«آرتنت» با همکاری «مورگان استنلی» گزارشی با عنوان «A Tale of Four Cities» (حکایت چهار شهر) منتشر کرده است که تغییرات عمده بازارهای هنری و حراجها را در چهار شهر نیویورک، لندن، پاریس و هنگ کنگ بررسی کرده است. این شهرها به عنوان مراکز اصلی یا قطبهای تجارت هنر در دهههای اخیر شناخته شدهاند و به دلیل تحولات اقتصادی و سیاسی تغییرات قابلتوجهی را تجربه کردهاند.
این گزارش نشان میدهد که با وجود رکودهای اخیر در فروش آثار هنری در نیمه اول سال ۲۰۲۴، هر کدام از این شهرها استراتژیهای متفاوتی برای حفظ موقعیت خود در بازار جهانی هنر به کار گرفتهاند. همچنین این گزارش، دادهها و آمار فروشهای اخیر را نیز گردآوری کرده و تأثیر رویدادهای جهانی مانند همهگیری کرونا و تحولات سیاسی بینالمللی را بر این بازارها تجزیه و تحلیل کرده است. با توجه به اهمیت چنین گزارشی، آرتچارت این مطلب را ترجمه کرده است که در ادامه میآید:
شهرهای اصلی حراج دنیا شامل نیویورک، لندن، پاریس و هنگکنگ در طول یک دهه گذشته در حال تغییر بودهاند. دادهها نشان میدهند، تغییرات بیشتری هم در راه است. به نظر میرسد با آغاز فصل جدید هنر، ناپایداری بر بازار جهانی هنر حاکم است. گالریهای برجستهای تعطیل شدهاند و نتایج فروش حراجها کاهش داشتهاند. مجموع فروش حراجها در نیمه اول سال ۲۰۲۴ به ۵.۰۵ میلیارد دلار رسید که نسبت به مدت مشابه خود در سال ۲۰۲۳ که فروش ۷.۱۷ میلیارد دلار را ثبت کرده بود، کاهش داشته است.
وضعیت حراجها در لندن، پاریس، هنگکنگ و نیویورک دچار نوسانهای زیادی بوده است. طی یک دهه گذشته، بازارهای هنری در این چهار شهر، تحت تأثیر تحولات سیاسی، اقتصادی و حقوقی (قانونی) قرار گرفتهاند، از شیوع کرونا که موجب رکود شدید در هریک از چهار شهر شد تا برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) در لندن و اعتراضهای دموکراسیخواهانه در هنگکنگ. با همه اینها آمارها نشان میدهند بازار هنر نیویورک طی یک دهه گذشته موقعیت پیشتاز خود را حفظ کرده است اما سه قطب دیگر در رقابتی نزدیک قرار داشتهاند، زیرا خانههای حراج استراتژیهای خود را تغییر دادهاند، سرمایهگذاریهای جدیدی را برنامهریزی کردهاند و به تحولات محلی واکنش نشان دادهاند. از سوی دیگر، درحالیکه به دلیل جهانیشدن بازار هنر، وضعیت و پیشنهادهای هر شهر در حال تغییر است، ویژگیهای منطقهای که جالبتوجه باشند، همچنان باقی ماندهاند.
تاثیر مجموعههای خصوصی در فروشهای بزرگ
همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، بررسی روند فعالیت چهار شهر لندن، نیویورک، پاریس و هنگکنگ طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ حاکی از کاهش قابلتوجه فروش در لندن پس از رأیگیری برگزیت در سال ۲۰۱۶ است. طبق آمارها، فروش حراجهای لندن از ۳.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به ۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسیده که نشاندهنده افت ۴۹ درصدی است.
