در سال 2006 هنر خاورمیانه با بازار هنر جهانی پیوند خورد؛ در طی این سال، رخدادهای مهم هنری یکی پس از دیگری در حال اتفاق بود، نخستین حراج هنری توسط کریستیز در خاورمیانه برپا شد؛ آرتفر بینالمللی خلیج که بعدها آرت دبی نام گرفت آغاز بکار کرد و موزه بریتانیا اعلام کرد که دارد مجموعهای از آثار هنر معاصر خاورمیانهای گردآوری میکند. ساتبیز و بونامز نیز پس از کریستیز وارد منطقه شدند اما کریستیز تنها حراجخانهای است که از آن سال تاکنون دفترش در دبی را حفظ کرده است.
از همان نخستین سالهای برگزاری حراجها در منطقه، آثار هنرمندان ایرانی در صدر پرفروشترینها قرار گرفت و بعضاً بهعنوان گرانترین آثار هنری فروختهشده از منطقه خاورمیانه شناخته شد – مثل اثر دیوار (آه تخت جمشید) پرویز تناولی که در سال 1387 به قیمت 8/2 میلیون دلار در حراج کریستیز در دبی فروخته شد. همین موضوع باعث شد تا هنر ایران خود به یک دستهبندی جدای از عنوان بسیار کلی هنر عرب تبدیل گردد و توجه موزهداران و کیوریتورها را به خود جلب کند.[1]
به زعم برخی، ورود هنرمندان ایرانی به حراج میتوانست به بازار پسند شدن آثار هنرمندان معاصر داخل بیانجامد، زیرا این مزایدهها به بخش خاصی از هنر خاورمیانه تأکید داشتند: هنر پاپ و کالیگرافی. گرچه، این رویکرد که به شناختهشدن برخی هنرمندان جوان در سالهای بعد انجامید (افشین پیرهاشمی و سعید احمدزاده) تأثیرات بلندمدتی بر هنر معاصر ایران نداشت و نسلهای جوانتر، در ادامه، جهانیگرایی و بینالمللیگرایی را دنبال کرد.[2]
با وضع تحریمهای گسترده ایالات متحده آمریکا علیه ایران، ارتباط بازار هنر ایران با شبکه بینالمللی هنر محدود شد. به این خاطر استراتژی بازاریابی گالریداران و هنرمندان تغییر کرد؛ گالریها در پاسخ به این محدودیتها، به بازاریابی و برگزاری نمایشگاهها به صورت آنلاین روی آورده و برخی هنرمندان نیز به سمت تولیدات غیرسنتی هنر (دیجیتال آرت و ویدئو آرت) حرکت کردند تا موانع لجستیکی و بانکی را پشت سر بگذارند. برخی مؤسسات هنری مثل خاک و اعتماد چاره مقابله با این مشکل را در راهاندازی بسترهایی در دبی دیدند و برخی مثل شیرین به مرکز مبادلات هنری دنیا یعنی نیویورک انشعاب یافتند. یکی از تأثیرات دیگر تحریمها، مهاجرت هنرمندان به امارات بود که ریسک کار با دلالان بینالمللی را کاهش میداد. از نمونه هنرمندان مقیم در منطقه، افشین پیرهاشمی و گروه هنری ساکن در دبی رکنی حائریزاده، حسام رحمانیان و رامین حائریزاده هستند که با گالریهایی مثل ایزابل فن دن اینده و ایام همکاری میکنند.[3]
میبایست اشاره کرد که مهاجرت هنرمندان ایرانی به کشورهای همسایه محدود نمانده و مراکز هنری دنیا یعنی نیویورک، لندن و پاریس از سایر مقاصد پرطرفدار در میان هنرمندان جوان ایرانی قلمداد میگردند. با جابهجایی به این مناطق، این هنرمندان همچنین خود را از ذیل چتر واژهی هنر مدرن و معاصر خاورمیانه خارج نموده و توجه گالریهای بینالمللی را به خود جلب کردهاند. برای مثال، در بین 20 هنرمند جوان برتر منطقهی منا که آرتتکتیک در سال 2018 منتشر کرد نام 5 هنرمند ایرانی دیده میشود که تنها یک نفر از ایشان در ایران زندگی میکند؛ این نشانگر این مسئله است که گالریهای بینالمللی توجه خود را به سمت هنرمندان دیاسپورا و یا دو ملیتی معطوف کردهاند. نمونهی این هنرمندان مهدی قدیانلو، مایشا محمدی و علی بنیصدر هستند که با گالریهای ستاره دنیا مثل گگوسیان و پِیس همکاری داشتهاند. این هنرمندان، همچنین در بررسیهای اخیر آرتچارت از بازار هنر ایران در سال 1402، بهعنوان سه هنرمند جوان پرفروش در بین 20 هنرمند برتر بازار هنر ایران شناخته شدند که در ادامه با جزئیات بیشتر بدان میپردازیم.
