اثر پیشرو به مجموعه شناختهشده نقاشیهای شنی محسن وزیریمقدم تعلق دارد. شیوه شخصی او در تولید و خلق این نقاشیها از چنان جسارت، ابداع و خلاقیتی در هنر نوگرای ایران برخوردار است که این آثار را از زمان خلق نخستین نمونههای آن در بیش از نیم قرن گذشته تا روزگار امروز همچنان نو، تازه و بدیع نگه داشته است. وزیریمقدم با ذهنیتی برآمده از رویکردهای مدرنیستی در دهه ۶۰ میلادی به خلق این سری نقاشی دست زد؛ انتزاع حاصل از قابلیت فرمی، حذف سایهروشنکاری، توجه به سطوح تخت و حفظ تعادل به واسطه کمپوزیسیونهای دقیق، خودانگیختگی و بداههپردازی همگی وجوهی از دستاوردهای هنر مدرنیستی بودند که وزیریمقدم از تحصیل و زندگی در ایتالیا کسب کرد و آن را به بهترین نحو در مجموعه شننگاریها به کار بست.
هنر دوران مدرن رویکردی بلامانع به هنر ادوار کهن، اقوام بدوی و فرهنگهای غیراروپایی داشت که دریچهای تازه از زیباییشناسی را به روی هنر مدرنیستی در غرب گشود. این ویژگی نیز در آثار شنی وزیری مقدم به خوبی دیده میشود. نقاشیهای شنی به واسطه اثرگذاری انگشتان دست بر روی سطح بوم یا چوب، ذهن مخاطب را تا دوران زندگی انسانهای اولیه در دل غارهای کهن به عقب میراند. رد دستها بر شنهای سیاه، قهوهای و سفید بستر بوم را میخراشد و دانههای ریز شن را در حرکتی آنی، خودانگیخته و پیوسته به کنار میراند و حضور خود را ثبت میسازد.
این حرکت نه تنها شکلدهنده فرمهایی انتزاعی است بلکه ثبت حرکت انداموار بدن است که در رقصی آیینی، انتزاعی پیوسته و همسو با حرکت دائمی طبیعت را شکل میبخشد. هنرمند این بار در تلاش برای یافتن هارمونی و تعادل با طبیعت، شروع به حرکاتی نرم، متهورانه و شورانگیز میکند. از این زاویه، نقاشیهای شنی وزیریمقدم، نوعی نقاشی کنشی است که فعالیت هنرمند را ثبت و ضبط میکند و انتزاعی انداموار را شکل میبخشد.
آنچه اثر حاضر را متمایز و برجسته میکند تسلط هنرمند بر تکنیک ابداعی خود است که سبب شده نظمی فراکتالی در حرکتهای آنی و بدون طراحیهای از پیش تعیینشده در اثر ثبت شود؛ این نظم کلی که در اجزا بینظم مینماید برآمده از عمق جهانبینی و عرفان شرقی است؛ چیزی که در تقابل رنگ سفید و سیاه، میتواند بیانگر مفهومی از روشنی و تاریکی، حضور و عدم، زندگی و مرگ نیز باشد.