پیشینۀ ورود هنر ایران بهعرصۀ اقتصاد جهانی
اولین کسی که از اروپا به قصد جمعآوری آثار هنری وارد ایران شد، ژولیس ریچارد فرانسوی، مترجم ناصرالدین شاه، بود که در سال 1844 به تهران آمد و مجموعۀ نفیسی از آثار هنر ایران و تعداد قابل توجهی نسخ خطی را با خود به اروپا برد و در سال 1894م. در هتل درت (Drouot) به فروش رسید. پس از آن نامهای پراکندهای چون دموت دیده میشود که شاهنامۀ شاه اسماعیل را ورق ورق کرد و در سال 1913 به فروش رساند. همچنین رابرت مردوک اسمیت -مدیر تلگرافخانه انگلیس در ایران- که در سال 1873 بیش از 2000 اثر هنری از آثار هنری ایران را به موزۀ ساس کینزینکتون لندن ارائه نمود. بعد از مدیریت او در موزۀ ادیبرو و خروجش از ایران، کسانی که در تلگرافخانۀ ایران مشغول کار میشدند، ماموریت خارج کردن آثار هنری و به فروش رساندن آنها را برعهده داشتند. اما پس از دورۀ غارت و پر شدن موزهها از هنر اسلامی و آثار اسلامی، سیل ورود محققانی چون آرتور پوپ، ارنست هرزفیلد، آندره گدار، ارنست کوئنل، ریچارد اتینگهاوزن و... و انتشار کتابهای محققان مهاجر، شروع دورهی جدیدی در هنر ایران رقم خورد و شناساندن این هنر به جهان آغاز شد، این سیر در سال 1940 و با اولین نمایشگاه آثار هنری توسط پوپ باعنوان شش هزار سال هنر ایران در نیویورک برگزار گردید و به نمایش گذاشته شد و مقدمهای برای حضور و فروش آثار هنری کلاسیک و مدرن در حراجخانهها شد.
تمایلات بازار جهانی به مارکت هنر ایران
در عرصۀ بینالملل، حراجی آثارزیبا و هنری که در خانههای حراجی انجام میگرفت، به قرن 17 در انگلستان برمیگردد. اما، این حراجها به طور مشخص از دهۀ 60 میلادی، با ورود آرتفرها و بازاریشدن هنر و همچنین در سال 1966 با نویسندگانی چون «بامول» و «بوون»، اقتصاد هنر بهعنوان مطالعهای نظری مطرح شد و در دهۀ بعد با کتاب «بلوخ» رشد کرد و مسالۀ پول در هنر به صورت جدی مطرح شد و کمکم با افزایش صاحبنظران و هنرمندان این روند روبهرشد قرار گرفت.
در ایران نیز خرید و فروش آثار نقاشی و تبدیل شدن آن به کالایی جهت سرمایهگذاری در ایران عمر چندانی نداشت و تا پیش از دهۀ 40 چیزی بهعنوان بازار هنر وجود نداشت؛ هنرمند با شغل دوم زندگیش را میگذراند و این مسالهای کاملا هضم شده بود؛ چرا که هنرمند تصورش بر این بود که هنر امری مقدس است و این امر مقدس و متعالی شایسته نیست که با پول ارزشگذاری شود.
اولین حضور هنر معاصر ایران در بازارهای بزرگ جهانی بهطورمشخص، درتاریخ 12 بهمن 1385، در اولین حراج کریستیز در شعبه دوبی صورت گرفت. حراج کریستیز، یکی از حراجهایی بود که هنرمندان ایرانی علیرغم عدم حمایت و حتی بغضهای سرمایهگذاران عرب توانستند به خوبی در این حراج بدرخشند و یا حتی رکورددار شوند. با فروش اثر فرهاد مشیری در آن سال، تغییرات وسیعی در بازار داخلی هنرهای تجسمی ایران به وقوع پیوست و طولی نکشید که هنرمندان ایرانی در فهرست برترینهای بازار قرار گرفتند.
