طراحیهای محکم و ساختارمند در کنار بیان اکسپرسیو رنگ و خط، زبان شخصی نیلوفر قادرینژاد را در اغلب آثارش شکل میدهد. وی که از مهمترین هنرمندان زن فیگوراتیو ایرانی است در طی نیم قرن فعالیت مستمر هنری توانسته خود را به عنوان نقاشی توانا در عرصه هنر ایران مطرح سازد.
او به شدت از فرهنگ اساطیری ایران متأثر است و تلاش دارد کهنالگوهای ادوار کهن را در خوانشی نوین از فرهنگ اسطورههای ایرانی بازمعنا کند. بدین جهت میتوان گفت لحن شخصی و خطوط سیال و روان او در کنار قلمزنیهای هیجانی، اثری را شکل میدهد که ذهن مخاطب را به عالمی اساطیری میکشاند. جدال تراژیک رستم با شیر و اژدها و دیوان در «هفتخان» اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی دستمایهای قرار گرفته تا نقاش زندگی آدمی را که سراسر جدالی بیپایان با ریتمی ابدی است، با دنیای کنونی پیوند دهد.
نقاشیهای قادرینژاد را نمیتوان روایتگرایی صِرف دانست. ضربات پرکنش قلممو، غریزی بودن رنگها و حرکات منقطع و سیال خطوط بر پیکر بوم به اثر بیانی شخصی و صریح میبخشد که از تصویرسازی روایات اساطیری فاصله دارد. در اثر حاضر، خطوط عمودی و افقی نشاندهنده همان جنگی است که مداوم در همه روزگاران ادامه دارد. با آنکه به دلیل انتخاب موضوع اساطیری، چیزی از گذشته در اثر وجود دارد، اما آنچه بیشتر جلوهگری میکند تخیل نقاش است.