حراج تهران پس از گذشت 9 سال از برگزاری خود همچنان در بازار هنر ایران پیشتاز است. حجم معاملات آن سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص داده و توجه روزافزون سرمایهداران کشور را به خرید آثار هنری معطوف کرده و به ترویج و ترغیب خرید و فروش آثار هنری در ایران پرداخته است. چرا که این حراجی تنها منبع مشخص از وضعیت خرید و فروش در بازار هنرهای تجسمی شده و پس از فروشهای خوبی که داشته و تداومی که در این سالها از خود نشان داده است، مهمترین دلیل برای سرازیرشدن پول از سمت سرمایهداران به سمت هنر در ایران شده تاآنجاکه آثار هنری در حال تبدیلشدن به یک دسته از داراییهای ایدهآل برای سرمایهگذاران در کشور شدهاند. حراج تهران از سال 1391 با عرضۀ 1380 اثر هنری در طول سالهای متمادی و با وجود تمام انتقاداتی که به برخی از عملکردهای آن و تصمیمگیریهایش در همکاری با بنیادها و تأمین آثار داشته به حیات خود ادامه داده است و اکنون در آستانهی پانزدهمین دورهی خود به ارائهی آثاری از هنر مدرن ایران پرداخته است.
آنچه حراج تهران را نسبت به دیگر حراجیهای خاورمیانه متمایز کرده و نظر مجموعهداران، نهادها و ارگانها را به سوی خود جذب کرده، نرخ فروش بالای آن بهنسبت سایر حراجهای منطقه حراج بوده است که با فروش حداکثری به کار خود در هر حراج خاتمه داده است. دراین حراج از بین 1380 اثری که در طول این دورهها ارائه داده است، چیزی حدود 1.2 درصد(تنها 16 اثر) از آثارش به فروش نرسیده است. همچنین شناخت و ارتباط گستردۀ حراج تهران با هنرمندان و بنیادهای هنری و همکاری وسیعش با گالریها و هنرمندان است که باعث ارائۀ آثاری با ارزش هنری زیاد از هنرمندان پیشکسوت شده است. هرچند که در طی این سالها گاه نزول کیفی آثار منتخب را شاهد بوده، اما بهطورکلی و در مقایسه با دیگر حراجهای منطقه استانداردهای خود را حفظ کرده است. اگرچه در دوسال گذشته با گسترش پاندمی کرونا بازار هنر تعییرات چشمگیری کرده، و توانسته راههایی برای رهایی از رکود خود بیابد و بازار جهانی سهم قابل توجهی از معاملات خود را از طریق خریداران آنلاین به دست آورد و سالانه حراجیهای زیادی تنها به صورت آنلاین دایر شده است؛ اما حراج تهران هنوز دربهای فروش آنلاین را به روی سایت خود نگشوده است، تا در آینده چه پیش آید و باید دید در آینده این بازار بزرگ را احاطه خواهد کرد یا خیر.
حراج تهران در چهارده دورهی برگزاری خود تاکنون به مجموع فروشی برابر با 50 میلیون و 547 هزار دلار[1]رسیده که بالاترین فروش آن برحسب دلار و با توجه به نوسانات ارزش ریال در طول سالهای متمادی به پنجمین دورهی آن در سال 1395(2015) برمیگردد که مجموع فروش کلی حراج به رقم هفت میلیون و 300 هزار رسید.
هرچند بهنظر میرسد در حراج تهران بیشتر به آثار هنرمندانی میپردازد که بازارشان از ثبات بیشتری برخوردار است و پیشکسوتانی را درنظرگرفته که در بازارهای بینالمللی قیمتهای تثبیتشدهای را از خود باقی گذاشتهاند، اما با نگاهی جزئیتر به این حراج میتوان مشاهده کرد که در طول چهارده دورۀ حراج تهران 441 اثر(32 درصد) از هنرمندان متوفی در این حراج چکش خورده و 68 درصد از آثار از هنرمندانی ارائه شده که در قید حیات بودهاند، اگر چه همین 32 درصد از حضور هنرمندان متوفی بیش از نیمی از حجم فروش حراج، چیزی نزدیک به 26 میلیون دلار را به خود اختصاص دادهاند و این نشان از سهم بزرگی است که بازار هنر به هنرمندانی که در قید حیات نیستند اختصاص داده است. در این میان هنر معاصر و گزینش هنرمندان جوان در حراج تهران نیز با حواشی دیگری همراه بود و انتقاداتی نسبت به چگونگی گزینش آثار هنرمندان جوانتر به این حراج شده، اما توجه حراج تهران به این قشر از هنرمندان بیشازپیش شده تا آنجا که در آخرین دورۀ برگزاری چهاردهمین دوره خود که آثاری از هنر معاصر را چکش زد که در مقایسه با دورههای پیشین هنرمعاصر، سطح وسیعتری از نام هنرمندانی را در صحنه حراج شنیدیم که پیش از آن در هیچ حراجی نبودند.
