سونیا بالاسانیان، نقاش معاصر در شهر اراک متولد شد. علاقهی او به هنر و ادبیات از همان دوران کودکی در وجودش پا گرفت. بعدها، در ابتدای جوانی در زمینهی بازیگری تئاتر و سرودن شعر به فعالیتهای پراکندهای پرداخت و با عضویت در انجمن «نور اِج» نخستین شعرهای خود را مجلهی این گروه منتشر نمود. تمایل او به تجربیات گوناگون سبب شد تا علاوه بر تجارب فرمهای متنوع در زمینهی نقاشی، مدیومهایی نظیر چیدمان و ویدئوآرت را نیز بیازماید.
او تحصیلات هنری خود را در آکادمی هنرهای زیبای فیلادلفیا سپری نمود و درجهی کارشناسی خود را دریافت نمود. درجهی کارشناسی ارشد هنرهای زیبا را در موسسهی پرت نیویورک گذراند. و در موزهی هنرهای زیبای نیویورک نیز بهصورت آزاد تحصیل نمود. او در این دوره جوایز متعددی را در رویدادهای هنری امریکا به دست آورد؛ سال 1349 جایزهی اروپایی جِی. هِنری شایدت را از آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا از آن خود کرد و سال 1350 نیز جایزهی دراک پرس این آکادمی را به دست آورد. بالاسانیان نخستینبار آثار خود را در سال 1354 در گالری زروان تهران به نمایش درآورد. سال 1355 در آرتفر بینالمللی بازل شرکت کرد. نخستین نمایشگاه انفرادی او در نیویورک، (سال 1359) با عنوان «گروگانها: یک دفترچهی خاطرات» در گالری اِلی مایر برگزار شد. دومین نمایشگاه انفرادی او در این شهر، 9 سال بعد در گالری اِکسیت آرت، با عنوان «درحال تفکر» بود. در سالهای 1374 و 1376، بالاسانیان به نمایندگی ارمنستان در دوسالانهی ونیز حاضر بود. آثار به موازات دومین حضورش در بینال ونیز، در دوسالانهی هنر بوخوم نیز شرکت داشت. سال 1400 آثار این هنرمند بهواسطهی گالری آب انبار، در آرتفر آسیا امروز (پاریس) نیز شرکت داده شد.
پیشتر نیز گفتیم که بالاسانیان سبکها و مدیومهای مختلفی را آزموده است. با این حال شناختهترین آثار این هنرمند، نقاشیهای انتزاعی اوست. او در ابتدای دوران حرفهای به شیوهی انتزاع تغزلی با ریتم تکراری خطوط سفید، خاکستری و سیاه خلق میکرد. این سنخ تابلوهای او، واریاسیونهایی از یک ایدهی واحداند. در اغلب این آثار، خطوط همچون نوتهایی هستند که در صفوف افقی و زیر هم قرار دارند. این خطوط افقی در برخی از دورهها به شکلی از الفبا نزدیک میشوند و کل تابلو را به یک سیاههی ناخوانا بدل میشازند. در برخی دیگر از نقاشیهای بالاسانیان، این ریتمها شکلی دوار مییابند و این خطوط ریتمیک حول یه مرکز دوران میکنند. برای نمونه میتوان به تابلوی «گسترههای آرامش» او که در سال 1393 خلق شده است اشاره نمود. تابلوهای مذکور، آثار انتزاعی مشهور وای.زی.کامی را به یاد میآورد. بالاسانیان بعدها به رسانههای دیگری چون کولاژ، اینستالیشن، پرفورمنس و فیلم ویدئویی روی آورد. او در آثار خویش میکوشد فردیت خود را به مثابهی هنرمند زن در ارتباط با مسائل فرهنگی و اجتماعی دنیای معاصر تعریف کند. در کولاژهایی که از چهرهی تکهتکهشدهی خودش، مکتوبات و مهرهای رسمی قدیمی ساخته شده است، مخاطب را به فجایعی ارجاع میدهد که گرچه به زمان گذشته تعلق دارند، چه بسا امروز یا فردا نیز وقوع یابند.