دلبستگی رضا درخشانی به ریشههای هنر سنتی ایران به ویژه نگارگری و تلفیق آن با بیان هنری معاصر از مهمترین دستاوردهای نقاشیهای اوست که در نگاه اول هر بینندهای را مسحور خود میسازد. این رویکرد او، آثارش را در سطح بینالمللی نیز مطرح کرده است.
اثر حاضر متعلق به مجموعه «خسرو و شیرین» است که نام دیگر آن «نغمههای شبانه پارسی» است و در آن دو دلداده ایرانی تصویر میشوند. این آثار در شرایطی شکل گرفتند که هویت ایرانی نقاش در سرزمینی بسیار دورتر از زادگاهش برای وی اهمیت پیدا کرده است.
داستان خسرو و شیرین از منظومههای عاشقانه مشهور ایرانی است که عشق خسرو پرویز، پادشاه بزرگ ساسانی و شیرین شاهزاده ارمنی را روایت میکند. این داستان علاوه بر شاعران، نگارگران را نیز به خود جذب کرده و در مکاتب هنری مختلف از جمله هرات و شیراز به تصویر در آمده است. در این اثر درخشانی به بازنمایی یکی از این نگارهها پرداخته، اما درگیر بازنمایی عین به عین تمام جزئیات نشده و خوانشی جدید از آن را رقم زده است.
از آنجا که نگارگری ایرانی مختص تصویرگری کتاب بوده، اندازه آن نیز از حد کتاب تجاوز نمیکرده است. ابعاد بزرگ نقاشی درخشانی سبب شده هنرمند باپرهیز از جزئیات دست و پا گیر به کلیات بپردازد، به گونهای که کار ریشه در سنت داشته و در عین حال مدرن هم باشد. رنگ در آثار درخشانی از اهمیت بسزایی برخوردار است. او از امکانات تازه برای یافتن سویههای جدید در کارهایش بهره میبرد و از محدود شدن به یک سبک خاص گریزان است. شیوه کارش مبتنی بر بداههپردازی است و همه چیز به تدریج بر سطح بوم شکل میگیرد. نحوه رنگگذاری و استفاده از طیف رنگهای طلایی، سرخ و سیاه یادآور نقوش پارچه و یا سنگنگارههای قدیمی است. همین خصوصیت به اثر قدمت صوری بخشیده که گویی نقشی است که از دیرباز بر فرهنگ این مرز و بوم حک شده و ریشههای سنتی آن را آشکار میکند. بهرهگیری از لکهرنگها و شرهرنگها را میتوان رویکری به هنر مدرن غربی دانست. چنانکه در نگارگری ایرانی رایج بوده، درخشانی نیز در ترکیببندی اثر از خوشنویسی بهره جسته اما به تک بیتی از خمسه نظامی در سمت چپ بالای کادر بسنده کرده و با استفاده از رنگهای خاص، تغییر حالت فیگورها و عناصر موجود در طبیعت و بافتی که از ترکیب رنگهای طلایی و قرمز ایجاد کرده به بیانی شخصی دست یافته و خوانشی جدید از نگارگری ایرانی را پیش روی مخاطب قرار داده است. او خود را درگیر تصویرسازی جزء به جزء داستان نکرده به خلق لحظه دیدار خسرو از آبتنی شیرین بسنده کرده است. نقاش خود را در جایگاه فرهاد قرار داده که ناظر خاموش صحنه است.
آثار درخشانی تقریباً در تمامی حراجهای هنر خاورمیانه حضوری ثابت داشته و علاقهمندان بسیاری را به خود جلب کرده است. او نمایشگاههای مهمی در کشورهای مختلف نیز برپا کرده است.