آنچه حراج تهران از ابتدای برگزاریش تاکنون در چهارده دورۀ قبلی خود اغلب به ارائۀ آن ارائۀ مبادرت ورزیده، آثار هنرمندانی بوده است که بازار تثبیت شدهای دارند، هر چند درپنج دورۀ چهاردهم، دوازدهم، دهم، هشتم و ششم به ارائۀ آثار هنرمندان معاصر پرداخته بود، اما در آخرین دورۀ برگزاریاش که همانطور که گفته شد، متمایز از دیگر حراجهایش برگزار شد، نامهایی را آشنا کرد که تاکنون در هیچ حراجی شرکت نکرده بودند و تغییر رویه این حراجدار ازابتدا تاکنون را گویاتر کرده است. چهاردهمین دورۀ حراج با نرخ رشدی 14 درصدی به نسبت میانگین بازۀ برآوردهای اولیه و با مجموع مبلغی حدود یک میلیون و 708 میلیون دلار (معادل با 42 میلیارد و 718 میلیون تومان) به پایان رسید. مجموع فروش این آثار علیرغم حضور گستردۀ جوانان در این شاخه از هنر، سهم کمی از بازار حراج را به خود اختصاص دادهاند.
بیشترین رشد در بین حراجهای برگزارشده به دورههای ابتدایی حراج تهران برمیگردد که قیمت برآوردهای اولیه حراج به میزان زیادی با آنچه در حین برگزاری حراج چکش میخورد، اختلاف داشت؛ شاید به این دلیل که حراجگذاران و یا کارشناسان حراج هنوز قدرت نفوذ حراج تهران در بین خریداران باور نداشتند. ازاینرو بیشترین نرخ رشد کلیه ادوار، به دورۀ سوم حراج باز میگردد که آثاری از هنر مدرن و معاصر را ارائه داده و با رقمی برابر با چهار میلیون و 49 هزار دلار(سیزده میلیارد و 257 میلیون تومان) و نرخ رشدی 112 درصدی در مقایسه با میانگین بازههای برآوردشدۀ اولیه کار خود را به پایان رساند.
با نگاهی به 25 دورهای که بالاترین نرخ رشدها را در بین 1380 اثر هنری داشتهاند؛ میتوان دید، اغلب این آثار از میان همان دورههای اولیه حراج تهران رقم خورده است؛ زمانیکه این بازار کمتر به قدرت خود باور داشت و قیمتهای کارشناسی پایینی به آثار داده میشد. ازاین جهت سومین دورۀ حراج تهران با مجموع فروش چهار میلیون و 49 هزار دلار تقریبا دو برابر میانگین برآوردهای اولیه و با نرخ رشدی 112 درصدی بیشترین نرخ رشد در بین چهارده دورۀ حراج را داشته است.
این مهم برای آثاری که بیشترین نرخ رشد را داشتهاند نیز صادق است، بیشترین نرخهای رشد برای آثار معمولا به آن دسته از هنرمندان جوان معاصر تعلق یافته است که قیمت پایینتری داشته اما نظرمجموعهداران را به خود جلب کردهاند. از اینرو بیشتر نرخ رشد به اثر نقاشیخطی از مهرداد شوقی حق دوست در چهارمین دورۀ حراج تعلق گرفته که با قیمت اولیه 1201 دلار، یازده برابر برآورد اولیه چکش خورده است.
