تهران،
خیابان ایرانشهر ، کوی برفروشان، پلاک ۱۶
27 آذر18 December - 18 دی 13948 January 2016
نقاشیهای وحید چمانی، نقشی است از انسانهایی وامانده میان قدیم و جدید که در عالم برزخ میزیند. آدمیانی بزک شده و آراسته به زیبایی، اما سرشار از تشویش و هراس، مضطرب از عدم امنیت، هویت، تعادل فرهنگی و اجتماعی که همین اضطراب درونشان بر ظاهرشان نقش افکنده است. چشمانی گود و بیفروغ، خراشهایی بر چهره و اندام که در عین خیرگی به ناکجا، عشق میورزند، اگر دهانی باشد لبخند میزنند و یکدیگر را در آغوش میکشند. نقاشیهای وحید چمانی، نقشی است از مکانهایی نامکان که مردمان زيباي مفرغی را در بی زمانی خود جای میدهند. مکانهایی پرپیچ و خم و پراندرونی با کوهها و دشت ها در بیرون، اقلیمی نامعلوم. نقاشیهای وحید چمانی، نقاشیهایی از عالم و احوال روزی است که میتوانست -شاید- در تداوم احوال نگارگری سدهی ششم و هفتم و آنچه در دوران قاجار به اوج رسید؛ باشد، اگر شاهان قجر پرچم مدرنیته و اصلاح طلبی را برنیفراشته بودند. نقاشیهایی که در آن تضاد امروز به زبانی نقاشانه و با لحنی احساساتی و ظریف نگارانه تصویر شده است. تضاد میان گذشته و حال. عدم تعلق به گذشته و جامانده از زمان حال. تضاد میان ظرافت و زیبایی و اوج جمال و شکوه هنر در گذشته و نامفهومی زبان زیبایی شناسیک حال. میان نرمی و لطافت و زمختی و زنگ زدگی. نقاشیهای وحید چمانی، نقشهایی شکل گرفته از آدمیان و شهرهایی است که با بداهگی در هر مرحله و هر دوره از خلق، شکلی نو به خود می گیرند. سنگی تبدیل به حیوانی می شود و حیوانی تبدیل به عمارتی در شهر. از نظر مفهومی و دیداری نیز این تغییر شکل گواهی دیگر است به برزخ وارگی زیبارویان مه پیکر مفرغی. اسید آمینههای وحید چمانی ساختارهایی ترکیبی اند در دستان نقاش که هر بار با درهم آمیختنشان، موجودی، مکانی و ترکیبی جدید خلق می شود. ترکیبی خشن و ناهنجار و در عین حال لطیف و پرتمنا. اسید آمینهها نقشهایی ثابت مانده در زمانی یخ زده اند که زندگیشان در دستان چمانی و بر بوم ها و کاغذها در جریان است. اسیدهای آمینه در جریانند.
مریم مجد آذرماه ۱۳۹۴
مریم مجد آذرماه ۱۳۹۴
هنرمندان
نمایشگاه های نزدیک فعلی
زر (عاشقانه نخست)
تهران
18 آبان8 November - 2 آذر 140322 November 2024