هنرهای تجسمی؛ زبانی که فریادش دیرپاست

26 آبان 1401
در این بزنگاه تاریخی، هنر نیز همچون تمامی عرصه‌ها با پرسش‌هایی بنیادی مواجه شده است: هنرمند در قبال مبارزات سیاسی و اجتماعی چه رسالتی دارد؟ یا، اساساً، چه نسبتی میان هنر و مبارزه برقرار است؟ وقتی مشخصاً به هنرهای تجسمی فکر می‌کنیم و امکانات و محدودیت‌های خاص این حوزه از هنرها را در نظر می‌آوریم، پرسش‌هایی از این دست شکل حادتری به خود می‌گیرد و مواضع هنرمند و نهادهای هنری و مخاطبان آن‌ها را به چالش می‌کشد. در طوفان وقایع، ایستادن و درنگ کردن بر سر این پرسش‌ها و بازاندیشی دربار‌ه‌ی آن‌ها، دشوار است، اما نمی‌توان از زیر بار ضرورت آن شانه خالی کرد. حسین گنجی در یادداشت حاضر به چند و چون کنش/واکنش هنرمندان تجسمی در قبال وقایع سیاسی و اجتماعی پرداخته است.

بیش از یک ماه شده است که گالری‌ها دست از نمایش برداشته‌اند. حق هم داشته‌اند، چه چیزی را نمایش دهند؟ وقتی خیابان به مثابه گالری، دیوار شده است و اعتراض زنده در حال اجرای اثر خود است و هنرمندان از تمامی مدیاها برای بیان حرف جامعه بهره می‌برند، چه جای نمایش در فضای اختصاصی گالری است. این اشتباه است که فکر کنیم چون گالری‌ها درهای خود را به دلیل اعتراض یا احترام یا اجبار بسته‌اند، به معنای سکوت هنر و جامعه‌ی هنری است.

هنرهای تجسمی در ظاهر شاید زبان‌خاموش و خلوت‌گزیده باشد، ولی در باطن فریاد دیرپاست.

آن‌چه از هنرهای تجسمی در سراسر گیتی و در طول تاریخ برداشت می‌شود و به ما رسیده است این است که اتفاقاً این زبان، زبان آینده است، زبان فریاد در سکوت، ثبت در تاریخ و گزارش تصویری به آیندگان است. از جنگ چالدران همین حوالی ما تا جنگ جهانی دوم در سراسر جهان، بی‌شمار روایت و گزارش متنی و اندکی آثار به عنوان فکت‌های تصویری تاریخی به جا مانده است که از عکاسی در سده‌ی اخیر و نقاشی در طول تاریخ بانیان بیان آن‌ها برای ما انسان‌های دور از آن خشونت و دهشتناکی روزگار باقی مانده است. از گرافیتی که سریع‌ترین واکنش و هم‌راهی را با جامعه‌ی معترض و وقایع در حال وقوع آن دارد و همه‌جا را محل نمایش خود و به‌مثابه گالری برای به چالش‌کشیدن جامعه‌ی خود می‌داند، و از دیوارنویسی ساده تا دیوارنگاری در ژانرهای مختلف را شامل می‌شود، تا سبک هیپ‌هاپ و هنر اعتراضی که هر سبک هنری و متریال و شیوه‌ای را محلی برای بیان حرف خود و یا بهتر بگویم موضع‌گیری خود تلقی کرده و بهره می‌برد، یا پرفورنس‌آرت یا هنر اجرا که به اجرا در محیط و نزدیک به هنر نمایش معنا می‌شود، شکل‌های مختلفی از هنر است که در کنار آثار معاصر و مدرن در سبک‌های دیگر شیوه‌ها و گویش‌های مختلفی‌ست که هنرمندان را از سکوت خارج کرده و وارد موضع‌گیری و شرح و بسط وضعیتی که در آن قرار گرفته‌ایم می‌کند.

