مجموعهداری هنری سابقهی طولانی در ایران ندارد؛ نخستین مجموعهدار هنر به معنای امروزین را میتوان ناصرالدین شاه قاجار معرفی کرد. نقل شده است، ناصرالدین شاه در «کاخ گلستان» مکانی به نام اطاق موزه و در مجموعه ارگ سلطنتی فضایی با نام «عمارت گالری» ایجاد کرده بود و در آن، آثار هنری و پرارزش را گردهم میآورد و نمایش میداد، «عمارت ابیض» از دیگر بناهای دوره ناصری است که کارکردی مشابه داشت.
انگیزهی ناصرالدین شاه از جمعآوری اشیاء قیمتی و هنری مشخص نیست و میتواند امری چند لایه باشد که در طول زمان تغییر و تکامل یافته است، با این وجود، چونانکه روایتهای مختلف بدان اشاره دارند، علاقهمندی ناصرالدین شاه به هنر، یکی از محرکهای اصلی وی در گردآوری آثار و حتی بهنوعی کیوریت کردن آنها بوده است.
خارج از گرایش شاهان و درباریان به هنر، امری که در رابطه با خاندان پهلوی یا حتی خیلی پیشتر، شاهان صفوی نیز صادق است، و مجموعهداران داخلی و خارجی دوران پهلوی، مثل احمد لاجوردی و پسرانش علی و حمید (گروه صنعتی بهشهر)،[1] اِریک و شِیلا آذری (مجموعهی آذری - گالری هنر و باستانشناسی ایشتر)[2] و اَبی وید گْرِی[3] که به هنر ایرانِ مدرن علاقهمند بودند، مجموعهداران داخلی هنر مدرن و معاصر ایران را در حال حاضر - با توجه به اطلاعات محدود در دست - میتوان به پنج گروه تقسیم کرد:
● هنرمند-مجموعهداران: مثل پرویز تناولی و فریدون آو
● کیوریتور-مجموعهداران: مانند علی بختیاری، و طرلان رفیعی و یاشار صمیمی مفخم (پروژههای کیوریتوریال نون و نمک)
● مجموعهدارن فضاهای هنری و موزههای خصوصی: مثل علی توسلی (موزه گالری دیدی)، محمد سارباننژاد (گالری ساربان)، لیلی گلستان (گالری گلستان)، احسان لاجوردی (بنیاد لاجوردی) و حمیدرضا پژمان (بنیاد پژمان)
● آرشیو کنندگان: مانند امیرعلی قاسمی (جامعهی نیو مدیا) و آریا کسائی و پیمان پورحسین (استودیو کارگاه)
● علاقهمند-سرمایهگذاران: مثل مؤسسات مالی، سلبریتیها، سیاستمداران و علاقهمندان به هنر
هنرمند-مجموعهداران
یکی از گرایشات شایان ذکر در مجموعهداری، هنرمندانیاند که خود به کلکسیونرهایی مشتاق تبدیل میشوند. هنرمندان این تمایل را دارند که کارهای خود را با سایر هنرمندان مبادله کنند، درحالیکه این روند در جهان مقولهی جدیدی نیست، اما یافتن نمونههای داخلی که مجموعههای گستردهای را بنا کرده باشند تا حدودی نادر است، در این زمینه میتوان به فریدون آو و پرویز تناولی اشاره کرد. هر دوی این هنرمندان مجموعههای خود را از پیش از انقلاب گسترش دادند، اما انگیزههای ایشان از جمعآوری مجموعههایشان متفاوت بوده است. فریدون آو مجموعهداری را از قبل از سال 1357 آغاز کرده است، اولین خرید وی اثری از حسین زندهرودی و دومین مربوط به اردشیر محصص میشد. حس لذت یکی از محرکهای آغازین آو در گردآوری آثار هنری بوده است، ولی، بعد از انقلاب، آو به سمت جمعآوری آثار هنرمندان جوان حرکت کرد با این انگیزه که به تشویق و حمایت از نسل جوان بپردازد.[4] پرویز تناولی، از سوی دیگر، بعد از مهاجرت خود از ایران مجموعهی هنر معاصر خود را گسترش نداد؛ کلکسیون هنر مدرن و معاصر تناولی در بازهی سالهای 1334-1354 قرار گرفتهاند، که بخشی از آن در سال 1399 در «گالری پلاس 2» به نمایش در آمد؛ در میان آثار به تماشا گذاشته شده، کارهایی از اردشیر محصص، مارکو گریگوریان، عباس کیارستمی، سهراب سپهری، شارل حسین زندهرودی و بهمن محصص قرار داشتند. تناولی، نوعی علاقهمندی وسواسگونه را در گردآوری مجموعهی خود دخیل میداند، مقولهای که در سایر مجموعههای او مثل «لوازم آشپزخانه» و «لوازم آرایش زنان و ابزار شخصی مردان» نیز قابل پیگیری است.[5]
