فرشید مثقالی یکی از هنرمندان پیشرو در عرصه مجسمهسازیست. اثر حاضر، مونالیزا، از مجموعه تندیسهای «پاپیه ماشه» یا مجسمههای کاغذی وی است که به زعم بسیاری از هنرشناسان، از شخصیترین تجربیات مجسمهسازی معاصر محسوب میشود. شاید بتوان گفت کنش آزاد، لحن ساده و رویایی، تنوع رنگ و استفاده از مواد نامرسوم در ساخت مجسمه، از ویژگیهای مشترک این مجموعه آثار مثقالی است که از شاخصههای این اثر نیز میباشند.
مثقالی توانسته با بهکارگیری هوشمندانه فرم و ترکیب آن با رنگهای معاصر، نمونهای جذاب از حجمسازی با خمیر کاغذ را بیافریند که گویای برخوردی کاملاً پستمدرنیستی با تصویری نوستالژیک در ذهن مخاطب است.
از سویی دیگر استفاده خاص از رنگ طلایی، نقرهای و آبی درخشان در کنار قرمزی شفاف، یادآور سنتهای نقاشی ایرانی است؛ بهطوری که هرچند پیکره از نظر فرمی، یادآور مونالیزای مشهور داوینچی است اما از نظر حال و هوای کلی اثر، بازتاب سلیقه و زیباییشناسی ایرانی است. بهرهگیری از ماده نامتعارف پاپیه ماشه که روزگاری پیش از این، دستمایه ساخت انواع قلمدانهای زیبای ایرانی بوده نیز گواه دیگری از تأکید هنرمند بر ریشههای فرهنگی خویش است.
مجسمههای مثقالی صمیمی و دوستانهاند. به راحتی با هر نوع مخاطب، در هر سن و جنس و قومی ارتباط بر قرار میکنند و ساده سخن میگویند. این سادهفهم بودن یادآور نوعی خصایص پاپ در آثار مثقالی است؛ هرچند که بهکارگیری خاص رنگآمیزی و ایجاد بافتهای ویژه بر سطح پیکرهها، این آثار را به هنر معاصر پیوند میدهند.
یکی دیگر از ویژگیهای بکر آثار مثقالی که در اثر فوق نیز مشهود است، استفادهای بازیگونه در خلق اثر هنری است؛ هنرمند در روند خلق اثر، بایدها و نبایدهای قواعد خشک و کلاسیک هنری را کنار میزندو در چیزی مشابه بازی کودکانه، تخیل خود را رها میکند تا در کنکاش ناخودآگاه و آزاد از عقلانیت بزرگسالانه، چون کودکی با جهان پیش رو صلحی پایدار و ساده را پیشگیرد و در روند آن از رازی پرده بر دارد: رمز جاودانگی در همین جدی گرفتن بازی بزرگ در مقام هنر است.