تهران،
سهروردی شمالی، هویزهی غربی، نبش شهید یوسفی، پلاک ۱۳۰
3 آذر24 November - 13 آذر 13964 December 2017
نقاشی از گل شاید سهل ترین و همزمان سخت ترین انتخاب یک هنرمند باشد. گل اولین مثال زیبایی و دم دست ترین شکل بیان احساسات است. از سویی ریشه در اعماق ادبیات و اسطوره ها دارد و از سویی بر قشری ترین سطوح انگاره های عوامانه جای گرفته است. حال اگر هنرمند، نقش درخت یا مار و طاووس را هم به آن اضافه کند آنگاه باید در خطرناکترین موقعیت ممکن بندبازی کند. این ازمون سختِ رضا نصرتی در سه دوره ی پیاپی کاری اش است. نقاشیِ عناصری از طبیعتِ زنده که حامل بارِ سنگینی از ارجاعات ادبی و سنت تصویری اند. ارجاعاتی که گریزی از آنها نیست و هنرمند سطح بوم هایش را عرصه ی رویارویی با آنها کرده است. نمادهای زیباییِ جهانشمول در سطوح نقره فام و زنگار بسته ی بوم های نصرتی وضعیتی سراب گونه، زوال یافته و تهی از طبیعت زنده یافته اند. او تلاش کرده است انگاره هایش را با انتزاع از طبیعت زنده ی خود بر بستر سطح مستوی بوم هایش معنازدایی کند. به عبارتی گذار نقاش از شعر به سطح پلاستیکی چالش اصلی او در این دوره از کارهایش است.
مهدی چیت سازها