نقاشیهای گلناز فتحی تلاش برای برقراری نوعی گفتوگو و با هدف ایجاد فضایی ساختارمند با گرایش به آبستراکسیون از عنصر نوشتار است که در عملی نقاشانه، فرمهای بیشکلی را به شکل و متنهای فارغ از معنا را به معنا تبدیل میکند. در حقیقت آثار فتحی بیش از آنکه نقاشیخط باشند دارای زیباییشناسی نقاشانه هستند و تلاش او ناظر بر عملکرد فرمی خوشنویسی و تبدیل آن به گزارههایی چندوجهی و متمایز از سنت خوشنویسی است. در این فرایند است که فتحی میکوشد تا چارچوبی انعطافپذیر و پویا را برای درکی نوین از اشکال حروف و نوشتار فارسی پیش روی بیننده به تصویر بکشد.
تابلوی حاضر، نمونهای شاخص از چنین رویکردی است و متعلق به تازهترین دوره آثار این هنرمند در عرصه نقاشی با نوشتار و نشاندهنده سبک تکاملیافته اوست. سبکی که سرآغازش را میتوان در کارهای دهه هشتاد فتحی سراغ گرفت. سبک وی در این اثر تا مرز نقاشی آبستره اکسپرسیونیستی پیش رفته و نتیجه مطالعات هنرمند در بهکارگیری رنگ و وارد کردن اصول نقاشی مدرن در ساختار خطنگارههای فارغ از معناست.
در اثر پیشرو، گسست از سنت خوشنویسانه از طریق ورود به جهان انتزاع و درک ظرفیتهای نقاشی مدرنیستی با بهکارگیری جسورانه عنصر رنگ و سرعت حرکت بداهه قلم سامان یافته است. در اینجا سنت تنها در مواجهه با امر مدرن و درک مفهوم هنر در چارچوب بافتاری معاصر معنا پیدا میکند. فرصتی برای درک تجربه نگاه از چشم نقاش که با فاصله گرفتن از ساحت آشنای کالیگرافی ایرانی و بازشناسی ارزشهای نقاشی انتزاعی غربی ممکن میشود.