هنرمندان نسلهای جوانتر نیز در زمینه گردآوری آثار هنری فعال هستند، مثل طرلان رفیعی که راه استاد خود تناولی را پیش گرفته است. به سبب آنکه کلکسیون رفیعی به همراهی با یاشار صمیمیمفخم ذیل پروژهی کیوریتوریال تعریف شدهاند، فعالیت مجموعهداری این چهرهها در دستهبندی کیوریتور-مجموعهداران قرار گرفته است.
کیوریتور-مجموعهداران
طرلان رفیعی و یاشار صمیمیمفخم، هنرمند-کیوریتورهای ایرانی، در سال 1387 پروژههای فرهنگی و هنری «نان و نمک»[6] را راهاندازی کردند و در آرشیو و مجموعهی این پروژه به گردآوری بیش از 100 اثر هنری از دورههای مختلف پرداختند؛ مجموعهی «بی اند اِس» آثاری از هنر مدرن و معاصر را در خود جای میدهد و همچنین حاوی عکسها و نگاتیوهایی از تاریخ معاصر ایران است.[7] یاشار صمیمی مفخم، در کنار فعالیتهای نمایشگاهیِ پروژههای نان و نمک در برپایی کارنماهای دیگری نیز همکاری میکند؛ نمایشگاه «کارنامه؛ مروری بر فرهنگ دیداری کودکان ایران» در موزه هنرهای معاصر تهران با همکاری علی بختیاری و پیمان پورحسین در تابستان 1395 از این نمونههاست، که حول فعالیتهای مجموعهداری و آرشیوی این اشخاص بنا شده است.[8]
علی بختیاری، کیوریتور و مجموعهدار ایرانی، از سال 1385 شروع به فعالیت هنری کرد و از پیش از آن، یعنی از سال 1383، به جمعآوری آثار هنری پرداخت. بختیاری در کنار کیوریتوری و گردآوری مجموعه شخصی خود همچنین به تولید کتاب هنرمندان میپردازد؛ «اِی. بی. بوکْنِس»[9] در سال 1389 پس از تحقیقات جدی بختیاری در کتابخانههای لندن راهاندازی شد و اولین پروژهی آن که کتابی از فریده لاشایی بود یک سال بعد انتشار یافت؛ این خانهی نشر بر روی همکاری با هنرمندان تجسمی ایران و خاورمیانه تمرکز دارد، اولویت جغرافیایی که در کلکسیون هنری بختیاری نیز مشهود است. انگیزهی این کیوریتور در جمعآوری مجموعهاش، در کنار علاقهمندی او به هنر، نوعی وجه حمایتگرایانه دارد، وی در گفتوگویی که در سال 2016 با «آرت 4دی»[10] داشته، در مورد این موضوع اینچنین میگوید:
به اعتقاد من، بهعنوان عضوی از یک جامعه، من مسئول هستم تا آن را از نظر مالی حمایت کنم […] بهعنوان یک کیوریتور، من سرمایهی خود را از این صنعت به دست میآورم و آن را در این جامعه خرج میکنم تا هنر ایران و خاورمیانه غنیتر گردد.[11]
مجموعهداران فضاهای هنری و موزههای خصوصی
گالریداران بهواسطهی فعالیتهای دیلری، با هنرمندان و مجموعهدارن بسیاری در ارتباط هستند و بعضاً خود به گردآوری مجموعههای خصوصی میپردازند، از سوی دیگر، مجموعهدارانی نیز هستند که بهواسطهی تمایل خود برای عرضه و نمایش آثاری که در اختیار دارند به سمت تأسیس فضاهای هنری و گالریها حرکت میکنند. در این زمینه، افرادی از نسلهای مختلف گالریداران قابلرؤیت هستند؛ مثلاً، لیلی گلستان و محمد سارباننژاد بسترهای نمایشی خود یعنی «گالری گلستان» و «گالری ساربان» را با نمایش مجموعههای شخصی خود بنا نهادند و برخی دیگر، مثل علی توسلی، کلکسیون خود را پایهای برای ایجاد موزه-گالریهای خصوصی چون «دیدی» کردند.
