هنر به‌مثابه‌ی روش رزم

19 آذر 1401
هنرمند معاصر دیگر هنرمند بیان‌گر روایت قالب یا روایت پیشینی نیست و همواره جلوتر از جامعه است. در این جستار حسین گنجی توضیح می‌دهد که چگونه هنرمندان با بیان اعتراضی خود، فریاد در گلو و خواسته‌ی برزبان‌نیامده را ترسیم کرده و در این میان خسارت و غرامت‌های بسیاری نیز داده‌اند؛ چه آن زمانی که هنرمند به عنوان جسمی فانی به وسیله‌ی اعتراض خود، دست به مبارزه زده، چه آن زمان که اثر هنرمند به‌مثابه‌ی یک جسم فناناپذیر، با خسارتِ طرد، انکار و نادیده‌انگاشتن در حداقل ماجرا مواجه شده است. این جستار در مجله تجربه منتشر شده است.
هنر به مثابه‌ی روش رزم عکس از نیوشا توکلیان

«امروزه هنرمند هنر را با عموم جامعه قسمت می‌کند و دیگر هنرمند بودن سرنوشتی منحصربه‌فرد نیست». بوریس گوریس در کتاب هنر در آگورای معاصر با چنین نگاهی به نقشی بیش از خلق اثر و بیش از فقط یک جسم برای هنرمند یا حتی اثر او متوجه می‌سازد و او را در یک بستر زمانی دارای ابعادی فناناپذیر و البته قابل خدشه و همین‌طور در نقشی دارای بیانی فراتر از زمان خود قرار می‌دهد. هنرمند معاصر دیگر هنرمند بیان‌گر روایت قالب یا روایت پیشینی نیست و همواره جلوتر از جامعه است، این را بارها در گالری‌گردی و نمایشگاه‌های مختلف حداقل در قد عمر خودم دیده‌ام که چگونه ناگفته‌های برزبان‌نیامده را به تصویر کشیده‌اند. که چگونه به استقبال آن‌چه پیشِ روست رفته‌اند و چگونه فریاد در گلو و خواسته‌ی برزبان‌نیامده را ترسیم کرده‌اند.

در این میان خسارت و غرامت‌های بسیاری نیز داده‌اند، چه زمانی که به عنوان یک جسم فانی خود هنرمند نقشی ایفا کرده و دست به بیانی زده که حتماً اعتراضی در آن بوده است و چه اثر هنرمند به‌مثابه یک جسم فناناپذیر که با خسارت طرد و انکار و نادیده‌انگاشتن در حداقل ماجرا مواجه شده است. آن‌ها گاه آگاهانه و از سر دانش و گاه ناخودآگاه و از سر بینش به اثری می‌رسند که شاید خود ندانند چه چیزی را در چه ابعادی روایت می‌کنند، اما مخاطب به مرور به ابعاد مختلف آن پی می‌برد و گاهی هم اهل فن در همان نگاه اول می‌فهمند چه چیزی در کجای این جامعه دست‌خوش تغییر است. این در میان هنرمندان زن در این سال‌ها بروز و ظهور بیشتری هم داشته است. آن‌ها اعتراض خود را به قول توران میرهادی به کار تبدیل کردند و غم بزرگ خود را به کارهای بزرگی بدل ساختند.

پیام در یک بطری، آتوسا وحدانی، 1397.

کارهایی که سه ویژگی مهم کارکردی هنرمند یعنی اثرگذاری بر جامعه اثرپذیری و زبان تصویری دغدغه‌های شخصی را همزمان با خود داشته و توانسته‌اند شکل تازه‌ای از حضور خود و بیان حرف‌های خود را از این طریق دنبال کنند. دغدغه‌هایی که از سر سرکوب تاریخی و اعتراضی دیرسال اکنون نه در یک اثر هنری که در سبک زندگی و شیوه‌ی تعامل آن‌ها با جامعه نیز خود را نمایان ساخته است.

