در دنیای جهانی برچسب دلال هنری به چه کسانی اطلاق میشود؟
در اکوسیستم دنیای هنر، دلال معمولاً گالریداریست که مستقیماً با هنرمند در تماس است، شاید که کارهای هنرمند را بخرد و انبار کند و یا بهصورت امانی به نمایش بگذارد. این گالریدار/دلال ممکن است حتی روی آثار هنرمند سرمایهگذاری کرده و حقوق ماهیانهای به هنرمند بپردازد. اما دلالها لزوماً گالریدار نیستند، دلالها میتوانند بهصورت مستقل و یا از طرف یک کمپانی و یا یک فرد، آثار هنری را به دست خریدار برسانند.
در تاریخ هنر، بسیار مشاهده شده که دلالها حتی خود هنرمند نیز بودهاند و یا به جریانسازیهای هنری پرداختهاند. در خصوص مورد دوم، بسیاری معتقدند که هنر مفهومی در نیویورک در واقع توسط دلالها وارد جریان اصلی هنر شد. نمونهی آن ست سیگلاب (Seth Siegelaub) دلال، کیوریتور و محقق هنری است که اثبات کرد حتی آثار هنری نامعمول قابلیت آنکه به فروش برسند را دارند. او نمایشگاههایی را به صحنه برد که تنها نمود فیزیکیاش کاتالوگ آن بود.
تاریخچهی عرضه و فروش آثار هنری در ایران
پیش از رویگردانی شاه طهماسب صفوی از هنر و کوچ هنرمندان به دربار سایر کشورها و تأسیس کارگاههای هنری مستقل که به رونق تجارت نسخ خطی سفارشی در قرن دهم و یازدهم انجامید، این کارگاههای هنری در شیراز بودند که نسخههای خطی و تکنگارهها را به شکل تولید انبوه برای عرضه به بازار ایجاد میکردند و به دست دلالان میسپردند.
اما، بازار هنر در ایران در واقع با تأسیس نخستین مدارس هنری در دورانِ قاجار و محو شدن تدریجی نظام سنتی استاد-شاگردی شکل گرفت. به گفتهی آرنولد هاوزر گـذر از نظـام اسـتاد-شـاگردی كـه در بطن آن انحـصارگرايی خاندانی و صنفی نهفته است، مهمترين گام در شكلگيری بـازار جديـد هنـر است. این بازار خاصه بازار هنر در تهران با تحول در سازوکار تولید (با افزایش تعداد نقاشان) و رشد تقاضاها ایجاد شد و در سالهای 1300 تا 1320 با شکلگیری مغازههای عرضه و فروش تابلوهای نقاشی رسمیت یافت.
ورود هنر نوگرا در اواخر دههی 1320 تا 1340 میلادی ساختار عرضه و تقاضا را تا حدی تغییر داد و به دنبال آن گالریهای هنری به معنای مدرن آن ایجاد شد. در سالهای 1340 گالریداری با تأسیس گالریهای بورگز و سیحون وارد فاز تجاری شد و در این میان گردانندگان گالریها مثل افسانه بقایی (بورگز) و معصومه سیحون حتی به رشد جریان هنری رایج در آن سالها یعنی سقاخانه کمک شایانی نمودند.[1]
دلالان هنری در ایران معاصر
در هنر ایران معاصر شغل گالریداری متمایز از دلالی است. گالریدار در ایران در واقع گردانندهی گالری، مدیر هنری و کیوریتور مجموعه محسوب گشته و یا وظایف این نقشها را بر عهده دارد. پس در نتیجه این گرداننده معمولاً در سطح بازار اولیه فعال است. یعنی آثار هنری را مستقیماً از هنرمند گرفته، نمایش داده و به فروش میرساند.
اما، خرید و فروش در بازار ثانویه یا در واقع دلالی آثار هنری دستبهدست شده امری غیرمعمول در سطح گالریهای ایران نیست و حتی چهرههایی نیز در صحنهی هنر ایران وجود دارند که خود را دلال هنری مستقل معرفی میکنند. گرچه، به علت بار منفی که اصطلاح دلال در جامعه هنر ایران به همراه دارد، معرفی دلالان آثار هنری بهصورت علنی مقدور نیست.
[1] مریدی، م. و تقیزادگان، م. (1388). عرضه و فروش تابلوهای نقاشي در ايران؛ عوامل اجتماعي موثر بر قيمت تابلوهای نقاشي در نگارخانههای تهران (1387). جامعه شناسی هنر و ادبيات، 1(2). 131-170.