نیویورک به عنوان یکی دیگر از مراکز حراجهای بزرگ، همچنان جایگاه برتر خود را حفظ کرده، هرچند این شهر با نوسانهای زیادی مواجه بوده است. بخشی از این نوسانها به مجموعههای خصوصی بزرگ برمیگردد مثل مجموعه «پگی و دیوید راکفلر» که در کریستیز سال ۲۰۱۸ به مبلغ ۸۳۵ میلیون دلار فروش رفت و توانست رکورد فروش یک مجموعه شخصی را بشکند. فروش این مجموعه به مجموع فروش ۵.۸۲ میلیارد دلاری نیویورک کمک کرد و تقریباً با مجموع فروش ۶.۰۹ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵ کریستیز که اولین هفته فروش یک میلیارد دلاری خود را تجربه میکرد، برابری میکند. البته بزرگترین سال فروش نیویورک، سال ۲۰۲۲ بود که به دلیل عرضه آثار متعلق به «پل جی. آلن» به رقم ۷.۳۳ میلیارد دلار رسید.
بررسی وضعیت فروش حراجها در پاریس را نیز باید در شرایط ایجاد شده در لندن جستوجو کرد. گمانهزنیهایی وجود داشت که بحثهای پیشآمده درباره خروج انگلستان از اتحادیه اروپا میتواند به نفع پاریس باشد و البته همینطور هم شد. در سال ۲۰۱۶ پس از رأیگیری درباره برگزیت در انگلستان، شاهد افزایش ۱۰ درصدی نتایج سالانه و ۲۳ درصدی نتایج سال بعد در پاریس بودیم. البته فروش ۸۶۴ میلیون دلاری پاریس در سال ۲۰۲۳ در مقایسه با مجموع فروش حراجهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ این شهر که کمی بیش از یک میلیارد دلار بوده، دچار کاهش شده است. با این حال، اگر یک بازه زمانی طولانیتر را در نظر بگیریم مثلا از سال ۲۰۱۳ روند حراجهای پاریس را بررسی کنیم، متوجه میشویم که مجموع فروشهای پاریس ۳۰ درصد افزایش داشته است.
یکی دیگر از شهرهای اصلی برگزاری حراجها هنگکنگ است. مجموع فروش حراجها در این شهر، نشاندهنده نوسانهای بازار است. مجموع فروش در این شهر از ۱.۱۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ به ۱.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ رسیده است. یکی از نوسانهای موجود، بحران مسکن در چین در سال ۲۰۲۲ بود که نگرانیهایی را درباره وضعیت اقتصاد ایجاد و نتایج فروش حراجها را تضعیف کرد.
البته باید به این نکته هم اشاره کرد که سه خانه حراج بزرگ غربی برای جلوگیری از روند کاهشی مجموع فروش، به سرمایهگذاری در زیرساختهای هنگکنگ در ۱۸ ماه گذشته اقدام کردهاند و امیدوارند مشکلات اقتصادی و سرکوب مخالفان، تاثیری بر جایگاه این شهر به عنوان مرکزی برای تجارت و هنر نداشته باشد.
کدام شهر پیشتاز فروشهای تاریخساز است؟
در زمینه وضعیت فروشهای تاریخساز (فروش آثار بالای ۱۰ میلیون دلار) در این چهار شهر، با توجه به مجموع فروشهای بالای ۱۰ میلیون دلار میتوان گفت که نیویورک همچنان پیشتاز است. همچنین از مجموع ۷.۳۳ میلیارد دلار فروش بزرگترین سال حراج نیویورک در سال ۲۰۲۲، مبلغ ۳.۷۶ میلیارد دلار به آثار بالای ۱۰ میلیون دلار مربوط بوده است و یکی از آثار گرانقیمت در این میان، تابلویی از اندی وارهول است که به قیمت ۱۹۵ میلیون دلار فروخته شده.
یکی دیگر از نشانههای پیشتازی نیویورک در فروشهای تاریخساز را میتوان از فروش اثری از لئوناردو داوینچی متوجه شد. در حالی که لندن برای مدتی طولانی به عنوان پایتخت اساتید برجسته (Old Masters) شناخته میشد، کریستیز در سال ۲۰۱۷ نیویورک را برای فروش تابلوی نقاشی «سالواتور موندی» اثر داوینچی انتخاب کرد. مبلغ فروش این تابلو که ۴۵۰.۳ میلیون دلار بود، بالاترین میزان معامله شدهای است که تاکنون برای یک اثر هنری در یک حراج پرداخت شده.
