مهدی ویشکایی را باید از پیشگامان هنر نوگرای ایران دانست که ویژگیهای اغراقآمیز رنگ و ضربهقلمهاي ضخيم و جسور را در آستانه تثبيت مدرنیسم ایرانی، در برخوردی بسیار بيپروا و آوانگارد بهکار میگیرد. آثار او حد واسطی بین نقاشی آکادمیک و مدرنیسم است. رنگگذاری ضخیم و لکهای متأثر از آثار نقاشان پستامپرسیونیست، از مهمترین ویژگیهای آثار ویشکایی است. مهمترین آثار او پرترهها و طبیعتبیجانهایی هستند که با تنوع رنگی زیاد و ضربهقلمهاي قدرتمند اجرا شدهاند.
گرچه امروزه شناختهشدهترین آثار مهدی ویشکایی پرترههایی هستند که از شخصیتهای ایرانی و خارجی خلق کرده، اما او در ساخت طبیعتبیجان بهویژه گلها هنرمندی برجسته و شاخص در زمان خود محسوب میشود. او در رنگگذاری، به بیانی شخصی و قلمی منحصر به خود رسیده است. به همین جهت در طبیعتبیجانهایش نیز همچون اغلب پرترههایی که ساخته، نشان مشخصی از ضربهقلمهای بیپروا و هیجانی دیده میشود. قلم پرشتاب او به بهترین شکل، تصویرپردازی مدرن ایرانی را در آغاز آن نشان میدهد و همچنین رنگهای غلیظ و ضربهقلمهای سریع، اغواکننده و پراکنده او، نوعی کشش نیرومند تصویری را به بیننده منتقل میکند. همانطور که در این اثر نیز به خوبی دیده میشود، در آثار ویشکایی کمتر پرداخت جزییات و چینش منظم رنگها دیده میشود. در واقع آمیختگی این ویژگیها، هارمونی شگفتانگیز سطوح رنگی در ترکیببندیهای آشنای او را میسازد.
ویشکایی پس از گذراندن نقاشی آکادمیک در دانشکده هنرهای زیبا، همانند برخی دیگر از نخستین نوگرایان ایرانی به سمت نقاشی اروپایی و بويژه فرانسوي در اوایل قرن بیستم متمایل میشود. کارهای او در این دوره، از نظر رنگگذاری، اغراق در جزییات و ضربههای سریع و پهن قلم، شباهت زیادی به کارهای سبک فرانسوی پستامپرسیونیسم و بعد فوویسم پیدا میکنند و نوعی قلم ضخیم و خشن را به تماشا میگذارند. هیجان پُرالتهابی که در این دسته از آثار او دیده میشود، حاکی از تجربه تازه هنرمند در کار با قلم غیر کلاسیک، تاشهای پهن و پالتی رنگین و آشفته است.
در تحلیل آثار ویشکایی و دیگر هنرمندان هم نسل او، نباید تجربه تازه مدرنیسم و هیجان ناشی از مواجهه با آن را از نظر دور داشت. ویشکایی و تنها چند هنرمند نوگرای دیگر چون او، در واپسین سالهای حکومت قاجار و در آستانه تحولاتی ژرف در ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران، به دنیا آمدهاند. سالهایی که اشتياق و هيجان مدرن شدن به نفی سنتهای فرهنگی انجامید و هنرمندان پیشرو با عبور از سنتهای گذشته هنر ایرانی، پیوسته از تلاش برای نیل به هویتی جدید، تکنیکهای نوین و درک هنر زمانه با الهام از الگوها و رهیافتهای غربی بودهاند.