تهران،
الهیه، خیابان مهدیه، خیابان جبهه، کوچه لسانی، بنبست حمید، شماره ۱
12 آبان3 November - 26 آبان 139617 November 2017
زیستن دوباره ی بیم و امید
سعید رفیعی منفرد نقاش حالات و رفتار انسان ایرانی در وضعیت های بغرنجِ معاصر است. بررسی هر دوره از آثارش، رصد کردن احوال جامعه ی ما در فراز و فرود مسائل اجتماعی و کاوش در روحیات و خلقیات و آرای هنرمند است. آثار او نمایشگر موقعیت های تعلل و تردید است و شرح اضطراب و ملال آدمها در موقعیتی کم تحرک و تأکیدی بر اضطرار و رخوت سال های رفته؛ انسان های او نظاره گر فروپاشی و بدعهدی دوران خویش اند. کارنامه ی هنری او، جستجوگری اش در یافتن معناهای متفاوت هستی را به نمایش می گذارد، آثاری عمیقاً پرسشگر و تلخ اندیش در بطن زندگی.
«نابودگی» پرسش های هنرمند است از کنش ها و تنش هایی که پایانی ندارند. او این بار بیش از گذشته پُرسنده و کاوشگر، معناهایی از بودگی و نابودگی را به چالش می کشد که زیسته است. آثارش نمایشی دیگر از تماشای انسان است.
نقاشی های سعید رفیعی منفرد، زیستن دوبارۀ بیم و امیدهای زندگی بر روی بوم است. او بی آنکه بخواهد جوابی فرا روی مخاطبان اش قرار دهد، سئوال هایش را از زندگی بر پرده ی نقاشی نقش می زند و در هر بار پرسش، همان بیم و امیدهایی را پیش روی مخاطب می گستراند که خود زیسته است.
سعید رفیعی منفرد نقاش حالات و رفتار انسان ایرانی در وضعیت های بغرنجِ معاصر است. بررسی هر دوره از آثارش، رصد کردن احوال جامعه ی ما در فراز و فرود مسائل اجتماعی و کاوش در روحیات و خلقیات و آرای هنرمند است. آثار او نمایشگر موقعیت های تعلل و تردید است و شرح اضطراب و ملال آدمها در موقعیتی کم تحرک و تأکیدی بر اضطرار و رخوت سال های رفته؛ انسان های او نظاره گر فروپاشی و بدعهدی دوران خویش اند. کارنامه ی هنری او، جستجوگری اش در یافتن معناهای متفاوت هستی را به نمایش می گذارد، آثاری عمیقاً پرسشگر و تلخ اندیش در بطن زندگی.
«نابودگی» پرسش های هنرمند است از کنش ها و تنش هایی که پایانی ندارند. او این بار بیش از گذشته پُرسنده و کاوشگر، معناهایی از بودگی و نابودگی را به چالش می کشد که زیسته است. آثارش نمایشی دیگر از تماشای انسان است.
نقاشی های سعید رفیعی منفرد، زیستن دوبارۀ بیم و امیدهای زندگی بر روی بوم است. او بی آنکه بخواهد جوابی فرا روی مخاطبان اش قرار دهد، سئوال هایش را از زندگی بر پرده ی نقاشی نقش می زند و در هر بار پرسش، همان بیم و امیدهایی را پیش روی مخاطب می گستراند که خود زیسته است.
امیر سقراطی