عمر کوتاه منصور قندریز مجال شکوفایی تمام استعدادهای او را نداد، اما در قریب به پانزده سال فعالیت هنری از هنرستان هنرهای زیبا تا هنرکده هنرهای تزیینی با سرعتی شتابنده و چنان خلاق مراحل مختلف هنر را تجربه کرد که امروز نام او به عنوان یکی از هنرمندان مهم و تأثیرگذار در هنر نوگرای ایران بر هیچ کس پوشیده نیست.
منصور قندریز دارای دورههای کاری مختلف است، اما عموماً او را با آثاری ملهم از نقشمایههای کهن و اسطورهای میشناسند و از همین رو او را به جریان سقاخانه منسوب میکنند. آخرین دوره آثار قندیز را شاید بتوان در دو سال پایان زندگی او جستوجو کرد. در بین سالهای ۴۲ تا ۴۴ با کنار گذاشتن هنر چاپ مجدداً به استفاده از رنگ و بوم روی میآورد. نگاه هندسی و فرمالیستی باسمههای چاپی با تجربه نقاشیهای طبیعتبیجان و فیگوراتیو او در دوران گذشته به هم میآمیزد و آثاری را شکل میدهد که ترکیبی فرمالیستی و در عین حال اکسپرسیونیستی دارند. تابلو پیشرو مربوط به همین دوره است.
در این اثر هرچند آن ساختار هندسی دقیق دیده نمیشود، اما هنوز کمپوزیسیون اصلی تابلو بر اساس مستطیلهایی است که آجروار بر روی هم چیده شده و در کنار استفاده از رنگهایی کدر و خاموش ترکیببندی منسجمی را تشکیل میدهند و به انتزاعی کامل منتهی شدهاند. نقاش با استفاده از دو گستره خاکستری روشن در پایین و بالای تابلو که حالتی قرینه و آیینهوار دارد، گویی شکافی را در برابر دیدگان مخاطب میگشاید. از ورای این شکاف، فضایی تیره نمایان میشود و در گنگی حاصل از آن، پرتو نوری نخستین اشکالی را نمایان میکند که خشن، ابتدایی و حجیم هستند و با سادگی هرچه تمامتر ذهن را به کنار هم نشاندن پازلوار فرمهای مربعگونه تشویق میکنند تا شاید چیزی از خاطره کهن و جمعی را بازسازی نمایند.