مجسمههای مفهومی کامبیز صبری که غالباً با فایبرگلاس ساخته شدهاند بازتاب رویکردهای پستمدرن در هنر مجسمهسازی ایران هستند. علاقه وی به تلفیق اشیا با فضاهای معماری و تاریخی و بسط و گسترش استعارههایی که تعابیری از زندگی انسان معاصر و مسایل زیست وی در دنیای امروز را در کنار خاطرههایی از گذشته تصویر میکنند، باعث شده به نوعی بیان شخصی دست یابد که به موجب آن آثارش از دیگر آثار معاصر قابل تمیز میگردند. وی با تغییر ابعاد اشیا و عمارتها و تلفیق آنها با یکدیگر، هر شئی را از معنی و کاربرد اولیهاش جدا کرده و مفهومی جدید بدان میبخشد که یادآور برخی از آثار هنرمندان سوررئالیست است.
در این اثر، بنای یادمانی برج آزادی در میدانی تاریخی از دوران معاصر با حجمی هندسی برگرفته از نقش زیر گنبد مسجد شیخ لطفالله، به تلفیقی غیرمعمول رسیده است. در گرایش مفهومی جدیدی که از حال و هوای معماری ایرانی حاصل شده، صبری تلاش دارد با انعکاس هنر ارزشمند گذشته ایران در یادمانی ارزشمند بر گرفته از میراث غنی خود و در تقابل با هجوم و روند افسارگسیخته و بیهدف از ساختوسازهای کنونی به ترکیبی بیانگر از وضعیت کنونی برسد.
وی در جستوجوی روایتهایی است که از سویی ریشه در تاریخ و سنتهای دوران گذشته دارد و از سویی دیگر بیانگر نوستالژی مردم ایران است که در بیتوجهیهای دهههای اخیر به میراث فرهنگی و شهرسازی، مجبور به ترک بستر زاینده فرهنگی خود شده است. بیآنکه نسبتهای زیست محیطی و روابط شهری واقعی خود را حفظ کرده باشد، بیتجربه عمیق و زیسته مدرنیسم، وارد جامعه پستمدرن شده و در این شرایط به منافع خصوصی و زودگذر که نقشی مخرب دارند، اهمیت میدهد. صبری درصدد است تا این حجم زیبا را که در بطن خود مفاهیم تلخی دارد، بدل به محور دوسویه دیروز/امروز کند و با ارزشگذاری این محور به یافتن سنتزی شایسته برای زمانهاش، یعنی هنر معاصر بپردازد.