اثر حاضر که به یکی از مهمترین دورههای بهجت صدر تعلق دارد، بیانگر بسیاری از ویژگیهای شاخص هنر او، از جمله توجه به بافت و زمینه اثر است. تابلو به خوبی نشان میدهد که بازنمایی واقعیت برای نقاش اهمیت نداشته و واقعیت تنها بهانهای برای خلق فرمها و رنگها بوده است. بهجت صدر در آثارش گاه حرکات دست و حالات بدن را در خلق اثر هنری میآزماید. او ساختار و اصول نقاشی سهپایهای را برهم میزند و همچون هنرمندان جریان اکسپرسیونیسم انتزاعی در امریکا، نوعی نقاشی کنشی را بر سطحی که بر زمین گسترده شده، تجربه میکند. در این اثرِ تکرنگ، با ضربهقلمهای رنگی ضخیمی مواجه هستیم که مرزی بین پیدایی و ناپیدایی بوم آلومینیومی پدید آوردهاند. بازی رنگ و زیررنگ که در این اثر کاملاً مشهود است، از مشخصات بارز این دوره از آثار صدر محسوب می-شود. بهجت صدر معمولاً در خلق آثاری اینچنین، با رنگ و ابزار نقاشی آنقدر بازی میکند تا احساس آفرینش لحظهای مهم و نیز زمان اتمام کار به شکلی شهودی فرا رسد. این آثار به نوعی نشان دهنده تغییر در لحظه ناپایدار نوری هستند که فقط آنی میپایند. نقاش، این لحظات را بدون همانندسازی و صرفاً با تکیه بر زبانی شخصی، بازسازی میکند تا اثری همچون آنچه در مقابل است، پدیدار گردد. به نظر میرسد که در این آثار به جای رنگسازی، با برداشتن قشر رنگ، نوعی نقاشی تقلیلگرا حاصل شده است. آنچه کارهای این دوره را تشخص میبخشد، کاربرد چالاک و چرخنده کاردک است که در کاهندگی شدت رنگها و آشکارسازی زمینههای پنهان شده در زیر رنگ نمایان است، بدینگونه بازی فضاهای پر و خالی را به صورتی دیگر با نمایش تقابل زیرزمینه و رونمای رنگین تابلو شاهد هستیم. این رنگها، فرمهایی را پدید میآورند که در عین تداعی اشکال طبیعی، تقلید عینی آنها نیستند، بلکه بازتاب ترکیببندی تصاویر جهان خارج در ذهن نقاش و برگردان آن به نمادها و موتیفهای شخصی بر پرده نقاشی محسوب میشوند