فرشید ملکی از نسل دوم نقاشان نوگرای ایران است. سبک شخصی ملکی در طراحی و نقاشی انتساب او به جریان مشخصی از هنر نوگرای ایران را ناممکن کرده است؛ خصلتی که حاصل تلاشهای آگاهانهی این نقاش برای رسیدن به روشی متمایز بوده است: «کارهایم در میان آرتیستهای ایرانی به هیچکس شبیه نیست. کارها مطلقاً مال خودم است». او از کودکی به نقاشی علاقمند شده بود و تحصیلات هنری را از هنرستان کمالالملک آغاز کرد. پس از اتمام دورهی کارشناسی گرافیک در دانشکدهی هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر تهران) در سال 1348، پس از فرصت مطالعاتی سهماههای که سازمان تلوزیون برای آشنایی او با تلوزیون انگلستان فراهم آورده بود، در لندن ماندگار شد و تحصیلات هنری را در آنجا ادامه داد. همزمان با انقلاب 57 دورهی تحصیلات تکمیلی در رشتهی نقاشی را در دانشگاه ردینگ انگلستان به پایان برد و به ایران بازگشت. ملکی تجربهی تدریس در دانشگاه فارابی، دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد اسلامی را در کارنامه دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران نیز بوده است. او با گالریهای ایرانی همچون گلستان، آریا، هور، امکان و طراحان آزاد همکاری داشته و آثارش را بارها در خارج از ایران نیز به نمایش درآورده است.
ملکی با دعوت روئین پاکباز به تالار ایران ملحق شد و نخستین کارنمای انفرادی (1347) آثارش را در همان تالار برگزار کرد. دومین کارنمای انفرادی او در سال 1352 در تالار قندریز برپا شد. الخاص در مطلبی که برای صفحهی هنر کیهان نوشت این دوره آثار او را با توتمهای افریقایی مقایسه کرد. ملکی در دورههای بعدی توتمها را کنار گذاشت و از جریانهای متمایل به هویت هنر ملی و «سنتگرایی نو» فاصله گرفت؛ آثار او فاقد ویژگیهای مرسومی است که همنسلان او از سنت هنری ایران وام میگرفتند. «بعد از مدتی من کمی فکر کردم که این دیگر چه معنی دارد که ما تلاش کنیم که حتماً ایرانی باشیم؟ اگر ما ایرانی هستیم، خود به خود کارمان هم ایرانی است. دیگر نیازی به زور زدن ندارد.» او در مسیر طراحیهایی که از اواسط دههی 70 آغاز کرد، به جستجوی زبانی شخصی برآمد. در این طرحهای خطی که با راپیدوگراف کشیده شدهاند، با خطوطی آزاد و تعمداً خامدستانه، فرمها را در مسیر جریان سیال ذهن بسط میدهد و جهانی مملوء از «آدمهای از شکلافتاده، جانوران و گیاهان غریب، اجرام سماوی، گویها، چرخها و اشیاء عجیب دیگر» خلق میکند. ملکی در گفتگوهایش از علاقه به آثار ماکس ارنست میگوید و بر تمایلات سوررئالیستی آثارش در این دوره صحه میگذارد و منشاء خصلت روایتگری این طرحها را نیز متأثر از تصویرسازیهای گوستاو دوره میداند.
ایمان افسریان ملکی را «جزو معدود نقاشهای ایرانی»میداند که «چندین بار به جرات سبکش را عوض کرده.» فریدون غفاری درمورد دورههای ابتدایی و متاخر سبکی ملکی میگوید: «شاید بتوان گفت که طراحیهای آخر ملکی بیشتر مطابق با نیازهای درونیاش است بدون اینکه اصلا به نیازهای بیرونی فکر کند. یکسری آنهایی هستند که فارغ از گرایشات رایج روز مطابق با نیازهای درونی خود کار میکنند و یکسری آنهایی هستند که بیشتر با عوامل و شرایط بیرونی خودشان را همانهنگ میکنند. درمورد کارهای ملکی میتوان گفت که کارهای ابتداییاش با کارهای اخیرش یک چنین تفاوتی، یا تغییر نگرشی دارد.»
اولین حضور فرشید ملکی در حراجها به دیماه 1395 (دسامبر 2016) به ششمین حراج تهران بازمیگردد. آثار او تا آگوست سال 2021، 7 مرتبه در حراجهای داخلی و خارجی حضور یافته و 70 درصد از آثارش در حراجهای بینالمللی به فروش رسیده است. گرانترین اثر او تا سال 2021 در خانهحراج ساتبیز به مبلغ 14085دلار در 4 اردیبهشت 1397 چکش خورده است.