فرامرز پیلارام یکی از چهرههای شاخص جنبش سقاخانه و هنر نوگرای ایران است. در میان هنرمندانی که بعدها به دلیل ویژگیهای بصری موجود در آثارشان به نوسنتگرا معروف شدند، مهمترین دستاورد پیلارام کشف ظرفیتهای پنهان در حروف و فرمهای خوشنویسی فارسی و تجسم فضایی نقاشانه است. وی با ایجاد گسترهای رنگی در پسزمینه و استفاده هوشمندانه از چیدمان آزادانه خطوط فارسی، از مرزهای زیباشناختی خط عبور کرد و به زبانی شخصی در کار نقاشی با آن رسید.
پیلارام در سالهای آغازین دهه پنجاه پس از عبور از دوره کارهای سقاخانهای، ترکیبهایی از حروف را تنها به مثابه نشانههای تصویری، فارغ از کارکرد معنایی، وارد نقاشی خود کرد و به ترکیبهایی تازه از نقاشی با خط نیز دستیافت. اثر حاضر نمونهای ممتاز از همین رویکرد او در واکنش به تجربه بصری تعدیلگرا و ورود رنگهای درخشان در عرصه خوشنویسی مدرن است. او برای پرهیز از یکنواختی و تکرار در مسیر تحولات هنریاش، به سراغ خلق تابلوهایی در ابعاد بزرگ و چند لته رفت تا از این رهگذر بتواند ظرفیتهای زیباییشناختی موجود در نگاه تجریدگرای هنر مدرن را با روح هنر ایرانی پیوند بزند.
تابلوی پیشرو، نمونهای تکاملیافته از چنین زیباییشناسی است که در آن تکرار حروف (فرمهای ناخوانا) در نگرشی گرافیکی، با پالت رنگی محدود جنبهای نمادین و چند وجهی پیدا کرده و فرمگرایی جای خود را به بداههسازی داده است. این حرکتی است از سوی نقاشی به رسانه خط که او آن را به ایجاد نوعی «وحدت» در همگامی خط و نقاشی تعبیرکرده بود.
این اثر که بخشی از یک تابلوی چند لته است، نخستین بار در نمایشگاه انفرادی پیلارام در انجمن ایران و امریکا (۱۳۵۴) بهنمایش درآمد؛ اثری کمنظیر که بعدها توسط خود هنرمند به چند تابلوی کوچک منفرد تبدیل شد. وی با اضافه کردن عناصری جدید از خطوط و رنگآمیزی مجدد هر لته از تابلو، اثر تازهای آفرید که برای خود شخصیت متفاوتی پیدا کرد. به همین جهت این تابلو در حکم سندی ارزشمند از تحولات سبکی هنرمند در مسیر تکامل ذهنیاش و خوانشی نو از آنچه پیشتر خلق کرده، به حساب میآید.
در این تابلو، سنتزی که در کارهای قبلی پیلارام رشد کرده بود، جای خود را به نمایش فرمهایی نو با ضربهقلمهای رها و کاربرد رنگ از چشماندازی اکسپرسیو داد و علیرغم وفاداری او به یک ساحت معرفتی در نقاشیخط، تجربهای موفق در خلق «لتریسم» ویژه پیلارام در میانه دهه پنجاه شد. میتوان تجربه تصویری نقاشیخطهای پیلارام را در هنر مدرن ایران منحصر به خود او دانست؛ تجربهای درخشان که نقاش در حال فاصله گرفتن از معیارهای تثبیتشده خوشنویسی ایرانی و نزدیک شدن به زبانی نو در گستره نقاشی مدرن است.