درباره فروشهای تاریخساز، سه شهر دیگر به پای نیویورک نمیرسند. به طور مثال سال ۲۰۱۴ که قدرتمندترین سال فروش آثار بالای ۱۰ میلیون دلار در لندن بود، مجموع فروشهای این شهر به ۹۲۱.۷ میلیون دلار رسید که ۶۳ درصد کمتر از نیویورک بود.
هنگکنگ نیز به طور معمول در جایگاه سوم قرار داشته است، هرچند در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ با رشد بازار خود توانست لندن را پشت سر بگذارد. روند این رشد را میتوان از روی آمار متوجه شد. سال ۲۰۱۳ مجموع فروشهای هنگکنگ در زمینه فروش آثار بالای ۱۰ میلیون دلار تنها ۹۰.۶ میلیون دلار بود که تا سال ۲۰۲۱ این رقم بیش از پنج برابر شد.
در این ردهبندی وضعیت پاریس با دیگر شهرها متفاوت است. تقریبا این شهر در زمینه فروشهای تاریخساز جایی ندارد و در نمودارها دیده نمیشود. در چهار سال از یک دهه گذشته هم هیچ اثری در سطح قیمتی بالای ۱۰ میلیون دلار نداشته است.
اشتیاق به هنرمندان بسیار معاصر
اشتیاق به هنرمندان بسیار معاصر یا جدید (Ultra-Contemporary artists - هنرمندانی که بعد از سال ۱۹۷۴ متولد شدهاند) از ویژگیهای تعیینکننده دهه ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ بوده است. ضمن اینکه کاهش این تب میتواند سالهای آتی را تحت تاثیر قرار دهد. در تحلیل وضعیت آثار هنرمندان بسیار معاصر در حراجهای این چهار شهر میتوان گفت که رونق این بازار در اوایل دهه ۲۰۲۰ باعث شد، نیویورک و هنگکنگ از رقبای خود پیشی بگیرند و به ترتیب به نتایج ۲۶۹.۴ میلیون دلار و ۲۰۶.۱ میلیون دلار برسند که به ترتیب ۱۲ و ۲۴ برابر مجموع فروشهای سال ۲۰۱۳ آنها بوده است.
اشاره به این نکته هم اهمیت دارد که تعدادی از خریداران در هر دو شهر، در دوران قرنطینه ناشی از کرونا ثروتمندتر شدند و به همین دلیل نسبت به خرید آثار جدید تمایل پیدا کردند. البته خرید اثر از سوی این افراد مورد نقد برخی نیز قرار گرفته و آنها بر این باورند که خریدها، بهویژه در هنگکنگ، بیشتر جنبه سوداگرانه و با هدف کسب سود انجام شده است.
پاریس جایگزینی جدید به جای لندن
در ابتدای دههای که بررسی شده است، لندن در زمینه اساتید برجسته در جایگاه برتر قرار داشت اما طی سالها نیویورک به رقابت با لندن پرداخت. نیویورک در سال ۲۰۱۷ از فروش اثر «سالواتور موندی» به مبلغ ۴۵۰.۳ میلیون دلار بهرهبرداری قابل توجهی کسب کرد و سهم بزرگی از مجموع فروش ۵۷۲.۹ میلیون دلار این دستهبندی را در آن سال به خود اختصاص داد.
آمارها نشان میدهند لندن در زمینه فروش آثار اساتید برجسته در حراج سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ به طور قابلتوجهی افت کرده است. حراج آثار اساتید برجسته در این شهر پس از رسیدن به بالاترین میزان فروش به مبلغ ۴۷۳.۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ که بخشی از آن به دلیل فروش ۱۱۷.۱ میلیون دلاری در ساتبیز بود، تا سال ۲۰۲۳ کاهش پیدا کرده و به مبلغ ۲۱۶ میلیون دلار رسیده است.
