فروش در - خانه حراج
7 خرداد 1395
برآورد
قیمت فروش
20%
تاریخچه حضور در نمایشگاه ها

توضیحات اثر

اهمیت سهراب سپهری در مدرنیسم ایران، به ویژه دوره درخت‌های او بر کسی پوشیده نیست و درباره آن بسیار گفته و نوشته شده است؛ اما از منظری تازه می‌توان به درخت‌های سپهری نگریست.
 کم نیستند هنرمندانی که هر یک به شیوه‌ای شخصی، بازنمایی درخت را سوژه کار خود قرار داده‌اند. مثلاً ابوالقاسم سعیدی با نگاهی رنگارنگ و استعاری، داوود امدادیان با بیانی پُر هیجان و اکسپرسیو، بهجت صدر و فریده لاشایی با سبکی نزدیک به آبستره و حسین محجوبی با نگاهی رمانتیک و شخصی، هر یک به سراغ بازنمایی درخت و طبیعت رفته‌اند. اما چه عواملی درختان سپهری را تا این حد متفاوت از آثار هنرمندان نام‌برده کرده است؟
 سهراب شاعری بسیار شناخته شده است، هم در میان مردم و هم در میان گروه متفکران و روشنفکران؛ اما سهرابِ نقاش در میان دوست‌داران هنر تصویری، اهمیت و برجستگی بیشتری دارد. به نظر می‌رسد که تجمیع ویژگی‌های ادبی / شاعرانه و تصویری سهراب، و ویژگی‌های فردی دیگری چون، زیست عارفانه، مرگ زودهنگام و یا نزدیکی عجیب شخصت و آثار هنرمند، نقش به‌سزایی در مطرح شدن سپهری به عنوان نقاشی توانا و بی‌مانند، و متعاقباً شکل‌گیری مارکت او در هنر سال‌های اخیر داشته است. درختان سهراب، معمولاً ابعاد بسیار بزرگی دارند، او به جای بازنمایی شاخ و برگ درختان که رویکردی متعارف‌تر است، ترسیم تنه درخت را چون پیکری ستبر و استوار برگزیده و همواره در تثبیت اسلوب شخصی خود، فارغ از جریان‌ها و نحله‌های نوپای مدرنیسم ایرانی کوشیده است. گفته می‌شود «سپهری هنگامی به نقاشی روی آورد که نوعی هرج و مرج گریبانگیر هنرهای تجسمی ما بود. هر کس می‌خواست شکل یک الگو نقاشی کند و خودش را به یک مکتب و مشرب هنری بچسباند»[۱]. در واقع سپهری با فاصله‌گیری از جریان‌های متعارف و نیز شناختی که از هنر جهان داشته، طبیعت‌سازی خود را به سوی سبکی بسیاری شخصی سوق می‌دهد. جهان‌بینی سپهری که گرایشاتی عمیق و پایبند به هنر شرق دور، ذن و بودیسم دارد، مدام در رسیدن به خلوص و معنویت سیر می‌کند. برای این درخت‌ها، جا و مکانی نمی‌توان متصور شد؛ زمانِ مشخصی را نمی‌توان به آنها منسوب کرد؛ حتی تصور پیش و پسِ این جنگل پرتنه، دشوار یا ناممکن خواهد بود. انگار با جرقه‌ای در چشم یا رویای خوشی که هر لحظه ممکن است ناپدید شود، فضای ذهنی سپهری بر بوم شکل می‌گیرد. در معنای استعاری، او نقاشی نمی‌کشد، بلکه به گفته نقاشی را می‌سراید. به عبارت دیگر: «تنه درخت، شکلی از انتزاع و سادگی و گریز از کل به جزء را برای او فراهم می‌آورد. او از درختان به عنوان تک‌واژگانی سود می‌برد، که پس از پیوند با یکدیگر، تصویر واحدی پدید می‌آورند. این رنگ نیست که سیال است، بلکه سیالیت میان حجم و سطح است. او چندین تنه درخت را مانند نقاشی کلاژ کنار هم می‌گذارد و ضرباهنگی را تکرار می‌کند که گویی، تا ابد ادامه دارد. تنه‌ها را تا حاشیه بالای پرده ادامه می‌دهد و با نمایش حجم‌های تنومند، ژرفای پرده را به پیش می‌کشد»[۲].
 از نگاهی دیگر، پر واضح است که نقاشی سهراب ارتباط مستقیمی به امپرسیونیسم هنری ندارد، اما اگر شاخصه‌های امپرسیونیسم ادبی را در نظر داشته باشیم، می‌توان خوانشی تازه و متفاوت از آثار او ارایه کرد. امپرسیونیسم در ادبیات، بیان‌کننده حال و هوا، تأثرات محیط، فصول رو به زوال سال و ساعات گریزپای روز است. بیانگر احساس‌های زودگذرِ ناملموس، انگیزه‌های حسی نامعین و تعریف ناپذیر است. همه چیز در لحظه محو می‌شود، و جز احساس محو شدگی چیزی باقی نمی‌ماند [۳]. با تعمق در درخت‌های سهراب، به نظر می‌رسد که روح امپرسیونیسمی که در ادبیات نمود یافته، به خوبی بر آن نشسته است. درختانی که معلوم نیست به کدام زمین تعلق دارند، و گاه چون اثر پیش‌رو به رنگ زمین درآمده‌اند، طبیعت تصویر شده را چون آنی زودگذر و لحظه‌ای گریزپای می‌آرایند که هر دم ممکن است تنها حسی محو شده از آن باقی بماند؛ حسی نزدیک به نور و روشنایی. شاید پشت این جنگل‌ها هم مثل پشت دریاهایی که او در شعرش اشاره می‌کند، شهری است مشرف به خورشید[۴].
 دقت سهراب در چینش این طبیعت، و ترکیب‌بندی مختصری که جز زمینه و چند تنه درخت چیزی ندارد، بسیار قابل توجه است؛ دقت و توجهی که باید به طور کلی، به هنر و اشعار او نسبت داد. کریم امامی، منتقد هنری در یادداشتی خواندنی، درباره این ویژگی آثار سهراب می‌نویسد: «سپهری در همه مراحل کارهای خود دقیق و سخت‌گیر بود، برای نقاشی بهترین کاغذ، بهترین بوم و بهترین رنگ‌ها را به کار می‌برد. کلاف بوم و قاب تابلو حتماً بایستی از بهترین نوع باشد. خود نقاشی‌ها که دیگر هیچ. اگر کم‌ترین شکی نسبت به سلامت کار داشت، از به نمایش گذاشتن آن خودداری می‌کرد»[۵].
[۱]. قره­‌باغی، علی­‌اصغر. نگاهی تازه به نقاشی­‌های سهراب سپهری، گلستانه، آبان ۱۳۷۸، ش ۱۰، ص ۵.
 [۲]. همان: ۱۱.
 [۳]. یاحقی، محمدجعفر و پارسا، شمسی. امپرسیونیسم در شعر سهراب سپهری، مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا، زمستان ۱۳۸۷، ش ۷۴، ص ۲۲۹.
 [۴]. سهراب در شعری می­‌گوید: پشت دریاها شهری‌ست/ که در آن وسعت خورشید به اندازه­ چشمان سحرخیزان است.
 [۵]. امامی، کریم. از آواز شقایق تا فراترها: نگاهی به شعر و نقاشی سهراب سپهری، ایران نامه، زمستان ۱۳۶۵، ش ۱۸، ص ۳۴۱
سایر آثار هنری سهراب سپهری

