مجسمههای توکل اسماعیلی بسیار متأثر از فضای زندگی و واکنشهای او نسبت به مسائل اجتماعی است. فضاهای روستایی، زنان و مردان روستایی و فضاهای اجتماعی و المانهایی نظیر رستم، درویش و بز در آثار او دیده میشوند. از وی بیش از صد و پنجاه اثر به جای مانده که در نمایشگاههای متعددی در گالریهای ایران، ایتالیا، بلژیک، آلمان، انگلستان و ترکیه به نمایش در آمده و تعدادی از آثارش در فضاهای شهری تهران از جمله ورزشگاه آزادی و پارکهای بزرگ تهران نصب شده است.توکل اسماعیلی مشهور به مش اسماعیل یکی از خوش ذوقترین هنرمندان خودآموخته است که از ۲۵ سالگی در کارگاه مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای تهران مشغول به کار شد. اگرچه در ابتدا مدل دانشجویان برای کارهای هنری بود، قالب میساخت و نیروی اجرایی به شمار میرفت، اما همین همجواری با فضای هنری و ماده و ابزار، او را با عالم خلاقیت و خیال هنرمندانه پیوند داد و باعث شد در کارگاه مجسمهسازی ماندگار شود. او بعدها با استفاده از دورریز آثار دانشجویان دست به خلق آثاری زد که در نوع خود یگانه و منحصر بفرد هستند. او هنرمندی خودآموخته بود که تلاش کرد بیاموزد و بشناسد، و به همین واسطه توانست در سطح حرفهای و مقبول جامعه هنری از پایینترین سطوح تا روشنفکرترین آنها مقبولیت پیدا کند.بافت مجسمههای توکل اسماعیلی و اتصالات خاص او و مواد اولیهای که برای ارائه آثارش از انبارهای دانشگاه یا سمساریها تهیه میکرد، به خوبی گویای نگاه مکاشفهگر و تازه او در عرصه مجسمهسازی است. او در مجسمههایش از بسیاری خردهریزها مانند ترمز ماشین، زائدات آهنی و… استفاده کرده و توانسته از دل این آهنپارهها مجسمههایی زیبا بیافریند و لطافت ذوق و احساس را در دل آهن پارهها بگنجاند.مش اسماعیل هنرمندی است که با ادراکی فردی و با کاربست مضامین عام دست به خلق اثر میزند و با موضوعات اجتماعی، تاریخی، افسانهای، بومی و سنتی ایران که ریشه در تاریخ این مرز و بوم دارند، رابطه برقرار کرده است. او اکثراً با مجسمههای بزهایش شناخته میشود، چراکه خلاقانهترین کارهایش در همین مجموعه شکل گرفته است. این آثار تقلید صرف از طبیعت نیستند و با ذوق و مهارت خاصی ساخته و پرداخته شدهاند. بزهایی با موهای فردار و بلند و گوشهایی آویزان که با جوشکاری تمیز یک فرم هارمونیک را به بیننده القا میکنند. حرکت افقی و مواج خالجوشها روی شیارهای عمودی مفتولهای آهنی پویایی و زیبایی خاصی به اثر بخشیده است. لطافت احساس هنرمند در این اثر چنان بر سختی فلز غلبه کرده که مخاطب را به حیرت وامیدارد؛ که خود به تمامی بیانگر حال درونی و تجلی احساس و بینش هنرمند و مهارت او در استفاده از ابزار در این راستاست؛ و این همان چیزی است که اثر حاضر را در تاریخ مجسمهسازی ایران ماندگار خواهد کرد.