کامران یوسفزاده، متخلص به وای. زد. کامی از نسل متأخر نقاشان نوگرای ایران است. همچون آثار بسیاری از هنرمندان هنر معاصر، نقاشیهای او را نیز نمیتوان به سبک مشخصی نسبت داد. کامی در آثارش برخورد انتزاعی و بازنمایانه را به موازات هم پیش میبرد. اما پل پیوند این دو رویکرد متمایز، سیطرهی مفاهیم و جنبههای عرفانیست که شاید از تعلق هنرمند به زمین فلسفه نشئت میگیرد. اگرچه پیوند او با نقاشی دیرینهتر از فلسفه است و به دوران کودکی هنرمند بازمیگردد؛ مادر کامی نقاش بود و زمینهی علاقه و آشنایی فرزندش با این هنر را فراهم آورد. کامی پس از پایان دوران متوسطه در سال 1353 به آمریکا رفت و در دانشگاه برکلی کالیفرنیا به تحصیل فلسفه مشغول شد. یکسال پس از آن به فرانسه عزیمت کرد و تحصیلات خود را در همین زمینه در دانشگاه سوربون پاریس پی گرفت. مدتی در کنسرواتوار سینمای پاریس فیلمسازی آموخت و پس از بازگشت به امریکا چند تجربهی سینمایی ازجمله فیلم مستندی دربارهی احمد فردید داشت. در همین دوران بهصورت حرفهای درگیر نقاشی شد و برای همیشه در نیویورک اقامت گزید و خودش را وقف هنر کرد.
نخستین نمایشگاه انفرادی او در سال 1363 گالری اِل. تی. اِم. نیویورک برگزار شد. پس از آن نیز آثارش را در مراکز معتبر و مهم هنری جهان نظیر موما (نیویورک)، موزهی هنر لانگ بیچ (کالیفرنیا)، گالری هالی سولومون (نیویورک)، موزهی هنر هربرت اِف. جانسون (نیویورک)، موزهی پاراسول یونیت فونداسیون (لندن)، موزهی هنر متروپولیتن (نیویورک)، گالری گاگوسیان (لندن و رم) به نمایش درآورده است. او در سال 1386 با تابلوی «در بیتالمقدس» در پنجاهودومین بیینال ونیز شرکت کرد. نمایش آثار او در سال 1396 در گالری 6 گاگوسیان نیز به استقبال منتقدان بزرگ هنر معاصر را در پی داشت. نقاشیهای وای. زد. کامی در سال 1397 در گالری آبانبار تهران نیز به نمایش درآمد.
مفاهیم روحانی و عرفانی در نقاشیهای کامی جایگاهی محوری دارند. آثار انتزاعی او به روشنی مرهون معماری ایرانی و سازههایی نظیر گنبد و شمسه است. در این نقاشیها سطوح کوچک و کلمات همچون خشتهایی کنار هم چیده میشوند و حول نقطهای مرکزی دَوَران میکنند. او در اجرای این تابلوها از گزینههای رنگی فیروزهای، قهوهای و سفید بهره میگیرد. دو مجموعهی «گنبدها و دستهای نمازگزاران ۱» و «عبادتهای بیپایان» از شاخصترین مجموعههای این طیف از کارهای وای. زد. کامی هستند. پاکباز در اینباره مینویسد: «کامی دلبستگی خود را به فرهنگ ایرانی، عرفان شرقی و اشعار نظامی، مولوی و جامی در تلفیق فرمهای معمارانه و شعر و با اسلوب خاصی در کاربرد رنگ روغنی بیان میکند.» چهرهنگاریهای کامی نیز از شناختهشدهترین آثار او هستند. او در خلق این طیف از آثارش رویکردی کاملاً واقعگرایانه دارد. ویژگی اصلی این چهرهها محو بودن آنهاست. این شیوهی اجرایی احساسی شبیه به درونگرایی و بهتزدگی را به بیننده القا میکنند، گویی چهرهها در حال مراقبه هستند. کیفیتی که به گواه مصاحبههای او رفتهرفته در آثارش پدید آمده و به مرور شدت یافته است.