آینده‌ی روشن مارکت هنر ایران

10 بهمن 1401
دو دهه‌ی پیش، تصور آینده‌ای برای مارکت هنر در ایران یک رویای دست‌نیافتنی به نظر می‌رسید، اما امروزه این امر به خاطره‌ای دلنشین بدل شده است که به تداوم آن باید امیدوار بود. محمود نورائی در این مقاله با بررسی روند رشد بازار هنر ایران تاکنون از آینده‌ی روشن این مارکت خبر می‌دهد.
آینده‌ی روشن مارکت هنر ایران

پیش‌بینی یا سخن‌گفتن از آینده، همواره سخت است، حتی اگر تحلیل‌ها بخشی از افق‌های پیش‌ رو را روشن کرده باشند. البته وقتی اهل خاورمیانه باشید و موضوع اقتصاد در این منطقه در میان باشد، این دشواری‌ها مضاعف می‌شود. حال اگر موضوع را محدودتر کنیم و به اقتصاد صنایع خلاق و مارکت هنر بپردازیم، تقریباً به پیش‌بینی وضعیتی آخرالزمانی می‌رسیم. اما اگر زمانی در موقعیتی باشیم که تحلیل آمارها و داده‌ها، زمینه‌ای شفاف و روشن را فراهم کرده باشد، شاید بتوان به ترسیم آینده خوش‌بین بود.

دو دهه‌ی پیش، تصور آینده‌ای برای مارکت هنر در ایران هم‌چون یک رویای دست‌نیافتنی به نظر می‌رسید، اما امروزه این امر به خاطره‌ای دلنشین بدل شده است که به تداوم آن باید امیدوار بود. زمینه‌های قوت‌گرفتن اقتصاد هنر در ایران به دهه‌ها قبل‌تر  بازمی‌گردد، که با تلاش نسل‌های مختلف همراه بوده است. اما نهایتاً، در زمانی که نگاه اقتصادی به هنر در سطح جهان دست‌خوش تغییر بود، این روند در نیمه‌‌‌ی دهه‌ی ۸۰ شمسی در ایران نیز به ثمر نشست. آن زمان که موج سرمایه‌گذاری بر آثار هنری در جهان فزونی گرفت و اشباح مارکت هنر مدرن و معاصر غرب، سبب شدند، که تمایل به هنر شرق فزونی بگیرد و بنگاه‌های اقتصادی هنر و حراج‌های بین‌المللی به هنر خاورمیانه، توجه ویژه‌ای نشان دهند. این جریان اگرچه کلیت هنر خاورمیانه را در بر می‌گرفت، اما ایران به‌عنوان کشوری با سبقه‌ی قرن‌ها هنر و البته نیروی انسانی فعال در عرصه‌های هنری، توجه شرق‌گرایان را به خود جلب کرد. آمار حراج‌های بین‌المللی در این منطقه، خود می‌تواند گواهی بر این مدعا باشد، چراکه همواره حدود ۳۰ درصد آثار هنرمندان این حراج‌ها و تقریباً ۴۰ درصد فروش کلی آن‌ها برای آثار هنری ایران بوده است. ضمن آن‌که رکوردداران این حراج‌ها نیز همواره هنرمندانی از سرزمین پارسی هستند.

رویکرد مارکت جهانی هنر به خاورمیانه، زمینه‌ی تحولات بسیاری را در داخل ایران پدید آورد؛ توجه بانک‌ها و مراکز عمده‌ی مالی به هنر به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای، رونق گالری‌داری و رشد روزافزون دانشگاه‌های هنری، توجه رسانه‌ها به موضوع هنر و ترجمه‌ی گفتمان‌های هنر معاصر از جمله عواملی است که زمینه‌ساز رشد در عرصه‌‌‌‌های مختلف هنر ایران شد. این دستاوردها، اگرچه در بنیان هنر ایران ریشه داشتند، اما مارکت هنر موتور محرکه‌ای بود که بستر شکوفایی آن‌ها را فراهم آورد و تبعات این تحرک همچنان ادامه‌دار است.

