بهمن دادخواه، از تصویرگران معاصر ایران است. اگرچه بیشتر به واسطهی تصویرسازیهایش برای کتاب کودکان شناخته میشود اما در زمینهی نقاشی و مجسمهسازی نیز بهصورت مستمر فعالیت داشته است. در سال 1345 از دانشگاه تهران در رشتهی دندانپزشکی فارغالتحصیل شد، اما بهسبب علاقهی قلبی به دنبال هنر رفت. از ابتدای دههی چهل آثارش را در گالریهای تهران به نمایش درآورد. نقاشیهای او در سومین و چهارمین دورهی بینال تهران به نمایش درآمدند. نخستین نمایشگاه انفرادی آثارش را در سال 1344 در تالار قندریز برپا کرد.
دادخواه در کنار بزرگانی همچون پرویز کلانتری، علیاکبر صادقی و نورالدین زرینکلک، از چهرههای شاخص تصویرگی دههی چهل است. او در این زمینه با کانون پرورش فکر کودکان همکاریهای موفق و متعددی داشته است. «کتابهای مصور او در زمرهی بهترین کتابهای کانون بودند و در بولونیا، براتیسلاوا و کارنماهای بینالمللی دیگر برندهی جایزه شدند.» تصاویری که برای کتابهای «توکایی در قفس» و «پرنده چه گفت» ساخته از نمونههای ناب این دوره از آثار اوست؛ تصاویری که درعین واقعگرایی، بسیار لطیف و کودکانهاند.
اما دادخواه در زمینهی نقاشی به سمت انتزاع محض میرود. با این حال رفتار او با رنگماده یادآور کیفیت رنگی تصویرسازیهایش است. پسزمینهی نقاشیهای او آکنده از رنگهای تیره و خاموشی است که در گام نهایی به سیاه میل میکنند، و در پیشزمینه هالهای از رنگهای روشن و درخشان خودنمایی میکنند. فام لطیف رنگهای سرخ و بنفش مانند مه در فضای قاب منتشر میشوند و کیفیتی رازآمیز و اثیری به نقاشیهای او میدهند.
مجسمههای او را میتوان به دو گروه کلی تقسیم کرد. نخست، پیکرههایی لاغراندام با سرهای بسیار کوچک و پاهایی که به طرزی اغراق آمیز کشآمدهاند. سطح برنزی این مجسمهها کیفیتی متخلخل و اضطرابآلود دارد. این دوره از آثار او، چه از نظر شکل کلی پیکرهها و چه از نظر رفتار با مواد، یادآور مجسمههای جاکومتی است. پیکرههای او در بحبوحهی انقلاب واقعگرایانهتر میشوند و حالتی عضلانی به خود میگیرند. کیفیات پیکرههای دادخواه در این دوره یادآور رویکرد مجسمهسازان مکتب «هندسهی ترس» است؛ (مجسمهسازانی بریتانیایی که در ابتدای نیمهی دوم قرن بیستم با تمهیداتی همچون از شکل انداختن، ایجاد ناهنجاری ریختی و قرار دادن پیکرههای انسانی در وضعیتهای گروتسک سعی داشتند تا وضعیت انسان اروپایی پس از دو جنگ هولناک جهانی را بازنمایی کنند). «گروگان»های او از این حیث کیفیتی سیاسی و اجتماعی دارند و فضای پرالتهاب سالهای انقلاب را بازمینمایند. دادخواه مجموعهای از این پیکرهها را در سال 1389 تحت عنوان «گروگان» در گالری آن به نمایش درآورد.
در دومین گروه از مجسمههای دادخواه، طبیعت جایگزین پیکرهی انسانی میشود و نوعی خوشبینی شاعرانه جای نگاه اضطرابآلود و تلخ سابق را میگیرد. «حلقههای نور» و «اطمینان دادن» از آثار شاخص این دورهی اوست؛ یک حلقهی زرین که چیزی شبیه به بالهای پروانه از کنار آن روییده است، بر فراز یک ستون تیره قرار دارد.