رشد چشم‌گیر مراجعه‌ی زنان به آموختن هنر مثل آموختن دیگر موضوعات و حضور فعالانه در عرصه‌های عمومی، به خصوص از منظر هنر که نگاه می‌کنیم، چه در ساخت آموزش رسمی و دانشگاهی و چه در ساحت آموزش غیررسمی، آموزشگاهی و خصوصی، این را نشان می‌داد که زنان در آینده‌ی هنر و در ادامه در آینده‌ی جامعه نقش پررنگی ایفا خواهند کرد، حتی بیش از آن‌چه امروز بسیاری را به فکر برده است. این نقش در آثار زبدگان این سال‌ها و در تیپولوژی و رفتارشناسی آن‌ها در گالری‌ها و همین‌طور در حجم حضور جدی آن‌ها چه در مقام تماشاگر و کنجکاو و چه در مقام مؤلف و صاحب اثر انکارناپذیر است. به‌گونه‌ای در سال‌های آتی ما شاهد هنرمندان زن درخشانی خواهیم بود که غلبه‌ی مردانه را در این حوزه نیز خواهد شکست.

اگر بپذیریم هنرمندان مرد به خاطر برخورداری از سنسورهای حساس شناخت  تغییرات در جامعه همیشه در بیان پیش‌رو بوده‌اند و درک بهتری از آینده داشته‌اند، هنرمندان زن گامی جلوتر نیز داشته و از حساسیت دریافت بالاتری نیز برخوردار بوده‌اند. در این سال‌ها به آثار شاگردان تناولی مثل آتوسا وحدانی و  مونا پاد نگاه کنید. به‌خصوص در این‌جا شاهد مثال ام، اثری از وحدانی در نمایشگاه ۴۰ سال، ۴۰ هنرمند با عنوان هیچ و همه است. آن‌جا که زنی را در حال نوشتن در درون یک بطری شیشه‌ای به نمایش می‌گذارد و در شرح اثر می‌نویسد: «پیام در بطری داستان زندگی زنان سرزمین من است. آن‌ها سعی در بیان‌کردن دغدغه‌ها و دشواری‌های زن‌بودن در جامعه‌ی کنونی‌مان را دارند. هر کدام از بطری‌ها بازگوکننده‌ی داستان زنی‌ست که در آن محبوس است.»

هنر به مثابه‌ی روش رزم، اثری از مونا پاد، 1392.
بدون عنوان، مونا پاد، 1392.

یا آن‌چه در همین تابستان شاهدش بودیم؛ نمایشگاهی با حضور پانزده زن هنرمند در گالری سهراب به سعی يلدا جمالی با عنوان «در رزم زنده‌گی» برگزار شد و این جمله‌ی درخشان پابلو پیکاسو «هنر وسیله‌ای برای تزئین خانه‌ی بورژوا نیست، سلاحی است برای نبرد.» به‌خصوص در آثار شبنم شعبانی، گلشن یکتایان بهار بینش و برخی دیگر که گواه درست اعلان شرایط امروز جامعه است را در استیتمنت خود به همراه داشت.

یا خیلی سال قبل در آثار نیوشا توکلیان عکاس، به‌خصوص آن مجموعه درخشان‌اش که زنان در حرفه‌ها و نقش‌های متفاوت از انگاره‌ی کهنه و عرفی خود بیرون زده‌اند و در خیابان عکاسی شده بود. یا در آثار فرانک یوسفی به‌خصوص در نمایشگاه ماده‌ی اصلی در گالری آ، یا از همین منظر همین سال‌های اخیر در آثار هاجر رهگذر در نمایشگاه حال ناتمام. یا در آثار این بار یک هنرمند مرد، ارسیا مقدم  به‌خصوص در نمایشگاه تقریباً همه راضی‌اند در گالری هما. از این دست بسیار می‌توان اشارات هنری از این پیش‌گویی، یا بهتر بگویم درک شرایطی که در آن هستیم و به سرعت در حال تغییر است، آورد. این‌ها اندکی شواهد از میان انبوهی آثار هنرمندان ایرانی هستند که این روزها را گویی می‌دیدند و بیشتر به استقبال‌اش رفته بودند.

