دبی،
دبی، امارات متحده عربی، دبی، القوز 1 کد پستی 413991، خیابان السرکال، آی.87
19 آبان 140410 November 2025 - 18 دی 14048 January 2026
گالری هنر زال با همکاری گالری لیلا هلر با افتخار «لبهٔ نرم تیغ، نسخه سوم» را از ۱۰ نوامبر تا ۸ ژانویه به نمایش میگذارد.
پس از ارائههای تحسینشده در لندن (۲۰۲۲) و تورنتو (۲۰۲۳)، «لبهٔ نرم تیغ» این بار در دبی به سومین پردهٔ خود میرسد. این مجموعه همچنان به چهرههای گوناگون خشونت میپردازد و نگاهش را به منطقهای معطوف میکند که خود مفهوم «خاورمیانه» در آن از طریق واژگانِ مناقشه شکل گرفته است. اما در این پردهٔ سوم، نمایشگاه پیشنهادی آرامتر و ماندگارتر پیش مینهد: اگر خشونتی که از آن میترسیم، از پیش در درون ما کُدگذاری شده باشد—در زبان، سنت، حافظه و حتی زیبایی؟
پس از ارائههای تحسینشده در لندن (۲۰۲۲) و تورنتو (۲۰۲۳)، «لبهٔ نرم تیغ» این بار در دبی به سومین پردهٔ خود میرسد. این مجموعه همچنان به چهرههای گوناگون خشونت میپردازد و نگاهش را به منطقهای معطوف میکند که خود مفهوم «خاورمیانه» در آن از طریق واژگانِ مناقشه شکل گرفته است. اما در این پردهٔ سوم، نمایشگاه پیشنهادی آرامتر و ماندگارتر پیش مینهد: اگر خشونتی که از آن میترسیم، از پیش در درون ما کُدگذاری شده باشد—در زبان، سنت، حافظه و حتی زیبایی؟
«لبهٔ نرم تیغ، نسخه سوم» آثار نه هنرمند معاصر ایرانی را گرد هم میآورد؛ آثاری در مدیاهای نقاشی، مجسمه، عکاسی و فرمهای گرافیکی. در کنار هم، آنها صورتبندیِ چندلایهای از خشونت ارائه میکنند—نه بهمثابه spectacle (نمایشِ مهیج)، بلکه بهصورت تهماندهای نرم، نظاممند و غالباً نادیدنی. این دوره، در ادامهٔ دو نمایش پیشین، بار دیگر به شکلهای نمادین، پنهان و موذیانهٔ خشونت میپردازد؛ آنگونه که در تجربهٔ دیاسپورا، جنسیت، ساختارهای خانوادگی، سانسور و بار سنگین تاریخ سر برمیآورد.
از ردّ تیغ بر سطح یک پرترهٔ فرخ مهدوی تا قطعهقطعهسازیِ تئاتریکال در یک مینیاتور از فرح اصولی؛ از تایپوگرافیِ نمادینِ هما دلورای—آنجا که قطرهٔ خون از نوک تیغ میچکد و زبان از فولاد بُراتر میبُرد—تا ضربهقلمهای گستردهٔ محبعلی و نیکی نجومی که از دل ناآرامی برمیخیزد—هر اثر از زخمی سخن میگوید که خون نمیریزد؛ از خشونتی که نه فوری است و نه بلندصدا. بیتا فیاضی نعرهای مجسم به فضا میافزاید—فرمی اسطورهای بر لبهٔ کمدی و هراس. مینیاتور مشترک مریم آیین و عباس شهسوار سنت را با ابسوردیت گره میزند و نظارت، خانگیبودن و صمیمیت را در یک قابِ شکسته کنار هم مینشاند. رئالیسم هراسانگیز مرتضی پورحسینی و امواجِ کوبندهٔ مقداد لورپور، مسیر کاوش را پیشتر میبرند—به سویی که نه فقط از رنجِ انسانی، بلکه از خودِ هستی پرسش میکند. در مقام پروژهای فراملی، «لبهٔ نرم تیغ» در شهرها و بافتهای گوناگون حرکت میکند؛ هر دوره خودبسنده است و در عین حال به تأملی گستردهتر دربارهٔ خشونت و تصویرسازی یاری میرساند.
ارائهشده در دبی—شهری ساخته از جاهطلبیِ جهانی و تنشهای سیاسی—این دوره مخاطب را به بازاندیشی روایتهای آشنا فرامیخواند. آیا میتوان با فرم، رنگ و زبان، راههای تازهای برای دیدنِ منطقهای یافت که غالباً از منشورِ منازعه دیده میشود؟
«لبهٔ نرم تیغ، جلد سوم» بهجای پاسخگویی به تیترهای خبری، به تأملی عمیقتر دعوت میکند. خشونت ادامه دارد—اما شاید، از خلال هنر، بتوان آن را به گونهای دیگر دریافت.