روند مارکت هنر خاورمیانه

اگرچه مارکت هنر تاریخی بیش از ۲۵۰ سال دارد، اما از اواخر دهه‌ی ۷۰ میلادی، شکل سرمایه‌گذاری در هنر، ساختار متفاوتی به خود گرفت. از دلایل عمده‌ی این تغییر ماهیت می‌توان به رشد صنعت توریسم، توجه بنگاه‌های مالی به سرمایه‌گذاری در هنر، تغییر مناسبات جهانی با ظهور کشور‌های در حال توسعه، گران‌شدن قیمت نفت و ثروتمند‌شدن برخی کشورها اشاره کرد. این تغییرات باعث شد تا سرمایه‌گذاری در هنر رشد قابل‌توجه‌ای داشته باشد و در ۴۰ سال اخیر روندی صعودی و باثبات را طی کند. (خرید آثار موزه‌ی هنرهای معاصر تهران که در اواخر دهه‌ی ۷۰ میلادی رقم خورد مثال خوبی برای این مدعاست.)

طبق تحقیقات مالی آرت بازل[1] و یوبی‌اس[2]، بنگاه‌های اصلی رصد اقتصاد هنر در جهان، که در سال ۲۰۲۰، پس از همه‌گیری کرونا منتشر شد، قیمت ‏آثار هنری طی ۴۰ سال گذشته بیش از ۱۰۰۰ درصد افزایش یافته و در سال ۲۰۱۹ با افزایش ۲۵ درصدی، ‏رقم فروشی بالغ بر ۶۴.۱ میلیارد دلار در جهان داشته است. بر اساس این گزارش به‌طور کلی مزایای سرمایه‌گذاری بر آثار هنری در پنج فصل خلاصه شده است: افزایش ارزش سرمایه‌ای، بازار بدون ‏نوسان، تأثیرناپذیری از رکود اقتصادی، تحت‌کنترل‌بودن سرمایه و ارزش لذت‌بردن از سرمایه، نام این فصول است.

این تثبیت مارکت هنری در جهان طی ۲۰ سال، بستری را به وجود آورد تا از سال ۲۰۰۰ به این‌سو، یکی از عمده‌ترین سرمایه‌گذاری‌های هنری در کشورهای خاورمیانه صورت بگیرد. همین موضوع باعث شد که بنگاه‌های هنری و حراج‌خانه‌های بین‌المللی توجه خاصی به هنر منطقه داشته باشند و با بستری که ایجاد شد، پایگاهی را برای خود در این جغرافیا مهیا کنند. تفاوت‌های فرهنگی در خاورمیانه که متکی بر تفکر اسلامی است، زمینه‌ای را به وجود آورد که عمده‌ی خریدها نیز از آثاری متکی به همین فرهنگ باشد. اگرچه گزارش‌های مالی آرت بازل  و یوبی‌اس، سهم هنر منطقه‌ی خاورمیانه را ۲ درصد از رقم جهانی معاملات هنری می‌داند، اما این گزارش اشاره دارد که افزایش مدام رشد قیمت و سرمایه‌گذاری در این منطقه نزدیک به ۳۰ درصد، یعنی ۵ برابر بیشتر از رشد افزایش مدام قیمت هنر در جهان است.

