اثر پیشرو از مجموعه نقاشیهای شناخته شده هادی جمالی است که بر بستر آلومینیوم شکل گرفتهاند. هرچند کلیت اثر از هر نوع تجسم «فرم آشنا» میگریزد و ذهن را به وادی فرمهای تجریدی و اشکال ناب انتزاعی میکشاند، اما استفاده هوشمندانه از خراشها بر بدنه آلومینیوم سبب ایجاد نوعی از حس دلهره و آشوب میشود و این موضوع به واسطه رنگ قرمز مخملی که از زیر تکههای آلومینیوم هویدا شده تشدید میشود.
با این حال تابلوهای نقاشی جمالی به هیچعنوان تلخ و افسرده نیست. بهرهگیری از رنگهای لطیفی چون آبی، بنفش و فیروزهای بر بستر براق آلومینیوم فضایی رویایی را شکل میدهد که لطیف و شاعرانه نیز هست و در عین حال هنر جمالی را به هنر گذشته ایران پیوند میدهد. رنگ آبی فیروزهای از بالا تا پایین تابلو بسان رودی خروشان جاری شده و حسی از حیات و سرزندگی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
هنرمند از دو بوم مربع برای خلق اثر استفاده کرده که به صورت عمودی بر روی یکدیگر قرار گرفتهاند و بدین ترتیب بستر کشیده و ایستایی را ایجاد کردهاند. این بلندی به واسطه خطوط عمودی نقششده بر آن تشدید میشود و صحنهای باشکوه و عظیم را شکل میبخشد. در لت بالا، قسمتهایی از آلومینیوم با ظرافت و حساسیت خاصی برش خورده و فرمهایی را ایجاد کردهاند که یادآور حسی از ابنیه ایرانی با پنجرههای متنوع است. استفاده از آلومینیوم این بناهای بلند را همچون دژهای عظیم باستانی مینماید که در اوج شکوه و بلندی در دوردستها هنوز ایستادهاند. خط قرمز رنگ سراسری در لبه سمت چپ تابلو بر تضاد میان رنگ درخشان آلومینیوم و قرمز غنی مخمل تأکید میکند و چشم را به آرامی از بالا به سمت پایین سوق میدهد.
استفاده از متریال آلومینیوم به عنوان یک سازه صنعتی و مربوط به عصر حاضر کاملاً آگاهانه و هوشمندانه انتخاب شده و نمادی از تجربیات زندگی در دنیای صنعتی امروز است. در پس این زندگی صنعتی، خیال جمعی ایرانیان از شاعرانگی و عشق وجود دارد که در رنگ مخملین قرمز نمود مییابد. هنرمند تلاش دارد با رنگ کردن، خراش دادن و کنار زدن آلومینیوم سرد صنعتی راهی به گذشته باز کند و روح و عشق آن روزگار را به مخاطب یادآوری کند؛ تلاشی که گاهی با درد و زخم همراه است ولی در عین حال امیدبخش نیز هست.