براساس دادههای حراجهای بینالمللی، کشورهای ایران، مصر، عراق، سوریه، لبنان، مراکش و تونس (کشورهای نارنجی رنگ) بیش از 50 درصد از مجموع فروش خود را از هنرمندان مدرن خود –هنرمندانی که پیش از 1950 متولد شدهاند– به دست میآورند؛ این در حالیست که در سه کشور الجزایر، عربستانسعودی و امارات متحدۀ عربی هنرمندان معاصر –هنرمندانی که پس از 1950 متولد شدهاند– سهم بیشتری از مجموع فروش را به خود اختصاص دادهاند. این کشورهای خاکستری رنگ، هنرمندان جوان گرانقیمت بیشتری نسبت به هنرمندان معاصر خود دارند و پتانسیل آنها در آینده برای در دست گرفتن بازار هنر بیشتر خواهد بود.
همچنین روند رشد در بین هنرمندان نسل بعدی، در ایران بیش از سایر کشورها بوده و در بین 20 هنرمند مطرحی که به تازگی وارد بازار بینالمللی هنر شدهاند، فراوانی هنرمندان ایران، 5 هنرمند (25 درصد) در بین 11 کشور بود. هنرمندان ایرانی نسل بعدی موفق در بازار هنر، هنرمندانی چون طلا مدنی، رکنی حائریزاده، شاهپور پویان، مورهشین الهیاری و نازگل انصاریان هستند.
سه کشور کویت، فلسطین و ترکیه (قسمتهای نارنجی پررنگتر در نقشه) نیز صدرصد فروش خود را از هنرمندان مدرن خود داشتهاند، در بین این کشورها فروش هنرمندان معاصر در حراجهای بینالملی صفر بوده است در حالی که کشور ترکیه دو هنرمند و کویت یک هنرمند در بین هنرمندان نسل بعدی دارند.
برای هر کشور منتخبی از هنرمندان هر دو گروه هنرمندان مدرن (رنگ نارنجی) و هنرمندان معاصر (رنگ خاکستری) در عکسها لیست شدهاند.
قدرتمندترینها در بازار جهانی هنر
قدرتمندترین نیروهای بازار هنر به ترتیب در نیویورک، هنگکنگ، لندن و پاریس میباشند که بهعنوان چهار پایتخت مهم بازار جهانی هنر فعال هستند. در منطقه آسیا پس از چین، با مرکزیت هنگکنگ، و امارات با مرکزیت دوبی بازار غرب آسیا، هند و ترکیه را رهبری میکند.
مجلۀ آرت تاکتیک درصد بالایی از حجم فروش برای آثار هنریِ مدرن در شش ماه گذشته را ارائه داد و سهم کوچکی از این میزان فروش را برای آثار هنر معاصر اعلام کرده است. بر اساس آمار جمعآوریشده، آثار هنری مدرن میزان فروشی 83 درصدی داشته که این رقم در مقایسه با فروش سال گذشتهاش (2016)، 11درصد رشد داشته است، همچنین در شش ماه نخست سال 2016 میزان فروش برابر با 71 درصد بوده است.
در بین گرانترین آثار، از ده هنرمند گران در نیمه نخست سال 2017، شش اثر ایرانی دیده میشود که همه آنها متعلق به سهراب سپهری، بهمن محصص، پرویز تناولی و کمالالملک بود.
رقبای ایران در بازار هنر منطقه؛ مصر، ترکیه، عراق، لبنان
با نگاهی به نتایج حراجهای هنر مدرن و معاصر خاورمیانه و ایران در سطح بینالمللی از سال 2006م. و داخلی از سال 1390ه.ش. بهطورکلی ارقام بالایی برای هنرمندان سراسر خاورمیانه به دست رسید که برای بسیاری از هنرمندان یک رکورد محسوب میشد.
درسال 2017 در حراج ساتبیز آثار هنرمندان ترکیه، ایران، عراق و لبنان در صدر جدول قرار گرفتند. در میان آنها اثر هنری هنرمندانی چون فخرالنسا زید و سپس بهمن محصص گرانترین آثار را داشتند. آثار برجسته دیگر برای آثار مدرن و متعلق به هنرمندانی چون منوچهر یکتایی، فائق حسن از عراق و اتل عدنان از لبنان بودند.