مارکت هنر ایران

حال با تحلیل داده‌های معاملات آثار هنری در جهان می‌توان نگاه دقیق‌تری به هنر ایران داشت. هنر ایران از اواسط دهه‌ی ۸۰ شمسی تا اوایل دهه‌ی ۹۰ تحت تأثیر شرایط هنر در خاورمیانه و بازارهای هنری که در منطقه به وجود آمدند، بود؛ اما دو عامل، یکی تحریم‌های جهانی و مشکلاتی که در زمینه‌ی مبادلات بانکی به وجود آورد و همچنین تفاوت معنادار نسبت ارزش دلار به ریال باعث شدتا این بازار، پس از اوج اولیه‌ی هنر ایران در منطقه، با رکودی معنادار روبرو شود و حتی زمینه را برای دلالان هنری خارجی فراهم کرد تا آثار ایرانی را به قیمت ریالی در کشور خریداری و با رقم‌های دلاری به فروش رسانند و سود حاصل از چنین معاملاتی را به جیب بزنند. برای کم‌کردن چنین خسارتی، نیاز بود تا نگاه سرمایه‌ای به آثار هنر در داخل تقویت و زمینه‌ی تثبیت قیمتیِ آثار هنرمندان کشور فراهم شود. این نقیصه به مدد برپایی حراج‌های داخلی و جلب توجه بانک‌ها و سرمایه‌داران داخلی، که رشد تصاعدی هنر را در حراج‌های منطقه شاهد بودند، مرتفع شد و خیلی زود توانست علاوه‌بر تثبیت قیمت آثار، زمینه‌ی جذب سرمایه‌های سرگردان جامعه را به سمت هنر نیز فراهم کند.‌ دلایل عمده‌ی چنین سرعتی را می‌توان به کاهش تولید در کشور به دلیل تحریم‌ها، سقوط ارزش پول و کم‌بازده‌بودن سود‌های سرمایه‌گذاری دانست. تجربیات جهانی نیز نشان می‌دهد هر زمان که سرمایه، راه‌های محدودتری را پیشِ روی خود می‌بیند، بخشی از آن به سمت هنر سوق پیدا می‌کند، یعنی سرمایه‌ها وقتی سود رضایت‌مندی کسب نمی‌کنند به سمت بازار هنر سرازیر می‌شوند، زیرا سود حاصل از سرمایه‌گذاری در هنر همچون طلاست، که نه‌تنها در شرایط رونق، بلکه در دوره‌ی رکود هم با اقبال مواجه است و همین امر نیز در ایران اتفاق افتاد.

شتاب سرمایه‌گذاری در هنر، توانست بسترهای رشد زیرساختی هنری که از اواسط دهه‌ی ۸۰ شمسی آغاز شده بود را حفظ و به تداوم این جریان کمک کند. همان‌طور که روند تأسیس گالری‌ها بیشتر شد، شرایط حرفه‌ای‌شدن فعالیت‌های نگارخانه‌ها مناسب‌تر، جای خالی برپایی آرت‌فر پر و شرایط حضور گالری‌ها در آرت‌فرهای جهانی فراهم‌تر شد.

مارکت هنر ایران در شرایط اقتصادی قفل

با وجود آن‌که ایران در بدترین شرایط تحریم‌های اقتصادی قرار داشت، اما مارکت هنر در داخل، روند صعودی خود را طی کرد، همان‌گونه که فروش حراج‌ تهران در اولین دوره‌‌ای که به هنر مدرن و معاصر ایران اختصاص داشت، بر اساس قیمت روز دلار که ۲۳۰۰ تومان بود به فروش تقریباً ۹۰۰ هزار دلاری دست پیدا کرد، که فاصله معناداری با حراج‌های بین‌المللی منطقه داشت که همواره با فروش ۲ تا ۳ میلیون دلاری اثر هنری روبرو هستند. اما با طی‌شدن یک دهه‌ی پرتلاطم اقتصادی به واسطه تحریم‌ها، فروش کل این حراج‌ بسیار بیشتر از حراج‌‌خانه‌های بین‌المللی شده و به نسبت رشد قیمت دلار در ایران، حراج تهران با فروش ۶ میلیون دلاری روبه‌رو بوده است.

حتی گزارش‌های رسانه‌های خارجی نیز به خوبی نشان می‌دهد که هنر ایران چگونه رشد تصاعدی خود را طی یک دهه با وجود تحریم‌ها حفظ کرده است. گاردین در سال ۲۰۱۸ که دوره‌ی جدید تحریم‌ها پس از خروج آمریکا از برجام متوجه اقتصاد ایران شد، در گزارشی به مارکت هنر ایران اشاره و استناد کرد،2 که آثار هنری ایران توانسته‌اند نیمی از درآمد حاصل از حراج ساتبیز خاورمیانه در سال ۲۰۱۷ را به خود اختصاص دهند و به این موضوع پرداخت که هنر ایران از نظر مالی از هنر سایر ملل خاورمیانه پیشی گرفته است.

