در حراج اثر داشتهاند 9 نفر بوده است. این تعداد در سال 1399 به 50 نفر، در سال 1400 به 58 نفر، در سال 1401 به 55 نفر و در سال 1402 به 118 نفر رسیده است. همچنین تعداد کل افرادی که برای اولینبار اثرشان در حراج فروش رفته، 8 نفر در سال 1398، 23 نفر در سال 1399، 33 نفر در سال 1400، 25 نفر در سال 1401 و 79 نفر در سال 1402 بوده است.
در یک بررسی دیگر سال 1402 را نیز به صورت تفکیکشده در نظر گرفتیم. تعداد کل هنرمندانی که در این سال برای اولینبار اثرشان در حراجها حضور داشت، 118 نفر بوده است که 54 نفر زن و 64 نفر آنها مرد بودهاند.
دهه هفتادیها وارد میشوند
در بخش دیگری از بررسی آرتچارت، متولدان دهه 70 شمسی که در سال 1402 آثارشان به حراجها راه یافته بود، رصد شدند. در نهایت مشخص شد که اثر پنج هنرمند متولد این دهه، برای اولینبار در این حراجها به فروش رفته است. اسامی این هنرمندان به ترتیب میزان فروش شامل حسین محمدی، بارانا سعادت و حامد نوروزی است. زهرا صدری و هامون علیپور هم به صورت مشترک رتبه چهارم را از نظر میزان فروش بدست آوردهاند.
از خرم آباد تا حراج تهران
حسین محمدی در میان پنج هنرمند متولد دهه 70 شمسی که آثارشان برای اولینبار در حراج به فروش رفت، بالاترین میزان فروش را داشته است. او که متولد 1372 است، در سال 1390 در رشته گرافیک از هنرستان هنرهای زیبای خرمآباد دیپلم گرفت. محمدی مدرک کارشناسی نقاشیاش را در سال 1395 از دانشگاه شهید چمران اهواز و مدرک کارشناسی ارشد خود را هم در سال 1399 از دانشگاه تهران دریافت کرد. محمدی اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال 1392 در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار کرد. او در ادامه در سه نمایشگاه گروهی از جمله «اپیزود ۰۶» در مهر ماه 1399، «نمایش نقاشی دونفره حسین محمدی و مهسا نوری» در شهریور 1400 و «کارخانه ۰۴» در دی ماه 1400 شرکت کرد که همگی این نمایشگاهها در گالری محسن برپا شدهاند.
محمدی با اثری بدون عنوان که در سال 1401 خلق شده است، در هجدهمین دوره حراج تهران _ هنر معاصر ایران (آنلاین) شرکت کرد. این حراج آذر 1402 برگزار شد و برآورد قیمت تابلوی او 2,976 تا 3,968 دلار بود که به قیمت 4,365 دلار فروش رفت.
تمرکز بر زنان و روابط خانوادگی
بارانا سعادت نیز از دیگر هنرمندانی بود که در سال 1402 اثرش در حراج فروش رفت و اثرش در میان پنج هنرمند نوظهور دهه 70 از نظر قیمت فروختهشده رتبه دوم شد. سعادت در سال ۱۳۷۰ در تهران متولد شد. او فارغالتحصیل رشته مهندسی نرمافزار در مقطع کارشناسی است و وقتی که در مقطع کارشناسی ارشد پژوهش هنر در دانشگاه علوم تحقیقات تحصیل می کرد، از دانشگاه انصراف داد. سعادت از سال ۱۳۹۲ بهطور حرفهای در حوزهی نقاشی فعال است و آثارش غالباً بر موضوعاتی چون زنان و روابط خانوادگی تمرکز دارد. نخستین نمایشگاه انفرادی او با نام «پیلگان» در گالری شیرین تهران در سال 1400 برگزار شد. البته تا پیش از آن در سه نمایشگاه گروهی «الف» در گالری شکوه، «آنیمیسم» در گالری نگر و «کادو آرت 2.2» در گالری شم شرکت کرده بود. او در تیر ماه 1401 نیز در نمایشگاه گروهی «قصرهای نامرئی خیال» در گالری شیرین شرکت کرد.
سعادت با اثر «کمی نزدیکتر شویم» در هجدهمین دوره حراج تهران شرکت کرد. این اثر در سال 1402 خلق شده است و برآورد قیمت آن 992 تا 1,389 دلار تخمین زده شده بود که به قیمت:3,710 دلار فروش رفت.
