در آثار بيتا وكيلي تصاوير ايستاي طبيعت، به اتفاقات و دگرگونيهايي كه درون طبيعت شكل ميگيرد، تغيير شكل ميدهند. گويي ناظري از آسمان، زمين را به تماشا نشسته است و بدين ترتيب نقاشيهاي وي به منظری از كهكشانها و سيارات شبيه ميشوند.
رنگها در آثار متأخر اين هنرمند با تنوع، شدت و كنتراست بيشتري پديدار ميشوند و فرمها ردپايي از فيگورهاي انساني و جنيني را بر سطح بوم به نمايش ميگذارند. در آثار اين دوره گويي از فاصله نزديكتري به زمين نگاه شده است. رگههاي نور و جرقههاي اميد از خلال بافتها و رنگهای روشن جلوهنمايي ميكنند. اينگونه آثار کیفیتی زينتيتر یافته و از تركيببنديهاي فشرده با جزييات بيشتري برخوردار هستند.
حضور اشياء بر بوم نقاشي نيز در راستاي انتقال مفهوم بصري اثر در کارهای متأخر هنرمند بسيار مؤثر بوده است. هر يك از اشياء براي بيان مفاهيم خاصي مورد استفاده قرار گرفتهاند: برگ، گلبرگ و خزه در كنار فرمهاي جنيني بر مفهوم زايش تأكيد ميكنند و آن را با نمادي از طبيعت در ذهن بيننده به تصوير ميكشند. همچنين قطعات صنعتي در دورنماي كلانشهرها با برجهاي بلندبالاي خود، توسعهيافتگي و زندگي معاصر را به نمايش ميگذارند.
بدين ترتيب هنرمند با بهرهگيري از تكنيك كولاژ در كنار بافتها و رنگهاي تركيبي درخشان كه گويي طي يك انفجار بر سطح بوم پراكنده شده و سپس در يك حركت كيهاني به دور فرمها و اشياء پيچيدهاند، انگيزههاي آفرينندگي خود را به تصوير ميكشد. گويي شرق و غرب با حضور ابرهاي پيچان و نطفههاي بستهشده در بطن انسان در كنار سازههاي فلزي و دورنماي صنعتي شهر به طور نمادين در آثار روياگونه او با هم ملاقات ميكنند.
بيتا وكيلي طي يك دهه اخير با تمركز بر هنر انتزاعي و مفهومي كه با ديد منحصربهفرد او به زمين و زايش همراه است، توانسته موفقيتهاي بسياري در عرصه بينالمللي هنر كسب کند.