در همین حال، فروش یک نقاشی رکوردشکن از ژان شاردن، هنرمند فرانسوی قرن هجدهم و یک طراحی گمشده از میکلآنژ به افزایش بازار اساتید برجسته در پاریس کمک کرد تا بازار آثار اساتید برجسته در این شهر را در سال ۲۰۲۲ به بالاترین سطح این دهه برساند.
آثار امپرسیونیست و مدرن در املاک قدیمی
یکی دیگر از موضوعهایی که در بررسی حراجهای این چهار شهر در یک دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته، فروش املاک بزرگی است که با آثار برجسته امپرسیونیست و مدرن پر شدهاند. این فروشها باعث شدهاند، مجموع فروشهای نیویورک در چند سال اخیر به رکوردهای چشمگیری برسند. سه تابلوی پیکاسو، مودیلیانی و ژاکومتی با قیمتهای سهرقمی به افزایش فروشهای نیویورک در سال ۲۰۱۵ کمک کرد و مجموع فروشهای نیویورک برای دومینبار به بالاترین سطح در یک دهه اخیر رسید.
در لندن نیز آثار برجستهای با قیمتهای بالای ۴۵ میلیون دلار از کلود مونه، فرانسیس بیکن و دیگران به افزایش نتایج سال ۲۰۱۴ کمک کرد هرچند مجموع فروشهای سالانه این شهر در این دستهبندی حدود ۵۹ درصد طی این یک دهه کاهش یافت.
نیویورک پیشتاز فروش آثار پسا جنگ و معاصر
در حوزه آثار هنری پساجنگ و معاصر، باز هم نیویورک در صدر قرار دارد. در این دستهبندی حراج ۸۵۲.۹ میلیون دلاری در کریستیز – بزرگترین حراج این خانه تاکنون – بازار نیویورک را در سال ۲۰۱۴ به دومین رکورد بالای آن دهه رساند و در ادامه مجموع فروش ۲.۸۷ میلیارد دلاری سال ۲۰۲۲ توانست از آن پیشی بگیرد. لندن که در جایگاه دوم قرار دارد، در سال ۲۰۱۵ به بالاترین رکورد خود در این بخش رسید و فروش ۱.۱ میلیارد دلاری را ثبت کرد. پس از این فروشها تا سال ۲۰۲۳ فروش در این دستهبندی حدود ۴۰ درصد کاهش یافت.
وضعیت هنرهای تزئینی در حراجها
از دیگر دستهبندیهای آرتنت برای تحلیل حراجهای هنری در چهار شهر، مقایسه وضعیت هنرهای تزئینی (دکوراتیو) و هنرهای زیبا است. آمارها نشان میدهند که بازار هنر تزئینی (مبلمان، ساعت، نسخ خطی و...) در نیویورک، لندن و پاریس در مقایسه با بازار آثار هنرهای زیبا کوچکتر است.
در مقابل، آمارهای هنگکنگ حاکی از استقبال خریداران از هنرهای تزئینی است تا جایی که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ این نوع از هنر توانست از بازار هنرهای زیبا پیشی بگیرد. این پیشیگرفتن تا حدی به دلیل فروش چندین نقاشی در حراج کریستیز هنگکنگ در سال ۲۰۱۴ بوده است که چندین برابر تخمینهای اولیه به فروش رسیدند.
همچنین فروش یک فنجان چینی ۳۹ میلیون دلاری در حراج ساتبیز همان سال که به «فنجان طرح مرغی»، معروف شد، از دیگر عوامل موثر در این فروشها بوده است. شاید اشاره به این نکته هم جالب باشد که یکی از دلالان هنری هنگکنگ این فنجان را «جام مقدس سرامیکها» نامید.