«شام آخر» شروع اول شد
حامد نوروزی یکی دیگر از هنرمندان جوانی است که اثرش در سال 1402 در حراج فروش رفت. او متولد 1370 و دارای مدرک کارشناسی معماری از دانشگاه آزاد اسلامی است. او فعالیت خود را در زمینه نقاشی از سال 1392 آغاز کرد و تاکنون آثارش در چند نمایشگاه گروهی به نمایش درآمده است. اولین نمایشگاه انفرادی نوروزی در سال 1399 در گالری شیرین برپا شد. قبل از آن هم در نمایشگاههای گروهی «الف» در گالری شکوه، «آنیمیسم» در گالری نگر و «کادو آرت 2.2» در گالری شم حضور داشت. او بعد از برپایی نمایشگاه انفرادی، در چندین نمایشگاه گروهی هم شرکت کرد از جمله نمایشگاه «گاو» در گالری شکوه، «مجموعه تابستانه»، «پشت پرده زنبوری» و «قصرهای نامرئی خیال» در گالری شیرین.
تابلویی از حامد نوروزی با عنوان «شام آخر» در هجدهمین دوره حراج تهران حضور داشت که در سال 1402 خلق شده است. برآورد قیمت این اثر 992 تا 1,389 دلار پیشبینی شده بود و به قیمت 1,527 دلار فروش رفت.
«تب» و «آسمان» هزار دلاری
همانطور که پیش از این اشاره شد، رتبه چهارم از نظر میزان فروش هنرمندان دهه هفتادی که آثارشان برای اولینبار در سال 1402 در حراج فروخته شد، به صورت مشترک به زهرا صدری و هامون علیپور رسید.
زهرا صدری متولد 1372 و دارای مدرک کارشناسی نقاشی از دانشگاه سوره است. او اولین نمایشگاه انفرادی خود را با نام «شباهت» در سال 1398 در گالری شکوه برپا کرد و پس از آنهم در دو نمایشگاه گروهی «ببر» و «خرگوش» در همین گالری حضور داشت.
صدری با اثر «تب» در هجدهمین دوره حراج تهران شرکت کرد. این اثر متعلق به سال 1396 است و قیمت کمینه آن 794 و قیمت بیشینه آن 1,190 دلار پیشبینی شده بود که با قیمت 1,091 دلار به فروش رفت.
هامون علیپور هم متولد 1370 و دارای مدرک کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه آزاد اسلامی است. او اولین نمایشگاه انفرادی خود را با نام «لایههای تاریکی» در سال 1395 در گالری شیرین برپا کرد و پس از آن در سه نمایشگاههای گروهی «چهارمین حراج سالانه نگارخانه بهنام دهشپور» در نگارخانه بهنام دهشپور، «نقاشان معاصر اردبیل» در گالری لاله و «زورخونه» در گالری ایوان شرکت کرد.
برآورد قیمت اثر «خواستم مثل آسمان باشم» متعلق به هامون علیپور که در هجدهمین دوره حراج تهران شرکت کرده بود، 794 تا 1,190 دلار بود. این اثر در سال 1400 خلق شده است و به قیمت 1,091 دلار فروش رفت.
روی لبه تیغ
از اواخر دهه 80 شمسی که فروش آثار هنرمندان ایرانی در حراجهای خارجی شروع شد تا اوایل دهه 90 که حراج تهران در داخل کشور راهاندازی شد، همواره بحث بر سر مواردی چون نحوه قیمتگذاری، چگونگی راهیابی به حراج، تأثیر حراج بر هنرمندان به خصوص جوانان، میزان سود هنرمند، گالریدار و مجموعهدار و… مطرح بوده است. با توجه به اینکه این مطلب درباره هنرمندان نوظهور و جوان است نگاهی به دیدگاههایی که تاکنون درباره تأثیر شرکت آثار هنرمندان جوان در حراجها عنوان شده است، میتواند ابعاد این موضوع را روشنتر کند.
یکی از افرادی که نظرش را در این زمینه ابراز کرده، لیلی گلستان، گالریدار شناخته شدهای است که در میزگرد بررسی «سومین حراج تهران» در مرداد سال 1393 برای مجله «تجربه» شرکت کرده بود. او با بیان اینکه برای حراج نیز مانند هر موضوع تازهای که وارد کشور میشود، باید فرهنگسازی شود، افزوده است: «در طول روز تلفن و ایمیلهای بسیاری از همه جای ایران دارم که میخواهند توسط من در حراج شرکت کنند. گاهی به آنها توضیح میدهم که نباید انتظار داشته باشید بعد از مدت کوتاهی نقاشی کردن، اثرتان در حراج شرکت کند. گاهی هم با واکنشهای تند و زشتی روبرو میشوم. بنابراین باید در نوشتهها و صحبتهایی به این هنرمندان جوانِ جاهل توضیح داد که معنای حراج چیست. برخیها فکر میکنند اگر در حراجی شرکت کنند، دیگر پولدار و معروف میشوند و همه چیز تمام میشود. این تفکری بسیار اشتباه است».
