نصرالله افجهای که در زمینه خوشنویسی سنتی ایرانی، استادی تمام عیار است، به دلیل استمرار و پیوستگی در خلق آثار نقاشیخط مدرن در چند دهه اخیر، از جمله شاخصترین هنرمندان این عرصه به شمار میآید.
تنوع آثار افجهای در یک دهه اخیر به ارایه آثاری ملهم از فرمهای ساده و آشنا در طبیعت یا انسان متمرکز شده است. در این دوره از کارنامه هنرمند، شکلگیری و تنوع در فرآیند نقاشی با خط، در نتیجه نحوه رویکرد اقتباسی از فرم گیسوان رها در باد یا امواج متلاطم است، آنچنان که حروف و کلمات در ساخت معنایی بافتاری تازه بیتوجه به خوانش نوشتار چیدمان میشوند. رویکرد افجهای در تابلوی حاضر، یادآور نقاشیهای هنرمند ایتالیایی دومنیک گنولی
[۱] و نقاشی معروف او «موهای سیاه» است، که از زاویه دید هنرمندی شرقی تصویر شده است.
در این ساختار جدید، جنبه معنایی نوشتار جای خود را به نقشمایههای تزیینی نمادین میدهد و افجهای با گرایش بیشتر به بازتعریف نگره تزیینی در آثارش، در پی بازخوانی روایتی انتزاعی از قالب سیاهمشقنویسی در خوشنویسی ایرانی است.
در اثر پیشرو افجهای کمپوزیسیونهای نقاشیخط خود را که ترکیبی از خطوط کوفی و نوعی محقق متمایل به نسخ هستند، با الهام از زیباییشناسی یک فرم مواج و رها، در سطور موازی و تکرارشونده با ظرافت و کیفیتی نظامیافته به تصویر کشیده است. در این میان، هنرمند با چیدمان نوشتار بر روی خطوط منحنی و استفاده از عنصر «تکرار» که ویژگی اصلی در هنرهای ایرانی اسلامی است و همچنین رنگ تکفام قهوهای، بیان تصویری خود را محدود به یک عنصر پایه میکند و اینجاست که مفهوم آشنای وحدت در اثرش متجلی میشود.
اثر حاضر نمونهای ممتاز از اوجگیری رویکرد سالهای اخیر افجهای در بهرهگیری از پتانسیل موجود در فرم حروف و درک عمیق او از کارکرد آنها به مثابه گزارهای تزیینی است که در عین انتزاعی بودن، تصویری فیگوراتیو را پیش روی مخاطب میگذارد. از همین رو سیر تحولات در این مجموعه آثار نصرالله افجهای را می توان مکاشفهای مدام در بازیابی عنصر «فرمال» در هنر خوشنویسی ایرانی در نظر گرفت که امروز فارغ از کارکرد معنایی و انتقال پیام، به دستمایهای مدرن در تحولات تصویری هنر ایران بدل شده است.