این گزارش اشاره داشته که دانشگاه‌ها، سینماها، مؤسسات فرهنگی و تئاترهای جهان به‌طور منظم هفته‌های سینمای ایران و نمایش عمومی فیلم‌های ایرانی را که برنده‌ی جوایز بین‌المللی شده‌اند در دستور کار دارند و همچنین نمایشگاه‌های نقاشان، مجسمه‌سازان، خوشنویسان و عکاسان ایرانی به صورت مرتب در خارج از ایران برگزار می‌شوند. در این گزارش آمده است: «گالری‌های بسیاری در اروپا و آمریکای شمالی وجود دارند که آثار هنری ایران را به نمایش می‌گذارند و جمعیت زیادی را به خود جلب و سود قابل‌توجهی نیز کسب می‌کنند، زیرا مخاطبان غربی ظرافت، پیچیدگی و ویژگی‌های عرفانی هنرهای ایرانی را فریبنده می‌دانند.»

نویسنده‌ی این گزارش برای نمونه به گالری کاما[3] در لندن اشاره دارد که در سال ۲۰۱۸ افتتاح شد و منحصراً به عرضه‌ی هنرهای ایرانی اختصاص دارد و به طور منظم آثار هنرمندان ایرانی از جمله نقاشی، مجسمه، عکاسی، کلاژ، چاپ، تصویرگری و خوشنویسی را به نمایش می‌گذارد. آسیا تایمز، شبکه‌ی خبری مستقر در هنگ‌کنگ که سومین پایگاه اقتصادی هنر در جهان محسوب می‌شود نیز در سال ۲۰۲۰ در تحلیلی به بازتاب هنر ایران در عرصه‌ی جهانی و اقتصاد بین‌المللی آن در دوران تحریم‌های آمریکا پرداخت. این گزارش اشاره کرد که علی‌رغم تحریم‌های اقتصادی ایالات متحده، صحنه‌ی هنری ایران چند سال است که در خاورمیانه پیشگام بوده است و شرکت هنرمندان ایرانی در نمایشگاه‌های درجه‌ی یک بین‌المللی همچنان ادامه دارد.

این شبکه‌ی خبری، با اشاره به وضعیت اقتصاد هنر ایران اشاره کرد: «در اواسط دهه‌ی ۲۰۰۰، هنر معاصر ایران در بازار جهانی رونق گرفت و در سال ۲۰۰۸، فرهاد مشیری نقاش ایرانی، اولین هنرمند خاورمیانه‌ای بود که موفق به فروش بیش از ۱ میلیون دلار در حراج بونامز دبی شد. همچنین آثاری از مشیری که معمولاً از او به‌عنوان اندی وارهول خاورمیانه یاد می‌شود، بر فروش هنرهای مدرن خانهی حراج کریستیز لندن نیز مسلط است.»

این گزارش تحلیلی به استناد از آرت‌تکتیک[4] که یک شرکت تحقیقاتی بازار هنر، مستقر در لندن است، متذکر شد: «آرت‌تکتیک در یکی از آخرین گزارش‌های خود در مورد خاورمیانه تأیید کرد که هنرمندان ایرانی در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۶.۶ میلیون پوند (۲۲ میلیون دلار) از فروش بین‌المللی هنر را به خود اختصاص داده‌اند که به طور چشمگیری در مقایسه با کشور مصر که در رتبه‌ی دوم قرار دارد، بهتر عمل کرده چراکه این کشور تنها ۵.۴ میلیون پوند درآمد کسب کرده است.»

آسیا تایمز حتی به رونق اقتصاد هنر در خود ایران نیز پرداخت: «تولیدات هنری ایرانی مخاطبان پرشور داخلی نیز دارد. در دهمین حراج تهران که در ژانویه‌ی ۲۰۱۹ برگزار شد، اثر مجسمه‌ساز فقید ایرانی و گردآورنده‌ی هنر مردمی و سنتی ایران، منیر فرمانفرمائیان، حدود ۹۵۲.۳۸۱ دلار فروش رفته و یک اثر خوشنویسی حسین زنده‌رودی نیز به قیمت حدود ۸۴۵ هزار دلار فروخته شده است.»