بهطورکلی که به عملکرد حراج تهران بنگریم، برخلاف حراجهای خاورمیانه با فروش خوبی مواجه است، این موفقیت را میتوان از میزان آثاری که در بازههای بیشتر از برآوردهای اولیه چکش خوردهاند، دریافت. ازمیان 1380 اثرِ این خانهحراج نیمی از آثار(696 اثر) گرانتر از بیشینه قیمت اولیه چکش خوردهاند. 32 درصد از آثار برابر با بیشینۀ قیمت یا در بین دوبازه چکش خوردهاند و تنها پنج درصد(71 اثر) از آثار کمتراز قیمت اولیه کارشناسیشده چکش خوردهاند. این سطح از موفقیت در فروش آثار حراج تهران کمتر در دیگر حراجهای بینالملل رخ میدهد، باید دید دلیل فروشهای صدرصدی پیدرپی ریشه در چه چیزی دارد؟ آیا این نتایج نشان از قیمتگذاریهای مطمئن و درست حراج دارد یا عملکرد فروش آثار در حراج تهران آنقدر در جامعۀ کوچک هنری ایران اهمیت دارد که تامین کنندگان، آثاری را ارائه دهند، که از فروش آن اطمینان دارند، یا خود در فروش آنها سهیم هستند؟ احتمال میرود درصورت به فروشنرسیدن آثار در حراج تهران برای این مجموعهداران و هنرمندان آنها و آیندۀ بازار آنها گران تمام میشود، در هر صورت این مساله گویای اهمیت فوقالعادۀ حراج تهران در بازار هنر ایران خواهد بود.
با احتساب نرخ دولتی ریال در مقابل دلار در بازههای زمانی مشخص همان دورهها، موفقترین دورههای حراج تهران عموما به دورههایی برمیگردد که به آثاری از هنر کلاسیک و مدرن پرداخته شده است. براین اساس گرانترین مجموعه آثاری که درحراج فروخته شده دردورۀ پنجم حراج بود که با جمعآوری آثاری از هنر مدرن و کلاسیک، به فروشی بالغ بر هفت میلیون و300 هزار دلار رسید که 14 درصد از مجموع فروش کلی حراج به این دوره اختصاص یافته است. با توجه به مجموع فروش دورههای هنری معاصر، مدرن و کلاسیک عموما هنر مدرن و کلاسیک دسته برتر حراج برای جذب خریداران بودند که در چهاردورۀ برگزاری خود 42 درصد ازحجم کل فروش حراج تهران به این مجموعه اختصاص یافته است. باید خاطر نشان کرد که این مقاله بر اساس نرخ دولتی دلار نگارش شده، و برای سنجش معاملات چهراده دوره حراج برحسب ریال معادلات و گزارش کنونی با توجه به نوسانات ارزی بسیار متفاوت خواهد بود و بدون احتساب قیمت دلار و اگر تنها در بازار ایران بسنجیم گرانترین دورهها به دوره سیزدهم حراج خواهیم رسید، حراجی که با حواشی زیاد خود با فروش 87 میلیارد و 942 میلیون تومانیاش 22 درصد از حجم کل معاملات ریالی حراج را به خودت اختصاص داده بود و از این جهت در بازار معاملات داخل ایران دورۀ سیزدهم یکی از مهمترین دورههای حراج تهران شد. و یک رکورد برای گرانترین اثر ریالی در بازار ایران به وجود آورد که رکورد قبلی آیدین آغداشلو را بیش از هفت برابر افزایش داد. در انتهای مقاله برای آنکه دید جامعتری نسبت به تفاوت گرانترین آثار ریالی و دلاری بهدست آید؛ میتوانید آثار که بیش از سه میلیارد تومان چکشخوردهاند را ببینید.
دربین هنرمندانی که تقاضای خرید آثار آنها بالاست و متناسب با تقاضای مداوم برای خرید آثار آنها تعداد حضور آثار این هنرمندان بیش از دیگران رخ داده است. بیشتر تعداد حضور در حراجها به پرویزکلانتری بازمیگردد که جز در یک حراج درباقی حراجها حضور داشته است و مجموع فروش آثار که از این هنرمندا به دست آمده است رقمی حدود 673 هزار دلار است. همچنین پرویز تناولی با تعداد 21 اثر در ده حراج حجم بالایی از معاملات را چیزی نزدیک به دو میلیون 470 هزار دلار را به خود اختصاص داده است.
اما گرانترین آثار این حراج برحسب نرخ ارزش دلاردولتی در زمان برگزاری دورههای حراج، به اثر سهراب سپهری تعلق گرفته است. این اثر با رقمی برابر با 863 هزار 558 دلار، سهراب سپهری همچنین گرانترین هنرمند خانهحراج تهران است که مجموع ارقام او در کلیۀ حراجهای تهران به عدد شش میلیون و 653 هزار و 775 دلار رسیده است. هشت هنرمند گران حراج تهران را در حائلهای بین هر مقاله میتوانید مشاهده کنید.
[1] این ارقام با توجه به نرخ روز دولتی دلار در سالهای برگزاری دوره های مختلف ارزیابی شدهاست.