نقاشیهای منوچهر معتبر برآمده از دانش عمیق او در هنر طراحی است. او که نقاشی را در مکتب کمالالملک و نزد ناصر نمازی آغاز کرد، دلبستگی به فضای فیگوراتیو و پرداختهای واقعگرایانه را هیچگاه کنار نگذاشت. با این حال ممارست در امر طراحی از یک سو و تحصیل در امریکا، مهارتی را به وی ارزانی داشت که توانست سبکی شخصی را برای او به ارمغان آورد و جایگاه هنر او را در میان هنرمندان مدرنیست ایرانی تثبیت کند.معتبر بیشتر رسام است تا رنگپرداز. غلبه عنصر خط، استفاده از تاشها و خطوط اکسپرسیو با قلممو و کاربست رنگهای خاکستری مهمترین مؤلفههایی است که جایگاه و اهمیت اثر طراحیگونه را در ذهن او عیان میسازد. انسان (تكچهره، پیكرهای تكی و چندتایی) و اشیای معمولی (بطری، كتری، سطل، صندلی، سهپایه نقاشی و غیره) را در تركیببندیهای سنجیده با سایهروشنها طراحی میكند و گاه خط یا لكهرنگی به كارش میافزاید.معتبر هنرمندی است که دغدغه مسایل انسانی را دارد و همیشه انسان و محیط زندگی او را مورد بازخوانی قرار داده است. نقاشیهای او را نمیتوان اثری صرفاً واقعگرایانه دانست، چرا که از عنصر روایت میگریزد و تلاش میکند چیزی در پس چهرهها و حالات و موقعیتها را آشکار سازد. فیگورهای انسانی در فضای مغموم و آرام غالباً به صورت تنها، با مایههای خاکستری نمایان میشوند و خوانشی اکسپرسیونیستی از وضعیت انسان معاصر را تجسم میبخشند. به عبارت دیگر نقاشیهای معتبر بیان تجربه زیسته هنرمند هستند که در قابهایی خاکستری، با انسانهایی بهتزده، آرام میگیرند و جاودانه میشوند.معتبر در گزینش رنگی، کمینهگراست و تلاش میکند با محدود کردن پالت رنگی خود، بر معناشناسی و نمادین بودن هر رنگ تأکیدی دوباره کند.در تابلوی حاضر نیز این خصوصیات به خوبی مشهود است. نقاش با تقسیم تابلو به سه بخش، اصول کلاسیک را به خوبی رعایت کرده است و دانش زیباییشناسی خود را به رخ میکشد.محوریت موضوع دختر جوانی است که در پسِ یک دیوار پنهان شده و مستقیم به مخاطب خیره شده است. فامهای خاکستری بهکار رفته در اتمسفر حیاط و پرداخت فیگور، دختر را به چیزی از جنس فضا نزدیک کرده است؛ گویی فضا بیش از آنکه در اطراف سوژه باشد، بیانگر درونیترین احساسات زن جوان است. دیواری خاکستری، تیره، بدون تزیین، ساده و فاقد عمق، شاید نمادی از حال و هوای زمان خلق اثر است.نگاه معتبر به مسایل اجتماعی و سیاسی ایران، و تأثیرپذیریاش از انقلاب و جنگ به هیچ عنوان تیره نیست؛ امید همچون گلدانهای کنار دختر، در حال جوانه زدن هستند. برگهای سبز که قامت خود را بالا کشیدهاند، نشانگر خوشبینی نقاش به آینده است. چیزی از جنس حضور، پویش و تازگی در قلب جوان دختر در حال رشد و بالندگی است؛ چیزی که سنگینی و سکوت فضا را میشکند و نوید آیندهای خوش را میدهد.