یکی از گرایشهایی که در زمینهی مجموعهداری در بیست سال اخیر تْرند شده است، ظهور و افزایش فضاهای نمایشگاهی، بنیادها و موزههای خصوصی است که سعی دارد جنبهی غیرکاربردی مجموعههای هنری خصوصی را از میان برده و آن را - بهاصطلاح - عمومیسازی نماید. حمیدرضا پژمان که از سال 1392 شروع به گردآوری مجموعهاش کرده است، «بنیاد پژمان» را با این انگیزه در سال 1394 تأسیس کرد؛ مجموعهی هنری پژمان، که بخشی از آن در 1401 در «کارخانه آرگو» به نمایش درآمد، دربرگیرندهی هنرمندان بنام و معاصر ایرانی و همچنین بینالمللی است. از آن جملهاند: نازگل انصارنیا، وای. زی. کامی، هدی کاشیها، اردشیر محصص، فرشید ملکی، مملی شفاهی، طلا مدنی، بیتا فیاضی و شیرین نشاط.[12]
از سایر بنیادهای مجموعهمحور میتوان به «بنیاد لاجوردی» اشاره داشت، آثار این مجموعه که بخشی از آن در نمایشگاه «نور، منتخبی از مجموعه شخصی احسان لاجوردی» در 1399 به نمایش درآمد، کارهای هنری متنوعی را از هنرمندان نوظهور تا پیشکسوت شامل میگردد. این مجموعه توسط احسان لاجوردی، مدیر فرهنگی، مجموعهدار و حامی هنر، گردآوری شده است. مجموعهی لاجوردی، هنرمندان شاخصی چون مسعود عربشاهی، فرشید ملکی، بابک اطمینانی و هنرمندان جوانتر مثل وحید حکیم و اشکان صانعی را شامل میگردد.[13]
آرشیوکنندگان
آرشیو و ثبت تاریخ، یکی دیگر از انگیزههای است که میتواند به شکلگیری یک مجموعه بیانجامد؛ در ایران، جوامع متعددی با این هدف شروع به فعالیت کردهاند و در امتداد آن به کار کیوریتوریال، آموزشی و حمایتی نیز توجه نشان دادهاند؛ «جامعهی نیومدیا» (1393) یکی از اینهاست؛ جامعهی نیومدیا در ادامهی فعالیتهای امیرعلی قاسمی، هنرمند و کیوریتور مستقل ایرانی و بعد از تجربهگراییهای اولیه وی در «پارکینگالری» راهاندازی شد، «جمعآوری و حمایت از پروژههای مرتبط با هنرهای رسانهای جدید، [...] انتشار و تولید محتوا به موازات بایگانی، نگهداری و توسعهی دسترسی عمومی به آن»[14] از جمله اقداماتی است که این مرکز در زمینهی رسانههای جدید بدان توجه دارد.
