کوروش شیشه گران، نقاش، طراح گرافیک و چاپگر معاصر ایرانی است. او بهواسطهی نقاشیهای انتزاعی خطیاش شناخته میشود. با این حال این هنرمند تجربهگرا در طول حیات حرفهای خود مدیومهای مختلفی را آزموده است. او از هنرستان هنرهای تجسمی تهران دیپلم نقاشی گرفته و در رشتهی معماری داخلی دانشکدهی هنرهای تزئینی تحصیل کرده است.
هنر کوروش شیشه گران از آغاز حاوی سویههایی اجتماعی و مردمگرا بوده است. در نخستین کارنمای حرفهای که در سال 1351 در گالری مس تهران برپا کرد، این گرایش را در نحوهی ارائهی آثار خود نشان داد. او به جای فروش، تمام 42 اثر به نمایش درآمده را به مردم عادی و موسسات عمومی هدیه کرد: «نقاشی را باید به طرف مردم ببریم نه این که منتظر باشیم آنها به سوی آن بیایند.» او در امتداد همین ایده در سال 1355 کارتپستال نقاشیهایش را به نشانی اشخاصی معین ارسال کرد. نخستین نمایشگاه خارجی آثار کوروش شیشه گران در همان سال در بال سوئیس برگزار شد. شیشه گران در این مجموعه آثاری از هنرمندان مطرح ایران و جهان (موندریان، مودیلیانی، پیکاسو، کِله، وزیری و علیرضا عباسی) را با استفاده تکنیک و شیوهی بیان خودش بازسازی کرده بود. این تجربه برای شیشه گران آزمونی بود تا دریابد که چگونه میتوان «کار چند نقاش مختلف_ با تکنیکها، سبکها، فلسفهها و ملیتهای مختلف_ را زیر یک طرز کار و یک بینش کاری درآورد. آنها را از زمانی به زمان دیگر کشاند و در ترکیبها و اجراهای مختلف تکثیرشان کرد و به شکلی آنها را در خدمت یکدیگر درآورد.»
او یکسال بعد، در تجربهای رادیکال، خیابان شاهرضا (انقلاب فعلی) را در قالب یک اثر هنری زنده ارائه کرد. شیشه گران پوسترهایی در سراسر خیابان انقلاب چسباند. روی پوسترها خطاب به رهگذران نوشته بود: «خیابان شاهرضا، نقاشی است؛ خیابان شاهرضا، مجسمه است؛ خیابان شاهرضا، معماری است، گرافیک است، سینما است، تئاتر است، شعر است، نوشتن است، موسیقی است، رقص است، کاریکاتور است، عکس است.» کوروش شیشه گران با همکاری برادرانش، در یک تجربهی رادیکال دیگر، پوسترهایی با مضامین سیاسی و اجتماعی روز (ابتدا در رابطه با جنگ اعراب و لبنان و بعدها در همراهی با انقلاب 57) تکثیر و در سطح شهر پخش کردند. شیشه گران در ادامهی جستجوهایش با درآمیختن امکانات عکس، نقاشی و گرافیک مجموعهای به نام «عکسکارها» خلق کرد؛ آثاری که در مرز میان این سه مدیوم در نوساناند و کماکان از دغدغههای سیاسی و اجتماعی هنرمند تبعیت میکنند.
کوروش شیشه گران در نقاشیهای انتزاعی مشهورش بیش از آنکه به امر سیاسی و اجتماعی متعهد باشد، به خود نقاشی تعهد میورزد. برخورد او با کلاف خطوط، «قلمضربه»های گرافیکی روی لیکتنستاین را به یاد میآورد. این خطوط بیش از آنکه نقاشانه باشند، نوعی تاویل گرافیکی از این عنصر نقاشانه هستند. در بعضی از نقاشیها کلافهای سردرگم حاصل از سیلان این خطوط در فضا شبحی از یک پیکرهی انسانی یا جسمی بیجان را تداعی میکنند و از انتزاع محض به سمت شکلنمایی متمایل میشوند. پاکباز دربارهی این آثار مینویسد: «ترکیببندیهای پویا با خطوط منحی و نوارهای درهمبافته و رنگهای زنده. نقاشیها اگرچه سنجیده و دقیق اجرا میشوند، حسی از خودانگیختگی در خود دارند. خصلت گرافیکی نقاشیها پیوند آنها را با پوسترهای او روشن میکند.»