نقاشیهای نوآورانه، پویا و افسانهای محمود فرشچیان با تلفیقی جذاب از عناصر سنتی و مدرن، سبک منحصر بهفرد وی در نقاشی ایرانی را رقم میزنند. او بنیانگذار مکتب خاص خود در نگارگری است که ضمن پایبندی به مبانی نقاشی سنتی ایرانی و با استفاده از تکنیکهای جدید و ترکیب آن با سهبعدنمایی غربی، تأثیر در خور توجهی در روند پیشرفت نقاشی ایرانی داشته است. آثار فرشچیان در بیش از صدها نمایشگاه فردی و جمعی در ایران و سایر کشورها به نمایش گذاشته شده و شهرتی بینالمللی را برای او به ارمغان آورده است، به گونهای که موزهها، کتابخانهها و مجموعهداران شخصی و عاشقان هنر به داشتن قطعهای از آثار او مباهات میکنند. او بیشک نقش مهمی در معرفی هنر ایران به صحنه بینالمللی ایفا کرده است.خارج کردن نقاشی از هنری وابسته به شعر و ادبیات و استقلال بخشیدن به آن، استفاده از پرسپکتیو با نگاه به هنر غرب و نیز نگاه ویژه به بازسازی مفاهیم دینی و عرفانی از شاخصههای اصلی آثار او به شمار میروند. وی با خطوط روان و ترکیببندیهای ظریف و مدور راز و رمزها و اشارات درونی نهفته در آثار خود را به وجود میآورد.رابرت هيلن براند، استاد برجسته هنر اسلامي دانشگاه ادينبورگ انگلستان مينويسد: «محمود فرشچيان با پيشينه هنر ايراني به خوبي آشناست، اما به شيوه غيرقابل تقليد خود نقاشي ميكند كه به هيچ روي با اسلوبهاي پيشين هنر ايراني اشتباه نميشود. او روايتگر پيغام مستقل خويش است. بدين روال، نقاشيهاي او بازتابي از جهانبيني كاملاً فردي اوست و تنها در وهله دوم، توان و ظرفيت جاوداني هنر ايراني در بازآفريني خود، برخورداري دوباره از شكلهاي پيشين به شيوههاي شگفتانگيز، تمركز بر جزييات به شيوهاي كمابيش ريزبينانه و تلفيق ايدههاي فراايراني با جهان انديشه ايراني را به منصه ظهور رسانده است» . استوارت كري ولش، ایرانشناس شهیر و سرپرست بخش هنرهاي اسلامي و هندي موزه ساكلر دانشگاه هاروارد نیز متذكر ميشود كه: «نگاهي به آثار فرشچيان به خوبي نشان ميدهد كه سليقه او در زمينه منابع هنر ايران به مرور زمان متحول شده و تكامل يافته است. اگر نقاشيهاي اوليه او يادآور رضا عباسي و مكتب او بوده، كارهاي بعدياش آثار سلطان محمد را به خاطر ميآورد» .در بسیاری از کارهای فرشچیان مفهوم اثر در شکل و سیمای یک زن ظاهر میشود؛ زنی که در نهایت زیبایی عنصری فعال و تأثیرگذار است. همواره پیوند میان زن و زمین و اشتراک آنها در زایش و رویش از موضوعات مورد توجه وی در خلق اثر بوده است. تصویر پیکره یک زن به عنوان عنصر اصلی در اثر «بهار طربانگیز» به مثابه رمزی از زایش، فراوانی و طرب در سطوح گوناگون حیات متجلی میشود. بهکارگیری آناتومی، حجمپردازی ویژه در شخصیتها و طبیعت، بهکارگیری خطوط سیال و ظریف، نقوش پیچیده و رنگهای متنوع و درخشان، که غالباً بار ادبی، فلسفی و دینی به همراه دارند، در این اثر تلفیقی هوشمندانه و اصیل از نقاشی سنتی ایران و نقاشی غرب را پدید آورده است.به عقیده فرشچیان نقاشی ایرانی هنری است خیالی که از اندیشه نقاش نشأت گرفته و عرصه را برای تجلی ناخودآگاه و طیف گستردهای از حالات و عواطف درونی او آماده میسازد. شاید بتوان گفت جادوی نقاشیهای وی که هر بینندهای را مسحور خود میگرداند، نمادی از دنیاست که با همه رنگ و لعابش و با همه خیالانگیزیاش ناپایداری خود را فریاد میزند، اما هیچ کس از معمای این سقف بلند ساده بسیارنقش آگاه نیست.