هنر ایران مقاوم در برابر کرونا

اما جدا از بررسی‌های تحلیلی که در زمینه‌ی هنر ایران تا پیش از همه‌گیری کرونا صورت گرفت، مارکت هنر ایران، پس از این بحران جهانی نیز وضعیت باثباتی را نشان می‌دهد.

به‌طور مثال حراج‌های بین‌المللی فصل بهار سال ۲۰۱۹ «هنر خاورمیانه» کریستیز، ساتبیز و بونامز، درحالی برگزار شدند که ۵۵ اثر از ۳۰ هنرمند ایرانی در این سه رویداد ارائه شد و توانست بالاتر از هنرمندان تمام منطقه، بیش از ۳۵ درصد از فروش کل این حراج‌ها را به هنر ایران اختصاص دهد. این سه حراج در مجموع حدود ۷.۷۳۰.۰۰۰ پوند فروش داشتند که در حدود ۲.۱۱۵.۰۰۰ پوند از این فروش به آثار هنرمندان ایران اختصاص داشت.

اما در بهار سال ۲۰۲۰ پس از چندماه از همه‌گیری کرونا، با توجه به این‌که حراج کریستیز خاورمیانه برگزار نشد و حراج‌های هنر خاورمیانه ساتبیز و بونامز به شکل آنلاین و با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و محدود برگزار شدند، مجموع فروش کلی این حراج‌ معادل ۴.۳۰۰.۰۰۰ پوند بود؛ این امر نشان می‌دهد که هنر خاورمیانه رشد و افت محسوسی نداشته و از یک ثبات در زمینه‌ی اقتصادی هنر برخوردار است. این موضوع همچنین در زمینه‌ی هنر ایران که همواره قطب اصلی هنر خاورمیانه است نیز قابل‌رصد است، زیرا مجموع کلی فروش هنرمندان ایرانی در این دو حراج معادل ۱.۱۷۰.۰۰۰ پوند است که میانگین ۳۰ درصدی اقتصاد هنر ایران در حراج‌های این منطقه را حفظ کرده است. این موضوع نشان می‌دهد تأثیرات منفی که شیوع ویروس کرونا بر کاهش جریان اقتصادی هنر جهان داشته است، بر هنر ایران و منطقه خاورمیانه دیده نمی‌شود.

آینده‌ای که روشن است

بررسی‌ وضعیت مارکت هنر ایران، پس از شکوفایی آن در ۱۶ سال اخیر و پشتِ سر گذاشتن بحرانی‌هایی همچون تحریم، قفل‌شدن مبادلات بانکی و همه‌گیری کرونا که سایه‌ی سنگینی را بر هنر دنیا انداخت، نشان می‌دهد استقامت مارکت هنر و میزان ثبات آن حداقل تا دو دهه‌ی دیگر ادامه دارد. این در حالی است که وضعیت امروزی ادامه داشته باشد. اگر تغییرات سیاسی منجر به رفع تحریم‌ها شود، شتاب لحظه‌ای قیمت ارز متوقف شود و مشکلات مبادلات شبکه‌ی بانکی مرتفع شود، شاهد رشد بیشتری در مارکت هنر ایران خواهیم بود. از سویی دیگر مارکت هنر در داخل نیز با توجه به عدم‌آگاهی از وضعیت اقتصادی هنر، همچنان رو به افزایش است، توجه بانک‌ها به گردآوری آثار هنری، تأسیس موزه‌ها توسط بخش خصوصی و ظهور مجموعه‌داران جدید هنری که اغلب جوان هستند، نشان می‌‌دهد که پایداری مارکت هنر در داخل نیز ادامه‌دار خواهد بود و این وضعیت تداوم رشد هنری در کشور را به‌دنبال خواهد داشت.

منابع:

1.     آرت بازل

2. گاردین

3. آسیاتایمز

4. آرت نیوزپیپر


[1] Art Basel

[2] UBS

[3] CAMA

[4] ArtTactic

درج دیدگاه

* نشان دهنده فیلد الزامی