مواجهه با آثار منیر فرمانفرماییان، صحنه رویارویی سنت و مدرنیته است. آثار غالباً بزرگ، پرکار و درخشان وی با آن آیینهکاریهای دقیق، مخاطب را به سفری در عمق این رویارویی فرا میخواند.تحصیل هنرهای مدرن در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه کرنل و مدرسه طراحی پارسونز از یک سو، و مطالعه و جستوجو در هنرهای بومی و سنتی ایرانی از سوی دیگر، هنر فرمانفرماییان را به تلفیقی استادانه از این دو تبدیل کرده است. در آثار این بانوی هنرمند از سویی استفاده از اشکال هندسی، بازتولید گرهچینیها و آیینهکاریهای معماری پرشکوه ایرانی و از سوی دیگر، زبان تجریدی، صریح و فرمالیستی آثارش با بیان دستاوردهای هنر مینیمالیستی غرب بیانی معاصر به آثارش بخشیده است.اثر پیش رو تلفیقی از آیینههای یک اندازه، بر روی چوب و گچ است که به شکلی منظم و با دقتی مثالزدنی اجرا شدهاند. هنرمند در فرم اثر، از گرهچینیها و آیینهکاریهای معماری ایرانی و در تکنیک اجراهای رنگی، از نقاشیهای پشتشیشه و پشتآیینه ایران ایده گرفته است. فرم کلی تابلو، یک مربع است که در درون آن شکلی ششوجهی با بافتی حصیری و چیدمان آیینههای آجری پُر شده است.استفاده از اشکال هندسی، شاخصه آثار منیر فرمانفرماییان است که کاملاً ریشه در ریاضی و نگرشهای هندسه قدسی در شرق دارد. سنت فیثاغورثی، علم اعداد مصری و بابلی، در کنار تقدس اعداد در تفکر اسلامی – ایرانی، پیش از این، بنیان معماری مقدس را در سرزمین کهن مادری هنرمند شکل میدهند. در جهان سنتی شرق، هندسه و تناسبات در اشکال مختلف حیات، اصل زیبایی دانسته میشود و والاترین تجلی حکمت الهی است. زبان سحرآمیز اعداد و تناسب، تنها توجیه حضور نیروی لایزال و یکتاست که در تمامی عالم، تکثیر شده است. استفاده و بازتولید همین نسبتها، بیان نمادینی از اصل «وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» اسلامی است.شکل مربعی تابلو، نشان چهار وجه زمین است که شکلی ششوجهی در قلب آن درحال شکلگیری است. فرم قرارگیری این ششوجهی، تابلو را از سکون به حرکتی نرم وامیدارد. ششوجهی نمادی از شش جهت هستی است که با خطوط اریب سبز و قرمز، اشکالی از ششضلعیهای کوچک را در خود تکثیر میکند. خانههای کوچکی که همچون لانههای زنبور عسل با نظمی خاص در کنار هم شکل میگیرند و رنگ نارنجی آن، تمثیلی از خلاقیت، جوانی و نیروی در حال گسترش است.انعکاس تصویر ناظر در آیینهها، در هر بار دیدن اثر تغییر میکند. امری که هنر فرمانفرماییان را در بستری پستمدرن مطرح کرده و بر مخاطبمحوری اثر تأکید میورزد. حضوری از مخاطب همواره در اثر ایجاد میشود، تصویری که هرچند چیزی از ناظر را دارد، اما به دلیل شکست آیینهها، خوانشی نو از امرِ واقع است.موفقیتهای منیر فرمانفرماییان در سطح بینالمللی شایان توجه است؛ تاکنون آثار این هنرمند به طور گستردهای در ایران، امریکا، اروپا و خاورمیانه به نمایش گذاشته شده است، که از جمله آنها میتوان به موزه هنر مدرن، موزه متروپلیتن و موزه گوگنهایم در نیویورک اشاره کرد.