این نقاشی اثر سیدحسین ارژنگی معروف به میرمصور، پرتره دوستعلیخان معیرالممالک، داماد ناصرالدینشاه، از رجال اواخر قاجار و پهلوی را نشان میدهد. میرمصور که نقاشی کلاسیکگرا از سلاله نقاشان مکتب کمالالملک است، در این اثر به خوبی تواناییهای خود را در ساخت پرتره نشان میدهد. نقاشي وي چه از نظر طراحی و چه از نظر رنگگذاری، نمونهای قابل توجه و چشمگیر است. با اینکه نقاشان پیرو مکتب کمالالملک، گاه در ساخت و ساز نقاشی به وسواس یا دقت نظری دست و پا گیر دچار میشوند، میرمصور در این اثر با نگاهی آزاد و قلمی رها، چهره دوستعلیخان را ساخته است. در جاهایی از لباس، این رها بودن قلم نقاش بیشتر حس میشود. پرترهسازی به شیوه نقاشان رنسانس و یا باروک، در میان این طیف از نقاشان ایرانی رایج بوده است. در نقاشی پیشرو نیز، شباهتهایی به پرترههای دوره باروک، با تیرگی پسزمینه و نورهای موضعیِ تندِ تابیده شده بر چهره، دیده میشود. این کنتراست رنگ و نور، برجستگی اجزای چهره و القای حس پدرانه صاحب پرتره را موجب شده است. در نتیجه نقاش علاوه بر نمایش تواناییهای فنی خود در ساخت پرتره، بار عاطفی و حسی قابل توجهی بر اثر اضافه میکند. از دیگر ویژگیهای شاخص اثر، میتوان به کاربست صحیح و تأثیرگذار رنگهای پوستی در چهره اشاره کرد. فرزند دوستعلیخان که ارتباط نزدیکی با میرمصور داشته، از شیوه کار وی چنین یاد میکند: «رنگروغن، آبرنگ و سیاهقلم – هرسه – را به حد کمال میپرداخت و کس را در رنگشناسی و رمز ترکیب آنها با وی یارای رقابت نبود. به فن شبیهسازی، که خود آن را چهرهسازی اصطلاح میکرد، از دیگر رشتهها رغبتی بیشتر داشت و بهراستی در این فن – از نظر مهارت، قدرت و سرعت قلم و تسلط بهکارگرفتن رنگهای زنده و هماهنگ – سِحر میکرد و شاهکار میآفرید» .[۱] میرمصور و برادر کوچکش رسام ارژنگی، هر دو از نقاشان کلاسیکگرای ایرانی محسوب میشوند، اما در عین حال روند نوگرایی در آثارشان کاملاً مشهود است و بارقههایی از درک هنر نو، در تفکر هردو دیده میشود. عشق فراوان به ایران و حس وطندوستی، موجب شده که بخش زیادی از آثار میرمصور ارژنگی را چهرههای ملی تشکیل دهد؛ مانند اثر پیشرو، و یا آثار دیگری که از چهره کسانی چون نادرشاه، امیرکبیر، رضاشاه و … ساخته است.
[۱]. مهاجر، شهروز، مكتب كمالالملك، نشر پيكره، ۱۳۹۳، ص ۸۰.