سه هنرمند جوان پرفروش ایرانی در سال 1402
در بین 20 هنرمند پرفروش ایرانی در سال 1402، علی بنیصدر در رتبه 6، مایشا محمدی در رتبه 13 و مهدی قدیانلو در رتبه 19 قرار گرفتهاند. آثار این هنرمندان متولد دههی 50-60 شمسی غالباً در کشورهای بریتانیا و آمریکا و خارج از حراجهای مختص به هنر مدرن و معاصر خاورمیانه بهفروش رفتهاند: 72% از آثار بنیصدر در بریتانیا، 100% از آثار محمدی در آمریکا و 87% از آثار قدیانلو در بریتانیا چکش خوردهاند (جدول 1).
در بین این سه هنرمند جوان، علی بنیصدر با توجه به سابقه حضور بیشتر در حراجها و بازار تثبیتیافتهتر با کسب 604 هزار دلار، بیشترین مجموع فروش و همچنین نرخ فروش صددرصدی را بدست آورده است. 241 هزار دلار از مجموع 604 هزار دلار حاصلشده در حراجها برای بنیصدر متعلق به اثر حشاشین (1387) اوست که در حراج روز معاصر ساتبیز در نیویورک چکش خورد و در بین فهرست ده اثر گران فروختهشده ایرانی در سال 1402 جای گرفت (جدول 2).
مهدی قدیانلو با قرارگیری در فهرست 20 هنرمند پرفروش ایرانی در جهان، خود را بهعنوان جوانترین هنرمند پرفروش در سال 1402 معرفی کرد. موفقیت قدیانلو در بازار ثانویه مدیون فروش موفق اثر کاوش در خورشید (1399) اوست که با کسب 207 هزار دلار در حراج فروش عصرگاهی کریستیز در شانگهای بین گرانترین آثار ایرانی فروختهشده در سال 1402 قرار گرفت.
مایشا محمدی، هنرمند ایرانی-آمریکایی ساکن کالیفرنیا، با تجربهی اولین حضور در حراجها در سال 1402، چهره جدید مارکت هنر ایرانی لقب میگیرد. محمدی در سال 1402 مجموع فروش 348 هزار دلار و نرخ فروش 83% را در حراجها کسب کرده است. 151 هزار دلار از کل مجموع فروش بدست آمده از آثار محمدی مربوط به اثر پرنده پشت ببر خوابیده (1399) است که با 202% رشد در حراج پساجنگ تا امروز کریستیز در نیویورک چکش خورد. نکته جالب در مورد این حراج آن است که تابلو مایشا محمدی دقیقاً همقیمت با اثر منوچهر یکتایی هنرمند شناختهشده ایرانی به فروش رفت.
چرخهی ورود به حراج آثار هنرمندان جوان
بهطور سنتی، چرخه ورود اثر هنری به مارکت از استدیو هنرمند آغاز میگردد: اثر از کارگاه هنرمند وارد گالری میشود، جاییکه اگر مثبتاندیشانه نگاه کنیم اثر هنری مورد تحسین قرار گرفته و توسط مجموعهداران و یا مؤسسات خریداری خواهد شد. در یک چرخه نرمال، اثر با گردش در بسترهای مختلف ارزش خود را کسب میکند. ماهیت بازار هنر جدید اما طور دیگری است؛ و امکان آنکه اثر مستقیماً از کارگاه هنرمند وارد حراجها شود وجود دارد. پیش از التهابات اقتصادی ایران در سال 1387، هنرمندان ایرانی با دور زدن گالریها آثار خود را مستقیماً به حراجها ارسال میکردند. این موضوع باعث شد تا در چرخه طبیعی افزایش قیمت اثر وقفه ایجاد شده و برخی آثار بیش از قیمت مورد انتظار – قیمتهایی که شاید هیچ وقت تکرار نگردند - فروخته شوند. [4]
در نمونههای بحثشده فوق، یعنی بنیصدر، محمدی و قدیانلو، آثاری که از ایشان در سال 1402 وارد حراج شده است بهغیر از بنیصدر، تولیدات متأخری محسوب میگردند: از قدیانلو 15 اثر وارد حراجها شده که همگی در بین سالهای 1394 تا 1399 خلق شدهاند؛ مایشا محمدی 6 اثر در حراجها داشته که در بازهی سالهای 1399 تا 1402 تولید شدهاند؛ درحالیکه 7 اثر ارائهشده از بنیصدر در حراجها در بین سالهای 1387 تا 1397 خلق شدهاند. تاریخ خلق گرانترین آثار قدیانلو و محمدی مربوط به سال 1399 است که با توجه به میانگین قیمت آثار این دو بیش از حد انتظار فروش رفته است.
[1] Sreberny-Mohammadi, L. 2021. The Emergence of an Auction Category: Iranian Art at Christie’s Dubai, 2006–2016. Arts 10(2). https://doi.org/10.3390/arts10020035
[2] Grigor, T. & Moussavi-Aghdam, C. 2019. Tehran: A Conversation with Iranian Gallerists. Art Journal 77(4). Retrieved on April 23, 2024 from http://artjournal.collegeart.org/?p=10857
[3] Rafiei Vardanjani, A. 2020. United States Economic Sanctions on Iran and Their Impacts on the Middle Eastern Art Market. Arts, 9(4). https://doi.org/10.3390/arts9040132
[4] Ibid (No. 1)