حسن آقا حاضرمشار" اول مهر ۱۳۰۲چشم به جهان گشود. مدرسه را تا ششم ابتدایی ادامه داد و سپس ترک تحصیل کرد .
در مقطعی که شانزده ساله است، جنگ دموکرات ها رخ می دهد. او نیز وارد جنگ شده و از ناحیه ی سر و گردن با سرنیزه مجروح و چشم راستش را از دست می دهد. نجاری را از مردی ارمنی که مدتی مهمان خانه شان بود می آموزد و تا هشتاد سالگی در این حرفه فعالیت می کند. شبی موقع برگشتن از مغازه به خانه اتومبیلی به او می زند. فردای حادثه لخته خونی در مغزش رویت می شود و می رود زیر تیغ جراحی. بمجرد اینکه بهبودیش را به دست می آورد رضایت ضارب را می دهد. مغازه ی نجاری را می فروشد و خانه نشین می شود. توسط دخترش علاقه مند می شود به نقاشی کشیدن. او ابتدا برای تابلوهای دخترش بوم و قاب می ساخت و کم کم این کار برایش جدی می شود. او عاشق اسطوره و قهرمان های افسانه ای در ادبیات بود. همچون آنها فکر و زیست می کرد. پس از سپری کردن دوران نقاهت و خانه نشینی تصمیم می گیرد نقاشی و مجسمه هایش را بیرون از خانه و در پیاده روی خیابان بسازد. چون آنها را با مواد نجاری مثل لاک الکل و گچ مِل و چسب چوب و رنگ های ساختمانی می ساخت و این لوازم ریخت و پاش و بوی زیادی داشتند. پیرمرد هشتاد ساله برای اینکه از لحاظ مالی مستقل باشد می رفت به خیابان تا بلکه بتواند آنها را بفروشد. اولین جایی که بساطش را پهن می کند جنب کلیسای سرکیس مقدس سر خیابان ویلا بود. بیشتر از اینکه اعتماد به نفس و جسارت داشته باشد نیاز و ناچاری بود که او را وادار به انجام چنین کاری می کرد. می توان گفت حاضرمشار به نوعی کشف "کامبیز درمبخش" هنرمند پیشگام و کارتونیست ایرانی است. اواسط دهه ی هشتاد خورشیدی به خانه ای قدیمی و دسته جمعی در خیابان پلیس نقل مکان کرده و دو اتاق اجاره و تا پایان عمر در آنجا زندگی و کار می کند. سال های آخر عمر را در گوشه ای از حیات موسسه ی فرهنگی و هنری صبا مشغول به آفرینش های هنری می شود و عصرها که به خانه بر می گشت هم تا پاسی از شب به فعالیتش ادامه می داد.حسن حاضرمشار، یکی از مهمترین پدیده های هنری در دو دهه ی اخیر ایران است که پس حادثه ی تصادف از یک استادکار نجار معمولی به مهمترین سرنمون گرایش هنری هنرمندان مکتب ندیده مبدل شد.ساعت نُه و نیم صبح چهارده دی هزارو سیصد و نود و سه در بیمارستان سینا تهران به علت مشکل ریوی و کهولت سن و در نود و یک سالگی قلبش ایستاد و دار فانی را وداع گفت.