آرتچارت | خانه‌ی کاشان از سهراب سپهری
خانه‌ی کاشان
برآورد
£100,000
131,579 دلار آمریکا
-
£150,000
197,368 دلار آمریکا
قیمت فروش
£112,500
148,026 دلار آمریکا
10%
تاریخ حراج
کریستیز - 21 آبان 1399
آرتچارت | بدون عنوان از سهراب سپهری
بدون عنوان
برآورد
 
قیمت فروش
6.429%
فروش در
تاریخ حراج
خانه حراج - 5 آبان 1388
آرتچارت | بدون عنوان (از مجموعه‌ی تنه‌ی درختان) از سهراب سپهری
بدون عنوان (از مجموعه‌ی تنه‌ی درختان)
برآورد
 
قیمت فروش
63.7%
فروش در
تاریخ حراج
خانه حراج - 28 مهر 1389
عملکرد هنرمند در حراج ها

قیمت فروش 191,018 دلار آمریکا
کمینه برآورد 121,255 دلار آمریکا
بیشینه برآورد 165,470 دلار آمریکا
میانگین ارزش آثار
+105.648%
 
میانگین رشد ارزش آثار
عملکرد فروش در برابر برآوردها
مقدار میانگین و میانه فروش
2020 - 2024
عملکرد در برابر برآوردها
2020 - 2024
نرخ آثار فروخته شده به کل آثار
2020 - 2024
آثار هنری مشابه

آرتچارت | بدون عنوان از سهراب سپهری
بدون عنوان
برآورد
 
قیمت فروش
3.333%
فروش در
تاریخ حراج
خانه حراج - 16 تیر 1396
آرتچارت | بدون عنوان از سهراب سپهری
بدون عنوان
برآورد
 
قیمت فروش
100%
فروش در
تاریخ حراج
خانه حراج - 8 خرداد 1394