تنها نه آن خط که بنویسند و بخوانند، بل آن خط که بکشند یا بیندازند، یا آن خط که بر آن بگذرند، نشانه یا اثر قلم، جای پا یا رد عبور چرخ بر زمین و دهها خط دیگر از این قسم، سرانجام ممکن است به یک تابلوی نقاشی-خط راه یابند خاصه اگر هنرمند، رضا مافی باشد. وی چندی پیش و پس از خلق این اثر در ۱۳۵۳، به برخوردی خلاصه¬تر و خالص¬تر با نظام سطربندی روی آورده است تا شاید در توالی سرکج¬ها و مدها، رویای سرکش یک اسب بیلجام را تحقق بخشد.
در میان انبوه تجاربی که از عمر کوتاه رضا مافی هنرمند برجسته نقاشی-خط بر جای مانده است آثاری به چشم می¬خورد که در قیاس با تجربیات دیگر او پیشروتر و خلاقانه¬تر به نظر می¬رسند و از توجه ویژه مافی به روزنه¬های مغفول مانده¬ در خط فارسی خبر می¬دهند. دسته¬ای از معروف¬ترین این آثار که غالباً با جوهر قهوه¬ای روی زمینه کرم خلق شده¬اند، حسی از سرعت و سهولت را به بیننده منتقل می¬کنند که بیشتر حاصل تأکید بر کشیده¬ها یا حروف پرتابی در زمینه¬ای خلوت است.
اما در بخش دیگری از این آثار هنرمند که کماکان درگیر نمایش امتداد و یا بازنمود حرکت است دیگر به کشیدگی کشیده¬ها قانع نیست بلکه می¬خواهد از ردیف کردن حروف گرد و خرد بر یک خط ممتد، یا عبور دادن یک رشته¬ ممتد بر حروف ایستا، پیوستاری جاری را شکل دهد. اثر حاضر نیز نمونه¬ای از این تجارب است. مافی در این آزمون¬ها برآن بوده است که از عناصر نوعاً ایستا (استاتیک) موقعیت¬هایی ظاهراً پویا(دینامیک) بسازد. فرایندی مشابه آنچه «نقطویه» تجلی یا تعین ذات می¬نامند. ذات الهی همچون قوه و انرژی محض درون نقطه درج است و کل هستی از امتداد یافتن این نقطه به وقوع می¬پیوندند. الف نیز صورت جمعیت نقطه است و «تعین اول» محسوب می¬شود:
نخستین، وحدت حق جلوه گر بود/ که شد از طول وحدت، نقطه موجود
پس آنگه، نقطه شد در ظل سیار/ به صورت گشت«الف» از وی پدیدار
اگر در این اثربه دقت خیره شوید نقطه¬های ریز بی¬شمار و علائمی شبیه ویرگول را خواهید دید که به صورتی عمودی در توالی و توازی با یکدیگر پیش می¬روند. اثر عبارت از کادری مفروض است در درون کادری بزرگتر که گویی تعبیهشده تا هنرمند مرزی برای عبور یا بهانه¬ای برای شورش داشته باشد. بدین ترتیب رژه نظامی نقطه¬ها و ویرگول¬ها از علیا به سفلا یا برعکس، آغاز شدن از بیآغاز و انجامیدن به بیانجام را باپیوند دادن کادر بزرگ¬تر به کوچک¬¬تر و سپس کادر کوچک¬تر به بزرگ¬تر، تصویر می¬کند تا رویای دوام یافتن، ابدی بودن، و جریان داشتن را با رنگروغن بر بوم مستطیل شکلی در ابعاد ۷۵×۱۰۰ عینیت ¬بخشد.
رویایی که هشت سال بعد، در مهرماه ۱۳۶۱، با سقوط هنرمند از گرده¬ اسبی که به سوی بی¬انجام می¬دوید بر خاک شد، تا حیات ابدی خود را در چشم تماشاگران «خط سوم» بازیابد.