پروانه اعتمادی در اثر پیش رو موضوعی ساده را دستمایه کارش قرار داده که در دستان هنرمند او، در بستری نو و مدرن بازآفرینی میشود. صحنه گلها از هویت انسانی خالی است، اما رد پای بشر در تصویر زنده و حاضر است. شاید انتخاب گلهایی به رنگ سرخ را بتوان تمثیلی از زنانگی، خلقت، آفرینش، ظرافت و سرزندگی دانست که از روح لطیف و اسطورهپرداز اعتمادی ریشه میگیرد. دو گیاه در کنار یکدیگر، یادآور زوج، زایش و زندگی هستند. رنگ سرخ گلها در زمینه گرم زرد-نارنجی حسی از عشق فروزان را یادآور میشود و گلدانهای سپید، پاکی این عشق را گوشزد میکند و بدین طریق تمثیلی از حضور، زایش و زندگی در پس شیء آشنا و روزمره شکل میگیرد.
پروانه اعتمادی در پی بیانی نو و تمثیلی از فرم است. او همواره در دورههای مختلف کاریاش تلاش کرده با زبانی خلاصه و گاه شاعرانه شیء آشنا و معمول زندگی روزمره را انتخاب و به مدد جادوی هنر آن را در فضایی ناب، مدرن، بیمکان و فرازمان بازمعنا کند. هنر در دستان اعتمادی همان اکسیری است که میتواند هر چیز را در کمال سادگی به تمثیلی از زیبایی مبدل سازد.
یکی دیگر از وجوه خاص هنر اعتمادی، یافتن قابلیت متریالهای مختلف در طول دوران پرکار هنریاش است. میتوان کارهای او را به چند دوره تقسیم کرد: دوره نقاشیهای سیمانی و طبیعت بیجانها، دوران مدادرنگیها و پارچهها و ترمهها و تور بافتها و دوران کلاژها. تنوع استفاده از متریالهای سادهای چون مدادرنگی تا بهرهگیری از سیمان نشان از روحیه خلاق و جسورانه او دارد که بنابر گفته خودش «سلیقهاش را از بهمن محصص به یادگار گرفته و جسارتش را از آل احمد»[۱].
فرم، دغدغه دیگر اعتمادی در دورههای مختلف کاریاش است. او همیشه تلاش میکند فرم را با سادهسازی بازمعنا کند و در این تلاش از دستاوردهای هنر کوبیسم نیز بهره میگیرد. در این اثر فرمهای طبیعتگرایانه به هنرمندی هرچه تمامتر خلاصه شدهاند. استفاده از رنگهای شفاف و غنی از یک سو و نوع پرداخت و طراحی فرم ساقهها، زاویه گلدانها و نوع قرارگیری گلها از سوی دیگر یادآور ویترایهای رنگینی است که با نگاهی نو بر بستر چوب و سیمان بازآفرینی میشوند. با وجود سختی، سنگینی و شکنندگی ماده سیمان، اعتمادی توانسته سرزندگی و طراوت گلها را در اثر خود حفظ کند. در این میان قدرت اجرا و صراحت بیان نیز فضایی زنده، پویا و پرانرژی را شکل میدهد.
سفیدی گلدانها اولین چیزی است که توجه بیننده را به خود جلب میکند. سپس نگاه از پایین به بالا حرکت کرده و در میان ساقههای جوان و مستحکم بالا میرود و در نهایت در قرمزی جاندار گلبرگها ثابت میشود. از سوی دیگر فرم قرارگیری گلدانها و خط میانی آنها به گونهای است که در بخشهایی با خط زمینه تابلو همراستا شده و بدین طریق چشم را به حرکت در اطراف وا میدارد و بدین ترتیب یک ترکیببندی منسجم و متعادل را فراهم میآورد.
[۱] . تا خراب نکنی نمیتوانی بسازی، گفتوگو با پروانه اعتمادی، روزنامه شرق، شماره ۲۸۴۱، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۶.