در حراج هنر مدرن و معاصر کریستیز نیز در سال 2017 درحالیکه آثارهنری متفاوتی از کشورهای خاورمیانه در حراج حضور داشتند، اما بیشترین حضور آثار هنری متعلق به ایران بود. دیگر کشورهای با تعداد آثار بالا لبنان، سپس عراق، مصر و سوریه بودند. اما بالاترین رقم فروش برای هنرمندان مصری، عراقی و ایرانی ثبت شد و پرفروشترین هنرمندان کریستیز محمود سعید هنرمند مصری و هنرمند عراقی محمود صبری و پس از آن سه هنرمند ایرانی منیر فرمانفرمایان، حسین زنده رودی و سهراب سپهری بودند.
درخانه حراج بونامز نیز هنر ایران در نیمه نخست سال گذشته در رقابت با هنر مصر و عراق به بالاترین فروش در مقایسه با آثار هنری از سایر ملیت ها دست یافت. هنرمندان ایرانی، مصری و عراقی بالاترین فروش آثارشان را در مقایسه با هنرمندان سایر کشورها تجربه کردند و سه اثر هنری اصلی متعلق به ایران، مصر و لبنان بود و نام حسین زندهرودی در صدر جدول میدرخشید.
گالریها و خانۀ حراجها و نمایشگاههای هنری تا به حال چقدر در عرضۀ اجتماعیِ هنر موفق بهعمل کردهاند؟
در ایران جشنوارهها و حراجهای هنری غالبا دهۀ اول فعالیت خود را سپری میکنند و جشنواره و دوسالانههایی که در دهۀ دوم فعالیت خود به سر میبرند، انگشت شمارند و هنوز مسیری طولانی دارند تا هنر تجسمی به نهادی اداری مانند آنچه در خارج از ایران رخ داده است، تبدیل شود. با این حال این سازمانها گامهای موثری در این زمینه برداشتهاند و نهادهای مهم بازار هستند.
درواقع گالریها اولین حلقه از فروش آثار هنری هستند، پس از آن واسطان فروش، خریداران اولیه و مجموعهداران به عنوان خریداران ثانویه و در حلقۀ بعدی از این واسطهها، حراجیهای آثار هنری خواهند بود. گالریها بعد از خانهحراجها در صنعت جهانی هنر، در حدود 18 درصد از بازارهای هنری را تشکیل میدهند. اگرچه گالریها علاوهبر اینکه وظیفۀ فرهنگی دارند و به حمایت از هنرمندانی میپردازند که شهرتی ندارند و از این جهت در تقابل با حراجها هستند، اما آنها واسطان، هنرمندان و مجموعهداران مختلفی را تحتنظر خود دارند و از این طریق توانایی پیشبینی روندهای موجود در بازار را برعهده دارند و بهطور ویژه در تلاش برای توسعۀ شبکۀ مشتریان خود و جستجو برای کانالهای فروش خود هستند اما برخی از برجستهترینهایِ آنها برروندهای موجود در بازار بهشدت تاثیر میگذارند.
آیندۀ بازار هنر ایران به کجا میرود؟
آمارها نشان میدهد بازار حراجی آثار مدرن و معاصر شمال آفریقا و خاورمیانه بیش از گذشته مورد توجه و رقابت قرار دارند. تصمیم ساتبیز در بازار فروش و مزایدههای باز در دبی با هدف ایجاد حضور گسترده در منطقه بوده است. در ژانویۀ 2017، کریستیز اعلام کرد که حراجی آن تصمیم دارد تا فروش اکتبر دبی را به لندن ببرد چون بهدنبال یک بازار فروش بینالمللی برای هنر خاورمیانه و منطقه است. در پی خبرها تصمیماتی این چنینی آیندهای روشن برای هنر ایران و خاورمیانه در پیش خواهد بود.