پویا آریانپور پس از نقاشیهای انتزاعیاش، موضوع «پوشش» را در قالب لباسهای حجمی آیینهکاری شده دستمایه کار خود قرار داده است. او که پیشتر از نمایش هرگونه عنصر بومی و ایرانی در آثار انتزاعیاش پرهیز میکرد، در مجموعهای از آخرین نقاشیهایش خطوطی سیال را روی پسزمینهای انتزاعی تصویر میکرد که تداعیگر خوشنویسی ایرانی بود. در اثر حاضر او به وضوح به هنرهای سنتی ایران ارجاع میدهد. خود هنرمند میگوید: «پس از پشت سر گذاشتن سنین جوانی، سعی کردم عناد خود را با سنت و فرهنگ گذشته کمتر کنم. خودخواسته به مطالعه در هنرهای سنتی ایرانی پرداختم. آنچه بیشتر مرا به خود جذب کرد، وحدت ذهن و عمل هنرمندان ایرانی بود. از آن زمان نقوش و عناصر فرهنگی برایم راهگشا شدند و در عین حال راهی برای پنهانکاری مداوم».
او در جریان این شناخت و آگاهی مجذوب هنر آیینهکاری سنتی میشود که پیشتر نیز دستمایه هنرمندان معاصری چون منیر فرمانفرماییان قرار گرفته بود. آریانپور در اثر حاضر با رجوع مستقیم به آثار منیر، زیبایی بصری فرمهای تجریدی آثار او را الهامبخش خود میداند. «پوشش» یا «لباس» که وسیلهای برای محافظت از بدن است، در ظاهر چیزی ساده است که از امری پیچیده محافظت میکند. آریانپور میگوید: «صورت و جلد افسونگر نقوش ایرانی، همچون آیینهکاری، برای من امکانی است برای مخفی کردن آنچه تابو است».