آن‌چه اثر گرونیکای پیکاسو را هم‌چنان یک اثر درخشان می‌سازد، نه یک ترسیم ساده از آنچه می‌دیده از جنگ، که موضع‌گیری او و بلکه بیانیه‌ی او نسبت به دهشتناکی خشونت و ترسیم وضعیت انسان در تاریخ است که ما را کماکان مجذوب و خیره بدان واداشته و موجب ارجاع و تحسین‌مان می‎شود.

هنر مدرن که از روزی که شکل گرفت خود حاصل طغیان پی‌درپی نسبت به پیش از خود است و از همین مجرا خود را بازتعریف کرده است، در سال‌های اخیر از اولین نقاط بیان دغدغه‌های فردی و گروهی جامعه‌اش بوده است و دوشادوش ادبیات و سینما سعی کرده از لایه‌های جامعه حرف بزند و روایتی پیش روی مخاطب خود قرار دهد که یا سرکوب شده یا همواره با مهر ممنوعه روبه‌رو شده است. امروز هم هنرهای تجسمی چه در بطن رویدادها و چه در یک فاصله‌ی معنادار با آن‌ها دست به روایت‌هایی می‌زند که در کلمات و فرمت‌های دیگر کم‌تر می‌تواند میدان بیان واقعیت جامعه‌ی امروز ایران باشد. به این اعتبار و از این منظر، هنرمند هنرهای تجسمی نزدیک‌ترین موضع را به تعریفی که از روشن‌فکر در یک جامعه می‌شود دارد. کسی که رو به آینده سخن می‌گوید و روایت‌گر وضعیتی‌ست که در آن به سر می‌برد. علیرضا اسپهبد جایی گفته بود: «روشن‌فکر با هیچ حکومت و جناح حکومتی‌ای هم‌کاری نمی‌کند. روشن‌فکر همواره مستقل می‌ماند و معترض؛ چراکه روشن‌فکر صدای فرهنگ است و مدافع آزادی همگانی...».

نقاش، مجسمه‌ساز، طراح، گرافیست، عکاس و هنرمندان اجرا چه در روز و چه در فردای جامعه مداخله دارند و صحنه‌ی شهر را بستر اجرای خود می‌دانند.

چنان‌که رویین پاکباز در گفت‌وگو با مجله‌ی حرفه هنرمند و در ارتباط با مسئله‌ی تعهد اجتماعی هنرمندان تجسمی، به دو اثر نیکزاد نجومی و هانیبال الخاص در حوالی انقلاب 57 اشاره می‌کند و امروز با نگاه به آن‌ها می‌توانیم وضعیت را درک کنیم و آن‌ها را نوعی ترسیم وضعیت آن روز تلقی کنیم؛ هنرمند در بخشی از این وظیفه به ذکر و روایت وضعیت محیط خود می‌پردازد و در بخشی دیگر به ترسیم آینده همچون برخی آثار محصص و احمد عالی اشاره کنیم. محصص وضعیت سرانجام قدرت و خشونت و کنار گذاشتن انسان را روایت می‌کند و احمد عالی میل به محدودکردن را و سرانجام آن را به تصویر در می‌آورد.

سال‌هاست مسئله‌ی زنان و آن‌چه بر آن‌ها می‌گذرد، سوژه‌ی بسیاری از هنرمندان جوان ما بوده است و آن را در نمایشگاه‌های مختلف و در میان آثار بسیاری می‌توانیم مشاهده و ره‌گیری کنیم، و امروز می‌بینیم که در واقعیت جامعه چطور سر برآورده است. هنرمند به دلیل حساسیت فوق‌العاده‌اش و سنسورهایی که دارد، زودتر از هر بخش دیگر جامعه موضوعاتِ موردکنکاش و کشاکش جامعه را می‌فهمد و درباره‌ی آن فکر می‌کند، حرف می‌زند و بدان‌ها می‌پردازد، این از منظر پیش‌گویی و جنبه‌ی روشن‌فکری اوست. از سوی دیگر محیط را هم‌چون دیدبان رصد می‌کند و دست به روایت و تاریخ‌نگاری می‌زند و با سبک خود و شیوه و سوژه‌های خود و نمادها و رنگ‌هایی که در آثار خود دخیل می‌کند، وضعیت را برمی‌شمارد و این از جنبه‌ی یک شهروند و یک داستان‌سرای تصویری‌ست، که در این دو جنبه اثرگذار بر جامعه است. اما از سوی دیگر خود هنرمند متأثر از جامعه‌ی خود است و همان‌طور که موج را شناسایی می‌کند و روایت می‌کند، خود در این موج اثر می‌گیرد و در نهایت تا مدت‌ها متأثر از موج برخواسته و گفتمان شکل‌گرفته، دست به خلق اثر می‌زند.