او در گفتوگوی دیگری که بهمن ماه 1398 با خبرگزاری «ایرنا» انجام داده، بار دیگر به این موضوع اشاره کرده است: «هنرمندان باید توجه کنند که فردای حراج تهران معجزهای در کیفیت هنری آنها رقم نخورده است. هنرمندان جوانی که آثارشان به سختی ۱۰ میلیون تومان فروش میرود پس از فروش ۷۰ میلیونی در حراج تهران حاضر نیستند با قیمت شب قبل از حراج، آثار خود را به فروش برسانند درحالی که باید هنرمندان جوان فرایند پیشرفت حرفهای خود را آرام و منطقی پیش ببرند تا همانطور که یکباره صعود کردند، سقوط نکنند».
از دیگر کسانی که در این زمینه صحبت کرده، زهرا جهانبخش است. او که در حال حاضر مدیر فروش بخش خاورمیانهی حراج «میلون و اسوسیز» است، تیر ماه 1398 با تأکید براینکه در دوره انتقالی هستیم و باید به صورت حرفهای با همه معیارهای بازار اولیه و ثانویه پیش برویم، به خبرگزاری هنرآنلاین چنین عنوان کرده است: «دلیلی که باعث شد گروهی از هنرمندان از بازار حراجیها حذف شوند این بود که هنوز از نظر هنری، سابقه کار و شناخت بینالمللی به مرحلهای نرسیده بودند که در بازار ثانویه حضور داشته باشند. اینها هنرمندانی بودند که باید توسط گالریها محافظت میشدند که نشدند و به همین خاطر به واسطه هیجانات بازار، وارد بازار ثانویه شدند و متأسفانه طولی نکشید که از دور خارج شدند».
جهانبخش همچنین به این نکته اشاره کرده است که اگر آرتفرها نباشند، همه مسائل به گردن حراجخانه میافتد و حراجخانه نمیتواند پاسخگوی همه باشد پس همین موضوع میتواند به بازار هنر جوانان آسیب برساند.
آسیه مزینانی، پژوهشگر نیز در یادداشتی که در ویژهنامهی آرتچارت به مناسبت پانزدهمین دورهی حراج تهران در دی ماه 1400 به چاپ رسیده، از چند منظر به اثرات فروش آثار هنرمندان جوان در حراجها پرداخته است. او از خلال گفتوگو با هنرمندان و گالریداران اینطور نوشته است: «براساس شنیدهها، این سازوکار اغلب امکان فروش معمول را برای آثار هنرمند به بنبست میکشاند. قیمت نهایی حراج بلافاصله در قیمتگذاری باقی آثار هنرمند تسری مییابد اما از آنجا که سازوکار قیمتگذاری حراج بر ارزش کیفی استوار نیست، فروش آثار هنرمند خارج از حراج اغلب مختل میشود چرا که ظرفیتِ رسمی خرید و فروش در بازار دست اول، کشش قیمتهایی را که با تبانی یا شوقِ خودنمایی در شب حراج تعیین میشوند، ندارد».
مزینانی در ادامه تحلیل کرده است که اصرار بازار برای خلق آثار مشابه همان اثر چکشخورده از اثرات دیگر حراجها بر هنرمندان جوان است و باعث میشود آنها به تکرار بیفتند یا از تجربههای نو هراس داشته باشند.
همچنین در نشستی که سال 1401 به بررسی «رویکردهای نوین هجدهمین حراج تهران» در گالری «ایده» برگزار شد، مرتضی اسدی، نقاش و استاد دانشگاه درباره تأثیر فروش آثار هنرمندان در حراجها چنین گفته است: «من خود جزو منتقدان حراج تهران بوده و هستم. اولین کار من در حراج، ۲۵ میلیون تومان و آخرین اثر۲۶۰ میلیون تومان به فروش رفت. اگر به طور مثال یک میلیارد تومان هم بفروشم، خارج از حراج تهران چنین قیمتهایی وجود ندارد و این خود، لطمه خیلی بزرگی به هنرمندان باسابقه و جوان است».
