عینالدین صادقزاده خوشنویس، گرافیست و هنرمندی فعال در عرصه نقاشیخط است که به دلیل تسلط بر خطوط نستعلیق و شکستهنستعلیق و فراگیری اصول نقاشی همواره تلاش کرده تا با خط، نقاشی کند. در این رهگذر، او با درک دقیق از ظرفیتهای بصری موجود در خط فارسی، به تلفیق این المانها با رنگ و نور پرداخته که ماحصل آن ترجمه بصری تازهای از ماهیتی فرمگرا و سیال در نوشتار را معنا میکند.
در اثر حاضر هنرمند برای نمایاندن پتانسیل موجود در خوشنویسی ایرانی، به جای استفاده از خطوط کشیده و راست در خط نستعلیق، متمرکز بر فرمهای انحنادار و دایرهگونه است. این انتخاب هوشمندانه از چیدمان نقوش و کنتراست رنگی، باعث القای حرکتی دوار و چرخشی مدام در چشم بیننده میشود که ریشههای خود را در آمیزش با آرمانهای عرفان شرقی درمییابد. نگرش هنرمند در بهکارگیری خطاطی برای خلق یک سنتشکنی فرمالیستی به مثابه نقاشیهای آبستره است که در نتیجه مکاشفات او با وارد کردن اصول نقاشی مدرن در ساختار خطنگارههای عاری از معنا به منصه ظهور رسیده است.
صادقزاده بهجز ارزشهای بصری حروف و کلمات نستعلیق، گاه به وجه معنایی واژه نیز پرداخته است. تکرار فرمها و تکثیر رنگارنگ واژگان در چرخشی دایرهوار، حرکت از وحدت به کثرت است. در اثر حاضر، او تلاش کرده تا روایتی معاصر از ترکیب کلمات و حروف را با کاربستی انتزاعی و بافتاری متلاطم و پرانرژی پیش روی مخاطب به نمایش بگذاد.
صادقزاده مفهوم ذکرگونه «دور» را با رویکردی اقتباسی در فرآیند نقاشی با خط استفاده کرده و با چیدمان نوشتار مبتنی بر ساختاری دایرهوار (همچون رقص سماع) و تکرارشونده با تغییر در اندازه پهنای قلمش (از درشت تا خفی) ضرباهنگی نامیرا را در گستره بوم القا کرده است. حرکت سریع و بداهه قلمش، عاملی تعیینکننده در ایجاد ریتم و ضرباهنگی پویا در فضای این اثر شده است. دغدغه هنرمند در اینجا چیزی فراتر از نگارش یک متن خوانا یا ترکیبی تکراری یا از پیش تعیین شده همچون سنت سیاهمشقنویسی ایرانی است. او آگاهانه زیباییشناسی نهفته در پیوند میان معماری، موسیقی و خوشنویسی ایرانی را با تأکید بر مضمون دور و ایجاد فضایی رمزگونه با چیدمان اتفاقی حروف سامان میدهد. به همین خاطر تکرار اشکال و حروف از معنا تهیشده در جای جای اثر، نشانی از تحول اندیشه و سلیقه هنرمند در حرکت از سنت خوشنویسی به سمت لتریسم یا حروفنگاری است.