در اعتراضات اخیر در ایران ما شاهد هر سه شیوه‌ی مواجهه هنرمند بودیم؛ دسته‌ای که از سال‌ها پیش دیگرخواهی و تغییرات امروز را می‌شد در آثارشان پیش‌گویانه مشاهده کرد. دسته‌ای که در لحظه همراه با اعتراضات سعی کردند رسانه و زبان جامعه‌ی خود باشند و دسته‌ای که با الهام از آن‌چه در حال مشاهده هستند روایت‌گر وضعیت امروز برای تاریخ و همین‌طور با الهام از آن در حال ترسیم آینده هستند. آینده‌ای که همه‌ی ما بدان امید داریم که روزی بهتر از امروز را تجربه خواهیم کرد. آثار شهره مهران، مهدی راحمی، فرزانه حسینی، سلمان خشرو، بابک کاظمی، سارا خالدزاده، راشین قربی، مرتضی پورحسینی، ترانه صادقیان، شورا ماجدیان و بسیاری دیگر از هنرمندان کم و بیش در این دوره از این جنس است.

نویسنده (ها)

حسین گنجی
هنرمندان مرتبط

مقالات مرتبط

یاداشتی بر زندگی هنری ضیا العزاوی هنرمند عراقی
آثار هنری ضیا العزاوی معاصر و سنت‌گرا است؛ محلی و جهانی است. میراث فرهنگ عربی، شیعی، اسطوره‌ای، تمدن سومری و نیز رویدادهای سیاسی در آثار او هویدا هستند. العزاوی هنرمندی معاصر به شمار می‌آید که اگرچه تاریخ و فرهنگ عربی و عراقی در آثارش آشکار است و از تجربه تکنولوژی‌ها و تکنیک‌های جدید هراسی ندارد.
11 آبان 1399

هنرمند و اجتماع پاسخ‌گوی نیازهای متقابل یکدیگر نیستند؛ در میزگرد نقاشان
با چند تن از نقاشان معروف و سرشناس معاصر نشستی داشتیم، میزگرد، سمینار یا هر چیز دیگر که می‌خواهید نامش را بگذارید. در این بحث منصوره حسینی، ناصر اویسی، ژازه طباطبایی و عبدالرضا دریابیگی شرکت داشتند، مسائل مهم و اساسی پیرامون پیشبرد هدف‌های فرهنگی و هنری جامعه به میان آمد. و از جانب هنرمندان پیشنهاداتی مطرح شد که شاید بتواند در سرنوشت آینده‌ی هنر نقاشی و عموماً هنر، به‌راستی مؤثر باش...
22 دی 1400

هنر به‌مثابه‌ی روش رزم
هنرمند معاصر دیگر هنرمند بیان‌گر روایت قالب یا روایت پیشینی نیست و همواره جلوتر از جامعه است. در این جستار حسین گنجی توضیح می‌دهد که چگونه هنرمندان با بیان اعتراضی خود، فریاد در گلو و خواسته‌ی برزبان‌نیامده را ترسیم کرده و در این میان خسارت و غرامت‌های بسیاری نیز داده‌اند؛ چه آن زمانی که هنرمند به عنوان جسمی فانی به وسیله‌ی اعتراض خود، دست به مبارزه زده، چه آن زمان که اثر هنرمند به‌...
19 آذر 1401
درج دیدگاه

* نشان دهنده فیلد الزامی