فعالیت حراجهای محلی مانع ایجاد انحصار کامل
خانههای حراج در هر یک از چهار شهری که بررسی شدهاند، نفوذ متفاوتی داشتهاند به عنوان مثال کریستیز، ساتبیز و فیلیپس سه بازیگر اصلی در نیویورک و لندن هستند، با این تفاوت که ساتبیز در لندن در طول ده سال گذشته پیشتاز بوده، کریستیز در نیویورک رتبه اول را دارد و فیلیپس همواره در جایگاه سوم قرار گرفته است.
در هنگکنگ نیز با اینکه ساتبیز و کریستیز پیشتاز هستند اما موسسه دولتی Poly Auction در رتبه سوم و فیلیپس در جایگاه بعدی قرار دارد. در پاریس، خانههای حراج محلی مانند Millon ،Piasa، Artcurial و Tajan پس از ساتبیز و کریستیز به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند.
فعالیت حراجهای محلی از این جهت دارای اهمیت است که یادآوری کند حتی در دوران جهانیشده امروز و با وجود آنکه بونامز یکی پس از دیگری خانههای حراج منطقهای را تصاحب میکند، دنیای حراج هنوز به یک الیگوپولی کامل (بازار انحصار چندجانبه: گونهای از ساختار بازار که در آن تعداد کمی از تولیدکنندگان بر بازار تسلط دارند) تبدیل نشده است. به این معنا که بازار حراجهای هنری هنوز کاملاً تحتسلطه تعداد محدودی از خانههای حراج بزرگ مانند کریستیز و ساتبیز قرار نگرفتهاند.
انعکاس سلایق و رفتار مصرفکنندگان محلی
آرتنت پس از بررسی دستهبندیهای مختلف در حراجها در شهرهای نیویورک، پاریس، لندن و هنگکنگ، به جمعبندی پرداخته و همچون شروع گزارش، در پایانبندی نیز بار دیگر به عوامل اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار بر بازار هنر جهان اشاره کرده است و نتیجهگیری خود را با گمانهزنی درباره رویدادهایی که قرار است در آینده سیاسی و اجتماعی جهان اتفاق بیفتند، چنین خاتمه میدهد:
کارشناسان بازار با دقت نظاره میکنند که چگونه بانکهای مرکزی در ماههای آینده با نرخهای بهره برخورد میکنند. ممکن است بسیاری در انتظار نتایج انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا باشند که میتواند تغییرات عمدهای در تجارت بینالمللی به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر دولت جدید حزب کارگر در انگلستان و پارلمان تازه بازآرایی شده فرانسه ممکن است تأثیرهای عمیقی بر سیستمهای مالیاتی و هزینههای فرهنگی داشته باشند. به طور کلی، به نظر میرسد درحالیکه پاریس در حال صعود است، لندن به سمت رکود میرود و آینده هنگکنگ همچنان نامشخص باقی مانده.
در میان این تغییرات، برخی تفاوتهای منطقهای نیز در دادههای این گزارش قابل مشاهده است. نیویورک همچنان مقصد اصلی برای آثار هنری پساجنگ و معاصر و رکورددار قیمت آثار هنری در هر ژانر یا دستهای است.
لندن همچنان قطب آثار اساتید برجسته است. هنگکنگ کانون هنرهای تزئینی به شمار میرود و پاریس همچنان از خروج انگلستان از اتحادیه اروپا بهرهمند شده و با افزایش ملایم فروشهای حراج و جریان پایدار افتتاح گالریها مواجه است.
تمایزهایی که در حراجهای هر یک از این چهار شهر وجود دارد، یادآوری میکند که حتی در یک بازار حراج بیش از حد جهانیشده، همچنان شهرها میتوانند منعکسکننده سلایق، گزارشها و رفتارهای منحصربهفرد مصرفکنندگان محلی باشند. در کنار اینها باید به یک درس هم از دهه گذشته یا حتی چند ماه اخیر توجه کرد: واقعیتها میتوانند به سرعت تغییر کنند.