تلفیق سنت و مدرنیته مهمترین شاخصه آثار ناصر اویسی است که جلوه خاصی از فرهنگ ایرانی را به نمایش میگذارد. زنان زیباروی برگرفته از شخصیت فولکلوریک خورشید خانم ایرانی و اسبهای نیرومند در حال حرکت و همچنین رنگهای درخشان عناصر اصلی آثار او را در بر میگیرند. وی که از چهرههای بنام نقاشی ایران در عرصه بینالمللی و از فعالان جنبش سقاخانه است، تاکنون موفق به دریافت جوایز بینالمللی متعددی شده و آثارش در نمایشگاههای بسیاری در معرض دید قرار گرفته است.
ردپای تصویرگری در نقاشیهای اویسی پیوند درونی او با نگارگری ملی و سنتی ایرانی را بیشتر نمایان میسازد. جولیو کارلو آرگان، هنرشناس ایتالیایی درباره نقاشیهای اویسی گفته است: «سبک نقاشی اویسی شعرگونه است و آن را در حد فاصل نقاشی و خط معلق نگه میدارد. موضوع داشتن نقاشی برای اویسی هدف نهایی نیست. بلکه او به گام نهادن در ورای موضوع به جستوجوی نوعی تداوم و ریتم میپردازد که ایجاد آنها تنها از طریق اشکال و قالب میسر است»
[۱].
برخورد آزادانه او با عناصر محدودی چون زن، اسب، انار و پرنده سیرت متمایزی به آثارش بخشیده است. استفاده از نوعی خطنگاری که خود خالق آن است و نقشمایههای ایرانی و شرقی در لباس زنها از دیگر مشخصههای آثار او محسوب میشوند.
در اثر حاضر که گویا گروهی از خنیاگران را نشان میدهد، گرچه نوعی ایستایی در ترکیببندی دیده میشود، لیکن چرخش رنگهای گرم و بهخصوص رنگ زرد به سان آسمان یا پسزمینه نقاشی، آن را از حالت سکون خارج کرده و پویایی و انرژی خاصی به اثر بخشیده است. قطع کشیده تابلو یادآور پردههای نقاشی قاجاری است و صورت زنان، خورشیدخانمهای ترسیم شده در نقاشیها و دستبافتههای همین دوران را به یاد میآورد. نحوه جایگیری فیگورهای اسبسوار و پرندهها با نقوش تزیینی و خوشنویسیها که به شکل دو خط نستعلیق در بالا و کوفی در پایین سطح بوم را پر کردهاند، ترکیبی چشمنواز و خوشایند را ایجاد کردهاند؛ گویی که مخاطب در حال شنیدن غزلی عاشقانه به نغمهای پرشور است.
[۱] . به نقل از: خبرگزاری هنر، ۱۳/۷/۱۳۹۵.