قاسم حاجیزاده یک نماینده شاخص پاپآرت ایرانی است. او از دهه ۱۳۵۰ زمانی که اغلب هنرمندان مدرنیست ایران به سمت اشکال مختلفی از نقاشی انتزاعی گرایش داشتند، تصویرگری فیگوراتیو پاپ را به عنوان رویکرد اصلی در کارش پیش گرفت. آثار او حتی پس از چندین دهه زندگی در فرانسه، همچنان فضایی نوستالژیک دارند و با کنایه گاه توأم با طنز، خاطره جمعی و فرهنگ عامیانه ایرانیان را به تصویر میکشند. وی به بازسازی خاطرات خود از گذشته باشکوه خانوادهها، سیاستمداران و ورزشکاران – همانطور که در اثر حاضر دیده میشود – با سبکی عامیانه میپردازد.
این گرایش که در دهه ۱۳۵۰ با نقاشی از روی عکسهای خانوادگی دوران کودکیاش آغاز شده بود، بعدها به زبان شخصی حاجیزاده در نقاشی تبدیل شد و به تیپهای انسانی و شخصیتهای تاریخی نیز گسترش پیدا کرد. او با اندک تغییری در عکسهای آشنا، رنگگذاری محدود، انتخاب برشهای غیرعادی از عکس، جداسازی آشکار یا پنهان، جرح و تعدیل فضا و رابطهها و ترکیبها، به نوعی آشناییزدایی دست میزند. خامدستی، طنزی پنهان و پیچیده و بداعت در دفرماسیون از ویژگیهای کار اوست که در رویکرد هنر پاپ رایج است. مضمون بسیاری از آثارش جدیت مضحک آدمهایی است که جلوی دوربین عکاسی در نماهایی خیالانگیز خود را ثبت کردهاند.
اثر حاضر تفاوت بارزی با اغلب آثار حاجیزاده دارد و آن بزرگ شدن تصویر یک تکفیگور در فضای بوم، بدون موضوعاتی در پسزمینه است. این نقاشی در وهله نخست به ژانر نقاشی پرتره در شکل رسمی شباهت دارد، اما ردپای نگاه حاجیزاده، آن را به کلی از یک تکچهره رسمی متمایز میسازد. در تابلوی پیشرو، رنگهای قرمز و سفید و سبز موی مد روز سوژه، یادآور پرچم ایران، نقشونگار خالکوبیها و جزییات شوخطبعانه در چهره و اندامش، بیشتر از او چهرهای سرگرمکننده ساخته تا ورزشکاری قوی و رقابتجو. بازیگوشی و نمایشگری، همانطور که در این اثر دیده میشود، در کنار تاریخ، فرهنگ و سنتها از ویژگیهای آثار حاجیزاده است.