با اینکه مجسمهسازی در هنر ایران سابقه چندانی ندارد، اما ژازه تباتبایی به تنهایی سهم قابل توجهی در جریانسازی مجسمهسازی نوگرای ایران دارد. در واقع پس از تجارب نئوکلاسیک ابوالحسن صدیقی و نگاه واقعگرایانه علیاکبر صنعتی به مجسمه، پرویز تناولی، ژازه تباتبایی و لیلیت تریان را باید از شاخصترین پیشگامان مجسمهسازی مدرن ایران به شمار آورد. بیش از هر ویژگی دیگر، آنچه در مورد تباتبایی میتوان اظهار داشت، تجربه هنر بازیافت و اسمبلاژ (جفت و جور کاری) است. ژازه خوب میداند چگونه تکهپارههایی از آهنآلات دورریز را همچون مجسمههای پیشرو، اینچنین با ذوق و قریحه طنز و بسیار عاشقانه در جوار هم نشان دهد. در مجسمهسازی معاصر ایران، تنها اوست که مهرهای را به جای لب، چرخدندهای را به جای کمر و تسمهای را به جای مو مینشاند تا ما باور میکنیم که در ورای این ظاهر سخت، روحی نجیب و مهربان آرامیده است. استقلال فکری ژازه، پرهیز از کلیشهسازی و دوری از دیسیپلینها، سبکها و مرامهای تعریفشده در مدرنیسم ایرانی، او را هنرمندی مستقل و دارای سبک شخصی معرفی کرده است.