او با ابراز خوشحالی از فعالیت جوانان در عرصه تجسمی اینطور هشدار داده است:«آنها نباید گول بخورند که با حضور در حراج و فروش آثارشان، یک شبه ره صد ساله رفتهاند.» البته سمیه رمضان ماهی، عضو هیات علمی دانشکده هنر از سخنران همین نشست رویکرد دیگری نسبت به اسدی داشت: «هجدهمین دوره حراج به هنرمندان جوانی اختصاص پیدا کرد که ۵۰ درصد آنها بازار شناختهشدهای نداشتند. یعنی هنرمندانی بودند که نمایشگاه انفرادی برگزار کردند، کسی پیدا شد که کار را خرید و آن را لایق سرمایهگذاری دید. به نظر من اکنون رویکرد حراج برد برد است. اگر خوب بفروشد که زمینهسازی شده است و اگر آثار فروش نروند که آثار هنرمندان جوان روی دیوار رفته و شناخته شدهاند.»
حراجها دنبال تنوع هستند تا همسانسازی
ابراز نظرات انتقادی درباره حضور هنرمندان جوان در بازار ثانویه و حراجها از سوی علیرضا سمیعآذر، مدیر حراج تهران بیپاسخ نمانده و او در گفتوگو با سایت آرتچارت که در فروردین 1401 منتشر شده، یکی از اهداف این حراج را معرفی هنرمندان جوان به بازار بینالمللی عنوان کرده است:«جمع وسیعی از هنرمندان خیلی خوب، بهویژه از نسل جوان و حتی از نسل پیشینیان در داخل کشور خیلی شناخته شده هستند، اما در سطح بینالمللی کمتر فرصت ارائهی آثارشان هست. حراج تهران میکوشد این افراد را اول در داخل و بعداً در سطح بینالمللی به علاقهمندان هنر معرفی کند. بسیاری از هنرمندانی که هرگز به حراجهای بینالمللی نرفتهاند، از طریق حراج تهران به قیمتهایی رسیدهاند که قابلعرضه در مارکتهای بینالمللی هستند. حراج تهران از این حیث توانسته است شمار هنرمندان مطرح در مارکت را که میتوانند مورد توجه جهانی قرار بگیرند، افزایش دهد.»
او همچنین جهتدادن حراجها بر آثار هنرمندان جوان را تا حدی اجتنابناپذیر توصیف کرده اما اشاره کرده است که این خط مشی نمیتواند برای حراجها روش موثری باشد: «حراجهای جهان بهدنبال این نیستند که یک نوع هنر را خیلی زیاد ترویج کنند. آنها بیشتر دنبال تنوع هستند تا همسانسازی. خریداران آثار متنوع هستند و هیچ حراجی بهدنبال تأکید بر یک ژانر یا سبک خاص نیست. اگر قرار باشد که یک سبک یا جریان هنری که موفق است توسط افراد بیشماری تقلید شود، طبعاً موفقیت آن تحتالشعاع قرار میگیرد.»
افزایش فروش اولیها با فروکش کردن کرونا
بررسی آرتچارت از بازار هنر افرادی که از سال 1398 تا 1402 آثارشان به حراجها راه یافته، نشان از افزایش تعداد آنهاست. بخش زیادی از این موضوع تحت تاثیر فروکشکردن شیوع ویروس کروناست که همهگیری آن از سال 1398 آغاز شد اما با کاهش آمار مبتلایان و مرگ و میرها، روند فعالیتهای روزمره به حالت عادی بازگشت تا جایی که تعداد شرکتکنندگانی که برای اولینبار آثارشان در حراجها راه مییافت از 9 نفر در سال 1398 به 118 نفر در سال 1402 رسید.
همچنین با از سرگیری حراجها پس از شیوع کرونا تعداد افرادی که اثرشان برای اولینبار در حراجها فروش رفت، از 8 نفر در سال 1398 به 79 نفر در سال 1402 افزایش پیدا کرد. علاوهبر این، بررسی بازار هنرمندان جوان متولد دهه 70 شمسی در سال 1402 نشان داد، اثر پنج نفر از آنها برای اولینبار در حراج چکش خورد.
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، بار دیگر باید تاکید کنیم که نمیتوان به طور قطع گفت این هنرمندان جوان حتما در آینده بازار تثبیتشدهای خواهند داشت اما آمار و ارقام فعلی، حاکی از آن است که در حال حاضر میتوان آنها را در زمره هنرمندان نوظهور برشمرد.