توکل اسماعیلی، مشهور به «مش اسماعیل» مجسمهساز خودآموختهای بود که از سال ۱۳۴۲ کار مجسمهسازی را زمانی که مستخدم دانشکده هنرهای زیبا بود آغاز کرد. به دلیل استعداد و خلاقیت شگفتانگیزی که داشت خیلی زود مورد توجه هوشنگ سیحون (مدیر وقت دانشکده) قرار گرفت و به عنوان دستیار استاد مجسمهسازی ترفیع یافت. از اینجا بود که در کنار پرویز تناولی اصول اولیه مجسمهسازی آکادمیک را فراگرفت.
حمایت تناولی از مش اسماعیل، باعث شد تا مجسمههایش مورد توجه اهالی هنر، گالریداران و مجموعهداران داخلی و خارجی قرارگیرد. کارهای مش اسماعیل به دلیل سادگی و ارتباطش با فرهنگ شفاهی جامعه پیرامونیاش، زبانی منحصربهفرد بهدست آورد که برای همه اقشار جامعه قابل درک است. مش اسماعیل در بیشتر آثارش و از جمله اثر حاضر از تکههای ورق آهن، مفتول و قطعات دور ریز، با شیوه خاص خود در جوشکاری، بافتاری یکدست و چشمنواز ایجاد کرده که در طبقهبندی تاریخ هنر معاصر در زمره هنرعمومی قابل مطالعه هستند.
او در آثارش به اسطورهها و نمادهای گذشته ایران گرایش داشت و نمادهای خودش را نیز با بیان ویژه خود میآفرید. هرچند همه مش اسماعیل را با تندیسهای بزرگ از بزهایش میشناسند، اما او علاوه بر این، مضامین یا ساختارهای شکلی مختلفی را خلق کرده که مجسمه حاضر با عنوان «درخت و بز» نمونهای ممتاز و اثری متفاوت از او در سالهای بعد از انقلاب اسلامی است؛ زمانی که رشته مجسمهسازی در دانشکده هنرهای زیبا برای مدتی طولانی تعطیل شد.
این مجسمه، تصویری از جهان ذهنی هنرمند در روزگار تنهایی اوست که تمام المانهای آثارش در آن گردهم آمده است. بز کوچکی که در پای درخت زیتون ایستاده و پرندگانی که مترصد پرواز بر روی شاخهها نشستهاند. تناسبات پیکرهها از قالبهای متعارف موجود در هنر مجسمهسازی پیروی نمیکند و این همان ویژگی نائیف در آثار مش اسماعیل است.
اثر حاضر بیانگر پیوند ذهنی هنرمند و فرهنگ زادبومش است که با بیانی خاص و شیوهای نمادین بازآفرینی شده. به همین جهت به اعتبار اصالت رمزپردازی از دایره زمان و مکانی خاص فراتر میرود. این رویکرد به عناصر زنده و دوامپذیر، رابطهای آزاد و نه دستوری و هنجارآفرین دارد و فارغ از سلسله مراتب و قراردادهای معمول با مخاطبش ارتباط برقرار میکند. مجسمه مش اسماعیل تلفیقی مناسب از تضادهاست؛ اوست که با قطعات بهظاهر بیمصرف و آهن قراضههای دورریختنی بستری ملایم برای آرمیدن احساسات نهانش میسازد و اینجاست که او را باید بعد از ژازه تباتبایی بهعنوان یکی از خلاقترین مجسمهسازان تاریخ معاصر ایران به حساب آورد.