«استودیو کارگاه» از دیگر اماکنی است که به کار آرشیو، نگهداری و طبقهبندی بخشی از تاریخ معاصر ایران مشغول است. این استودیو، با توجه به تمرکز مؤسسان آن، آریا کسائی و پیمان پورحسین، بر حوزهی گرافیک، به بایگانی گسترده اسنادِ تاریخِ طراحی گرافیک ایران میپردازد، با این انگیزه که از فراموشی آنها جلوگیری کند. مجموعهی استودیو کارگاه و فعالیت آرشیوی آن تاکنون در سه نمایشگاه «کارنامه» (1395)، «تالار رودکی: گرافیک، معماری و هرچه» (1397) و «کاغذ سرخ؛ انتشارات ایدئولوژیک صادرشده از شوروی» (1398) نمایش داده شده است.[15]
علاقهمند-سرمایهگذاران
ایجاد تنوع در سبد دارایی و دنبال کردن علاقهمندیهای هنری، به ورود سرمایهگذاران از سایر عرصهها به دنیای هنر میانجامد. سیاستمداران، سلبریتیها، مؤسسات مالی و علاقهمندان در این گروه جای میگیرند. اطلاعات دقیقی از این دسته از مجموعهداران در دست نیست اما میتوان رد و اثر آنها را در حراجیها و فروشهای سالانه دنبال کرد.
در آخر
در پشت گردآوری مجموعهی هر شخص و نهاد، انگیزههای بسیاری وجود دارد؛ بهطور کلی، هویتیابی (فرد یا گروه خاص)، قدردانی از ارزشهای زیباییشناختی یا فرهنگی یک اثر هنری، حس هدفمندی، نیاز به مشروعیتسازی، علاقهمندی وسواسگونه و اخیراً سرمایهگذاری،[16] از انگیزههای مجموعهداران در گردآوری یک مجموعه بر شمرده میشوند، این درحالیست که فعالیت عمومی مجموعهداری در هنر ایران در بیشتر موارد جنبههای حمایتگرایانه به خود گرفته است. ثبت تاریخ، از دیگر وظایفی است که آرشیو کنندگان بهمثابه مجموعهداران ایرانی بر عهده دارند. مشخص است سرمایهگذاری متداوم و جدی در هنر ایران معمولاً از سوی اشخاصی صورت میپذیرد که فعالیت جدی در این زمینه دارند و بدین جهت اهداف مشخصی را از گردآوری مجموعهشان دنبال میکنند.
[1] آثار این مجموعه متعلق به هنرمندان مدرن شناخته شده و نوظهور است که به انتخاب فریدون آو گردآوری شده بود؛ بعد از سال 1357 این مجموعه مصادره شد و اکنون در اختیار فرهنگستان هنر قرار دارد.
[2] این کلکسیون شامل آثاری از هنر مدرن ایران است که بخشی از آن در حراج مدرن و معاصر خاورمیانه ساتبیز 2020 عرضه و فروخته شد.
[3] Abby Weed Grey
[4] Retrieved from https://b2n.ir/h80226
[5] Retrieved from https://b2n.ir/p38306
[6] Bread and Salt projects
[7] Retrieved from https://b2n.ir/f59663
[8] آثار این نمایشگاه از آرشیوهای دولتی و خصوصی مانند فیلمخانه ملی ایران، موزه سینمای ایران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه گرافیک ایران، مجموعه ای.بی بوکنِس، آرشیو استودیو کارگاه، پروژه نان و نمک و مراکز دیگر گردآوری شده است.
[9] ABBookness
[10] Art 4D
[11] Retrieved from https://b2n.ir/a11292
[12] Retrieved from https://b2n.ir/h21782
[13] Retrieved from https://b2n.ir/j40578
[14] Retrieved from https://b2n.ir/f84499
[15] Retrieved from https://b2n.ir/a14889
[16] Retrieved from https://b2n.ir/e33080