غلامحسین نامی از چهرههای شاخص هنر نوگرای ایران است. او در طول حیات حرفهای همواره هنرمندی تجربهگرا بوده است.
کودک بود که علاقه به نقاشی و موسیقی در وجودش جوانه زد. «من از کلاس ششم ابتدایی علاقهمند به نقاشی بودم و با مداد سیاه «کنته» طراحی پرتره میکردم. به دبیرستان که رفتم، تمرینات با رنگ روغنی را پیش خود شروع کردم. کلاس هشتم بودم که نقاشیای روی پارچهی مخمل سیاه کشیدم با موضوع مردی که در شبی تاریک در قبرستان، فانوس به دست، در حال جستجوی قبر گمشدهای است.» پس از پایان دبیرستان در سال 1336 وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و زیر نظر محمود جوادیپور و علیمحمد حیدریان در رشتهی نقاشی تحصیل کرد. سالها بعد برای ادامهی تحصیل عازم امریکا شد و درجهی کارشناسی ارشد هنر را از دانشگاه میلوُکی دریافت کرد. نامی در سال ۱۳۵۳ به همراهی هنرمندانی چون مرتضی ممیز، مارکو گریگوریان، فرامرز پیلارام «گروه آزاد» را بنیان نهاد. این گروه در عمر چهارسالهاش چندین نمایشگاه از آثار نقاشان ایرانی در شهرهای مختلف دنیا برپا کرد و به معرفی هنر نوگرای ایران پرداخت؛ «تشکیل گروه آزاد و فعالیت آن را میتوان بازتابی از جنبش کانسپچوال آرت در ایران دانست. تصویرافکنی پیکر هنرمند بر روس صندلی طنابپیچ شده (گریگوریان)، چاقوهای آویخته از سقف یا کاشته شده در گلدانها (ممیز) و بوم سفید سهبعدی گرهخوردهی (نامی) چنین گرایشی را نشان میدادند.» (پاکباز)
نامی در سال 1343 در چهارمین دورهی بینال تهران شرکت کرد. سه سال بعد، نخستین کارنمای انفرادیاش را در گالری سیحون برگزار کرد. او همزمان با دورهی تحصیلیاش در امریکا، آثارش را بهصورت انفرادی در گالری هنرهای زیبا ویسکانسین به نمایش درآورد. آثار او تابهامروز بهصورت مستمر در کانونهای هنری ایران، امریکا، فرانسه، کانادا و ... حضور یافته است. تعدادی از آثار نامی در گنجینههای مراکز معتبر هنر جهان، نظیر موزه هنرهای معاصر تهران، «اینترنشنال هاوس» فیلادلفیا، دانشگاه «تمپل» فیلادلفیا، موزهی هنر شهر میلواکی ایالت ویسکانسین و دانشگاه ویسکانسین شهر میلواکی نگهداری میشود. نامی در زمینهی تدریس هنر نیز فعالیت مستمری داشته است. او بهمدت سیزده سال در هنرستان هنرهای تجسمی تهران به تدریس پرداخته و سالهای متمادی مدرس دانشگاههای علم و صنعت، الزهرا و دانشکدهی هنرهای تزئینی بوده است.
آثار غلامحسین نامی، بهواسطهی تجربهگرایی او، از تنوع سبکی بالایی برخوردار است، اما در تشریح روند این آثار نمیتوان از دورههای کاری سخن گفت. چرا که نامی تجارب خود را به شکل موازی پیش برده و در بازههای مشخص زمانی دست به تجربههای گوناگونی زده است. چنان که خود نیز میگوید: «در تمام دورانی که کارهای آبسترهی سفید سهبعدی میکردم، سرگرم منظرهسازی، رنگآمیزی پُرنقش و پُرکار و طبیعتسازی هم بودهام... درتمام مدتی که با حجمها کار میکردم، انگیزهها را از طبیعت میگرفتم؛ اما طبیعت در ذهن من متبلور میشد، تغییر پیدا میکرد، استیلیزه میشد و بهصورتهای آبستره و نمادین درمیآمد.»
بااینحال شاید بتوان گفت تابلوهای سفید دوبعدی و سهبعدیاش شناختهشدهترین آثار نامی هستند. جواد مجابی دربارهی این گرایش فرمی که پس از سال 1345در آثار نامی ظهور کرد مینویسد: «در این دو دهه او با بهرهگیری از برجستگی و فرورفتگی بوم و گاهی با ساختن حجمهای ایستمندی چون گره و قدمگاه، از سایهروشن طبیعی بوم و از طیف رنگهای به خاکستری گراینده برای بیان فضای تجسمیاش بهره میگیردو انعکاس طبیعی دنیای پیرامون را به موجزترین شکل، بیانی استیلیزه میبخشد.»
اولین حضور غلامحسین نامی در حراجها به بهمن 1387 (فوریه 2005) به حراجخانه کریستیز بازمیگردد. آثار او تا ژانویهی سال 2021، 21 مرتبه در حراجهای داخلی و خارجی حضور یافته و 76 درصد از آثارش در حراجهای بینالمللی به فروش رسیده است. گرانترین اثر او تا سال 2021 در حراج تهران به مبلغ 157000دلار در 11 ادیبهشت 1387 چکش خورده است.