عذرا عقیقی بخشایشی از هنرمندان سرشناس در زمینهی نقاشی خط، در سال 1347 در در شهر قم متولد شد. پدر او، عبدالرحیم بخشایشی از پژوهشگران حوزهی دین و اسلامشناس است. او کار خود را از خوشنویسی آغاز کرد و با تکیه بر خوشنویسی اسلامی، آثاری معاصر خلق کرده است. عذرا عقیقی دانشآموختهی رشته گرافیک و دارای رتبه ممتاز خوشنویسی از انجمن خوشنویسان ایران است. وی در سال ۱۳۷۱ پایاننامهی دورهی لیسانس خود را با راهنمایی استاد نصرالله افجهای نوشته، که خود شروعی بر سبک جدید آثار وی بوده است.
نخستین حضور بینالمللی این هنرمند در نمایشگاهی گروهی با عنوان «هنرمندان زن ایرانی» در کویت رقم خورد. سال 1384 موفق شد «جایزهی سعدی» در دهلی نو را از آن خود کند و همزمان آثار خود را نیز در قالب نمایشگاهی انفرادی در دانشگاه ملی اسلامی همین شهر به نمایش درآورد. یکسال بعد موفق به کسب جایزهی دیگری در رقابت طراحی مجسمهی سمبولیک تجریش در شهر تهران شد. آثار عقیقی در موزههایی چون بریتیش میوزیوم و موزه هنرهای اسلامی مالزی، موزهی هنر سعودی در ریاض، موزهی هنر اسلامی دوحه و بسیاری از کلکسیونهای هنری جهان نگهداری میشود. در سال 1391 آثار او در کنار گروه دیگری از هنرمندان در نمایشگاه «خوشنویسی آلترناتیو 2» در آرتفر وین به نمایش درآمد. در همان سال گالری اپرای لندن نیز در نمایشگاه گروهی «هنر ایران» میزبان آثار این هنرمند بود. آثار وی در طی سی سال گذشته در نمایشهای متعدد در تهران، دبی، ابوظبی، قطر، ترکیه، الجزایر، مراکش، لبنان، مالزی، کویت، عمان، هند، فرانسه، سوئیس، لندن و نیویورک به نمایش در آمده است. عقیقی علاوه بر خوشنویسی به تدریس در دانشگاههای آزاد، تربیت معلم و انجمن خوشنویسان نیز مشغول بوده است. او در سال 1388 کتابی با عنوان زنان خوشنویس، در انتشارات کلهر به چاپ رسانده است که تذکرهای در مورد خوشنویسان زن است.
آثار نقاشیخط عقیقی بهخاطر پشتوانهی خوشنویسانهی او از نظر خطی بسیار غنیاند. او در نقاشیخطهایش از انحای مختلف خطوط کوفی بهره میگیرد؛ ترکیب کوفی مشرقی، کوفی مغربی و کوفی اولیه با استفاده از درجات مختلف پهنای قلم تنوع خاص و پیچیدهای به آثار او میبخشد. طرفه آنکه نخستین قرآنها به خط کوفی تحریر شدهاند و از این حیث میان مضامین دینی آثار این هنرمند و ابزارهای فرمیاش پیوند عمیقی برقرار است. البته خط کوفی، خطی که به اعتقاد برخی خط قرآن است، زمینهاش از خط پهلوی بوده است، یعنی ریشهای ایرانی دارد. این خط ایرانی بوده که در زمان پیامبر به حد کمال رسیده است و تا قرن پنجم هم با آن مینوشتهاند. بخشایشی در پایاننامهاش به بررسی خط کوفی میپردازد. او همچنین در نحوهی چیدمان و طرحریزی تابلوهایش، مفاهیم اسلامی و وحدانی را مورد توجه قرار میدهد. برای نمونه بسیاری از تابلوهای او حول نقطهی مرکزی سامان مییابند و کلمات بهصورت دوار حول این نقطهی پرگار به گردش درمیآیند، که یادآور تمهیدات معماران در نقشبندی گنبدهاست. آثار اخیر او که در سال 1399 در گالری هما به نمایش گذاشته شد، بسیار متفاوت از کارهای قبلی هستند. هنرمند در این آثار با جسارت تمام، لکههای بزرگ سیاه رنگ را بر روی تابلویی که با ظرافت خطاطی شده آورده است. عَذرا عقیقی بخشایشی در اینباره میگوید که هدفش از این کار انجام یک حرکت اعتراضی بوده است؛ نوعی اعتراض از جنس اعتراضاتی که در تاریخ هنر غرب هم میبینم. اعتراض به حرکتهایی که در فضای هنری جامعه در جریان است. او از سیاهمشقهای کلهر بسیار الهام گرفته است و تلاش کرده تا با توجه به فرم و فلسفهی پشت آنها، آثار جدیدی خلق کند. به نظر میآید عقیقی بخشایشی در آثار اخیرش به این نوآوری دست یافته است.