دبی،
القوز 1 | خیابان 8 | خیابان السرکال | پلاک 37
10 خرداد31 May - 15 شهریور 14006 September 2021
از غروبهای چرخان و اکسپرسیونیستی با رنگهای عمیق و لرزان، نور به تدریج زوال مییابد و ذهنِ سرگردانِ ستارهشناسِ درونِ ما وادار میشود تا به آسمان شب چشم بدوزد. چشمان ما به جرمی آسمانی برمیخورَد که از اهمیتِ شاعرانه و ادبیِ بزرگی برخوردار است: ماه.
سومین نمایشگاه انفرادی امیر خجسته، «تلاش کن تا ماه را به چنگ آوری»، به ناممکنبودنِ این تلاش جسمانی و همزمان استیلایِ پیروزمندانه بر آن اشاره میکند. نقاشیها و مجسمههای او با فرمهایی که همدیگر را میپوشانند، در هممیپیچیند، به هم میآمیزند و خود را میگسترانند، در هالهای از ابهام معلقاند و در مسیری مابین آسایش و اضطراب، و صلح و آشوب گام برمیدارند.
نقاشیهای «تلاش کن تا ماه را به چنگ آوری» حول دو نماد میگردند: ماه و اسب. او عمل بهچنگآوردنِ ماه را بهسان بازنمایی استعاری موفقیت و پیروزی میکاود و اسب را به مثابهی ابزاری برای انسان در مسیر عظمت و قدرت وارسی میکند. قلممویی فراگیر و جسور که قابل قیاس با رفتارِ پرتکاپوی همان ناپلئونی است که او را به تصویر میکشد، بر بوم نقاشی مسلط میشود و همین رویگردانی از صحت و سندیت است که کل فعالیت هنریِ خجسته را برجسته میکند. او برای مبهمساختنِ سیمایِ رهبران سیاسی یا «هراسافکنان»ی که از دید اخلاقی در موردشان اختلاف است، نوارها و مسیرهای عریضِ نقاشی را بر زمینهی بوم حرکت میدهد و این کار تلاشی است برای بیاعتبارساختن تصویرسازیهای «درستِ» دیگر، یک بیپروایی در سادگی.
سومین نمایشگاه انفرادی امیر خجسته، «تلاش کن تا ماه را به چنگ آوری»، به ناممکنبودنِ این تلاش جسمانی و همزمان استیلایِ پیروزمندانه بر آن اشاره میکند. نقاشیها و مجسمههای او با فرمهایی که همدیگر را میپوشانند، در هممیپیچیند، به هم میآمیزند و خود را میگسترانند، در هالهای از ابهام معلقاند و در مسیری مابین آسایش و اضطراب، و صلح و آشوب گام برمیدارند.
نقاشیهای «تلاش کن تا ماه را به چنگ آوری» حول دو نماد میگردند: ماه و اسب. او عمل بهچنگآوردنِ ماه را بهسان بازنمایی استعاری موفقیت و پیروزی میکاود و اسب را به مثابهی ابزاری برای انسان در مسیر عظمت و قدرت وارسی میکند. قلممویی فراگیر و جسور که قابل قیاس با رفتارِ پرتکاپوی همان ناپلئونی است که او را به تصویر میکشد، بر بوم نقاشی مسلط میشود و همین رویگردانی از صحت و سندیت است که کل فعالیت هنریِ خجسته را برجسته میکند. او برای مبهمساختنِ سیمایِ رهبران سیاسی یا «هراسافکنان»ی که از دید اخلاقی در موردشان اختلاف است، نوارها و مسیرهای عریضِ نقاشی را بر زمینهی بوم حرکت میدهد و این کار تلاشی است برای بیاعتبارساختن تصویرسازیهای «درستِ» دیگر، یک بیپروایی در سادگی.