با کریم امامی آن‌گاه که به آثار بهجت صدر نگاه می‌کرد امروز بیش‌تر از هر روزی می‌توان هم‌رای بود، وقتی نوشت: «او با رنگ‌های گرم و ملایم‌رنگ سایه‌های قهوه‌ای و سبز و با کشیدن جسورانه‌ی اسفنج بر بوم، جهانی می‌سازد که بیننده را به یاد جنگل انبوهی از بوته‌ها و درختان بلند می‌اندازد. در این جهان، جنبشی هست، اما جنبش خش‌خش شاخه‌ها و رشد کند گیاهان.» که گویا امروز این رشد دیگر آن‌چنان کند هم نیست.

در کتاب هنر رزم سون جو چنین می‌گوید: « یک نفر ممکن است راه رسیدن به پیروزی را بداند، بی‌این‌که قادر به تحقق آن باشد.» و این درست‌ترین نظر درباره‌ی راهی‌ست که زنان هنرمند سال‌هاست بدان مشغول‌اند. در چنین اتمسفری‌ست که هنر به‌مثابه یک شیوه‌ی رزم و برای یک نسل تبدیل می‌شود که ابتدا در فضاهای خصوصی و بعدتر در فضای عمومی عرصه را ترسیم می‌کنند. گاهی از جنس پیش‌گویی و منظر جامعه‌شناسانه است و گاهی از منظر روان‌شناسانه و متاثر از آن، دست به بیان آن‌چه می‌گذرد و در حال وقوع است می‌زند.

نویسنده (ها)

حسین گنجی
هنرمندان مرتبط

مقالات مرتبط

تحریم‌ها چگونه بر بازار هنر و کارکنان فرهنگیِ ایران تاثیر می‌گذارند
اگرچه هنر تحت عنوان متریالی فرهنگی طبقه‌بندی می‌شود و از نظر فنی خارج از حوزه تحریم‌های آمریکاست، اما شرایطِ  تحریم برای هنرمندان و گالری‌های ایرانی و یا گالری‌هایی که در تعامل با هنر داخل کشور ایران هستند چالش‌های قابل توجهی به وجود آورده است.
29 اردیبهشت 1400

هنرهای تجسمی؛ زبانی که فریادش دیرپاست
در این بزنگاه تاریخی، هنر نیز همچون تمامی عرصه‌ها با پرسش‌هایی بنیادی مواجه شده است: هنرمند در قبال مبارزات سیاسی و اجتماعی چه رسالتی دارد؟ یا، اساساً، چه نسبتی میان هنر و مبارزه برقرار است؟ وقتی مشخصاً به هنرهای تجسمی فکر می‌کنیم و امکانات و محدودیت‌های خاص این حوزه از هنرها را در نظر می‌آوریم، پرسش‌هایی از این دست شکل حادتری به خود می‌گیرد و مواضع هنرمند و نهادهای هنری و مخاطبان آ...
26 آبان 1401

گروه دنا؛ روایت یک کنش جمعی زنانه
گروه دنا، نخستین گروه کاملاً زنانه در تاریخ هنر نوگرای ایران است که در راستای استقلال و هویت‌یابی زنان هنرمند شکل گرفت. گذشته از وجه جنسیتی، فعالیت‌ها و جهت‌گیری‌های این گروه نیز بر اعتبار و ارزش فعالیت‌های آن‌ها در عمر شش‌ساله‌شان می‌افزاید. فرزاد محمدی در این جستار به فعالیت‌ها و یژگی‌های این گروه پرداخته و جایگاه این گروه را در چشم‌انداز تاریخ هنر ایران بررسی کرده است.
1 آذر 1401
درج دیدگاه

* نشان دهنده فیلد الزامی